حسن روحانی، رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران، در بازدید امروز خود از معدن زمستانی یورت آزادشهر استان گلستان مورد حمله و اعتراض کارگران خشمگین قرار گرفت.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، حسن روحانی، امروز یکشنبه ۱۷ اردیبهشتماه، از معدن یورت در آزادشهر گلستان بازدید کرد؛ معدنی که طبق آخرین آمار رسانههای دولتی جسد ۲۲ معدنچی از آن خارج شده و هنوز عملیات یافتن اجساد سایر معدنچیان مدفون شده در معدن ادامه دارد.
خبرگزاری فارس فیلمی منتشر کرده است که در آن حسن روحانی در هنگام ورود به محل تجمع کارگران و همچنین در هنگام خروج از معدن، مورد حمله و اعتراض کارگران خشمگین قرار میگیرد.
در این تجمع که کارگران معدن به همراه خانوادههای معدنچیان جانباخته با در دست داشتن عکسهایی از کارگرانی که در این حادثه جان باختند، حضور داشتند؛ علیه رییس جمهوری و دولت حاکم شعار میدادند. این در حالی است که روز گذشته خبرهایی درباره درگیری نیروهای یگان ویژه مستقر در منطقه با معدنچیان و خانوادههای کارگران درگذشته منتشر شده بود.
خبرگزاری تسنیم نیز ویدئویی از دیدار روز یکشنبه حسن روحانی با معدنچیان منتشر کرده که در آن یک کارگر معدن خطاب به روحانی میگوید: «آقای رئیسجمهور، خوش آمدید به اینجا آمدید اما دیگر فایدهای ندارد. ما ۲۲ سال است در معدن کار میکنیم اما هیچکدام شما نمیدانید معدنکار یعنی چه؟ حالا یادتان آمده و جمع شدهاید آمدهاید. ما ۴۰ نفرمان را از دست دادهایم. ۱۷۰ بچه بیپدر شدهاند. ۴۰ زن بیوه شدهاند. ما اصلاً نمیدانیم میخواهیم چه کار کنیم؟ چرا اینجا ایمنی ندارد و هیچکس هم پیگیر نیست؟»
این کارگر معدن در ادامه میگوید: «چند سال پیش آمدیم دادگاه آزادشهر شکایت کردیم. همین همکارهای شما ما را با باتوم زدند، فرار کردیم.»
ادامه اعتراضهای این معدنچی به حضور جمعی آنها در مقابل فرمانداری پس از دریافت نکردن ۱۴ ماه برمیگردد. او خطاب به حسن روحانی میگوید: «ما آمدیم فرمانداری اعتراض کنیم. با زنهایمان هم آمدیم. خانمهامان را آوردیم که حقمان را بگیریم. یعنی تو رییسجمهور متوجه نشدی؟»
این کارگر در ادامه میگوید که از کارفرمای خود (شرکت ادارهکننده معدن) ۲۰ میلیون تومان طلبکار است اما ۱۰ هزار تومان ندارد که فرزندش را دکتر ببرد.
او با اشاره به دشواری کار در معدن به مشکلات مربوط به بازنشستگی معدنچیان اشاره میکند: «یک کارگر معدن ۲۵ سال کار میکند و بعد از ۲۵ سال که بازنشسته میشود تنها یک میلیون و ۴۰۰هزار تومان حقوق بازنشستگی میگیرند. بچههایش ازدواج میکنند. هزار گرفتاری دارد اما دیگر نفسی برای کار کردن ندارد. چه کار کند؟»
او اما وقتی درباره شرایط معدن زمستان یورت صحبت میکند به خشم میآید و میگوید که این معدن هزار و ۷۰۰ متر بدون تهویه جلو رفته است: «این مسئولان ما کجا هستند؟ دیشب معاون استاندار گفته که این معدن گاز نداشت. بیاریدش اینجا ببینم کجایش گاز نداشت؟ همه دروغ میگویند. من دلم درد دارد.»
معدنچی معترض در ادامه خطاب به حسن روحانی می گوید: «نان نداریم بخوریم به قرآن مجید. من درد دارم. بگذارید حرفم را بزنم. همهشان مردهاند. ۴۰ نفر مردهاند. یک ماه دیگر نمیتوانیم اینها را بیاوریم بیرون. ۴۰ روز دیگر نمیتوانیم اینها را بیاوریم بیرون. همه بو گرفتهاند این داخل. شما تا الان کجا بودی آقای رییسجمهور؟ شما اصلاً میدانی معدنکار یعنی چه؟ بیمههای ما را نمیریزند. ما کار میکنیم بیمههای ما را نمیریزند. ما یک سال کار میکنیم شش ماه بیمه میریزند. بیمه ما را کتابخانه رد میکنند. بیمههای ما را آرایشگری میزنند. {بیمه کار} زیانآور به ما نمیدهند. آقای رییسجمهور چه کار کنیم ما؟»
این معدنچی در پایان در حالی که به نظر میرسد اطرافیانش میخواهند او را آرام کنند و میکروفون را از او بگیرند، میگوید که میخواهد درد دلش را بگوید چون رییسجمهوری دیگر به آنجا نمیرود: «رییسجمهور دیگر به اینجا نمیآید. تا ۵۰ نفر نمیرند، رییسجمهور دیگر اینجا نمیآید. به قرآن نمیآید. هیچکس نمیآید اینجا درد دل ما را ببیند.»