دو بار مرا تهدید به تجاوز کردند! حتی تهدید کردند به همسر و دختر کوچکم تجاوز می‌کنند! شرح شکنجه‌های خالد پیرزاده در دوران بازداشت و زندان

خالد پیرزاده، زندانی سیاسی مشروطه‌خواه، که طی روزهای گذشته به زندان شیبان اهواز تبعید شده است، شرحی از شکنجه‌هایی که در دوران بازداشت بر وی رفته، داده است.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، خالد پیرزاده در گفت‌وگو با کیهان لندن، در شرح آنچه در دوران بازداشت و زندان بر وی رفته اعلام کرده است که بازجویان دو بار طناب دار بر گردنش انداخته‌اند. این زندانی سیاسی تأکید کرده که خودش دو بار در دوران بازجویی تهدید به تجاوز شده است و همسرش و حتا دختر خردسالش را تهدید به تجاوز کردند. همچنین آقای پیرزاده در دوران بازداشت به شدت مورد شکنجه جسمی قرار گرفته است تا جایی که این شکنجه‌ها باعث آسیب جدی به ستون فقرات و زانوی وی شده است.

خالد پیرزاده که در تاریخ ۲۴خردادماه ۱۴۰۰، پس از چند دوره اعتصاب غذای اعتراضی، به مرخصی استعلاجی اعزام شده بود، شکنجه‌های روحی و جسمی که بر وی رفته است را شرح داده است. این زندانی سیاسی در قسمتی از صحبت‌هایش گفت:«دو بار طناب دار گردنم انداختند. حکم وحشت اعدام! در بازجویی‌های روزهای اول چون ورزشکار بودم، بدن قوی و روی فرم و ۱۲۷ کیلو وزن داشتم و دور بازوی من ۵۳ سانتیمتر بود. اینها از حرصی که داشتند به من رحم نکردند و مرا تا حد مرگ شکنجه می‌کردند. دست‌های مرا می‌گذاشتند لای در فلزی اتاق بازجویی و در را بهم می‌کوبیدند! در دوران بازجویی دو نفر از بغل سوار زانوی من شدند؛ زیر زانوم خالی بود. زانوم شکست و از جایش در آمد! رباط صلیبی و ای‌سی‌ای و پی‌سی‌ال پایم پاره شد و اینقدر وضعیت حادی پیش آمد که در بیمارستان آرمان تحت عمل جراحی قرار گرفتم. الان یکسال از عمل جراحی‌ام گذشته اما هنوز خوب نشده‌ام و هنوز که هنوزه مجبورم با عصا راه بروم.»

این فعال سیاسی مشروطه‌خواه درخصوص وضعیت جسمی خود اضافه کرد: «در طول بازجویی‌ها ۹ مهره کمرم آسیب دید؛ دیسک ۳ مهره گردن و ۴ مهره بین دو کتف بیرون زده و ۲ مهره دنبالچه شکسته است که نیازمند به عمل جراحی فوریست. نخاع من به دلیل شکستگی مهره‌های کمرم آسیب دیده و نیازمند تزریق نخاعی دارو هستم. آیا انسانیست که با این وضعیت اسفناک جسمی و روحی و روانی خودم را به زندان معرفی کنم؟! چون هیچ رسیدگی در زندان به من نمی‌شود. داروهای تاریخ مصرف‌گذشته، داروهای بی‌کیفیت و داروهایی که اصلاً مشخص نیست چه هستند را به من می‌دهند؛ این داروها را در بسته‌بندی فله‌ای می‌آورند زندان و اصلاً معلوم نیست چه داروهایی هستند!»

خالد پیرزاده در قسمت‌هایی از صحبت‌هایش اعلام کرد که خودش دو بار در دوران بازجویی تهدید به تجاوز شده است! همسرش و حتا دختر خردسالش را تهدید به تجاوز کردند! او می‌گوید: «حتا به دختر کوچک من رحم نکردند و تهدید کردند به او تجاوز می‌کنند!»

این زندانی سیاسی در آستانه اتمام مرخصی استعلاجی و بازگشت به زندان گفت: «الان هم که می‌خواهم برگردم زندان معلوم نیست می‌خواهند چه بلایی سر من بیاورند. من می‌دانم اخلاق اینها چطوریست. الان گفته‌اند بگذار بیاوریمش داخل زندان، بعد با او تسویه حساب می‌کنیم! حالا مرا می‌برند انفرادی، مرا مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار می‌دهند. من در زندان اوین و بعد از عمل جراحی با اینکه روی ویلچر بودم مورد ضرب و جرح مأموران قرار گرفتم؛ عصا زیر بغلم بود که مورد ضرب و جرح قرار گرفتم. در زندان تهران بزرگ هم با اینکه یک ماه از عمل جراحی‌ام گذشته بود و هنوز بخیه‌ها را نکشیده بودند، یک نگهبان به اسم ایرج شاملی مرا مورد ضرب و جرح قرار داد. او عصا را از زیر بغل من بیرون کشید و با همان عصا مرا مورد ضرب و جرح قرار داد. به من فحاشی ناموسی کرد. به همسرم، حتا به مادرم که فوت شده توهین کرد. در بازجویی هم همین فحاشی‌ها را می‌کردند. به آنها گفتم به مادرم توهین نکنید فوت کرده؛ می‌گفتند از گور بیرون می‌کشیمش و کفنش را در می‌آوریم و فلان فلانش می‎‌کنیم.»

خالد پیرزاده که مدت زمان زیادی از ملاقات و مرخصی محروم بود اضافه کرد «من ۲۵ ماه بدون ملاقات و مرخصی بودم؛ کجای قانون نوشته که یک زندانی ۲۵ ماه از حق مرخصی و حتا ملاقات محروم باشد؟ اینها همه قانون‌های نانوشته‌ای است که درباره زندانیان اجرا می‌شود. دستگاه قضایی ما هیچ استقلالی ندارد و در عمل نهادهای امنیتی هستند که به آنها می‌گویند چه بنویسید و چه کاری انجام دهید. می‌گویند شکنجه بدهید، و مأموران زندان شکنجه می‌دهند.»

خالد پیرزاده درخصوص ریاست ابراهیم رئیسی در قوه قضائیه گفت: «آقای رئیسی که می‌گوید همیشه در قوه قضاییه حامی عدالت و حقوق بشر بوده، یکبار آمد ببیند در زندان چه بلایی سر من آوردند؟ بطوریکه من ورزشکار خودم را خراب می‌کردم؟! کجا بود که ببیند شش نفر من ورزشکار را حمام می‌کردند؟ کجا بود که ببیند آنهمه فحاشی به مادر درگذشته‌ی من شد؟ کجا بود که دو بار طناب دار انداختند گردن من و مراسم اعدام وحشت اجرا کردند؟ دموکراسی اسلامی همین است؟ همه حکومتداری این نظام با توسل به قوه قهریه است. فقط با زور چماق است. مطلقا انتقادپذیر نیستند. من یک ورزشکار کشورم هستم؛ چرا باید حال و روز من اینطور باشد؟»

گفتنی است خالد پیرزاده که با وعده مرخصی وصل به آزادی مشروط به مرخصی استعلاجی اعزام شده بود پس از حدود سه هفته و با تغییر نظر دادگاه، بدون تکمیل مراحل درمان به زندان تهران بزرگ بازگشت. این زندانی سیاسی که در تاریخ  ۲۳تیرماه ۱۴۰۰، بدون اطلاع قبلی از قرنطینه زندان تهران بزرگ به مکان نامعلومی منتقل شده بود، به زندان شیبان اهواز تبعید شد و هم‌اکنون بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در کنار محکومین خطرناک نگهداری می‌شود.

Related posts

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.