درخواست بیش از ۷۰۰ فعال مدنی و خانواده‌های زندانیان سیاسی از گلرخ ایرایی برای پایان دادن به اعتصاب غذا

بیش از ۷۰۰ تن از خانواده‌های زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی در نامه ای به گلرخ ایرایی که در پی ۶۰ روز اعتصاب غذا در حالت کما به بیمارستان منتقل شده است، خواستند با پایان دادن به اعتصاب غذای خود «حکومت را در این فرایند حذف خاموش مخالفان و وحشت‌آفرینی ناکام بگذارد.»

متن این نامه که برای انتشار در اختیار تارنگار حقوق بشر در ایران گرفته است، در پی می‌آید:

«در مارس ۱۹۸۱ بابی ساندز اعتصاب غذای تاریخی خود را آغاز کرد. دولت وقت بریتانیا حاضر به پذیرش خواست‌های بابی ساندز و دیگر زندانیان جمهوری‌خواه نشد. کلیسا خواهان دست کشیدن او از اعتصاب شد. ساندز در پاسخ به کلیسا گفت: «از دولت انگلیس بخواهید که دست از سر ما بردارد. به دولت انگلیس فشار بیاورید.» سرانجام بابی ساندز پس از ۶۶ روز اعتصاب غذا در روز ۵ می ۱۹۸۱ و در سن  ۲۷سالگی در زندان بلفاست درگذشت. گزارش اصلی پزشکی قانونی، مرگ او را «خودکشی» و ناشی از «گرسنگی خودتحمیلی» اعلام کرد که بعداً با اعتراض خانواده‌های اعتصاب‌کنندگان علت را به «گرسنگی» تغییر داد.

شرح بالا مربوط به واکنش یک کشور دموکراتیک به اعتصاب غذاست: گرسنگی خودتحمیلی، خودکشی، و…

آیا شما از نظامی چون جمهوری اسلامی ایران چشم‌داشت رفتار متمدنانه‌تری دارید؟ شاید سابقه واکنش نظام به اعتصاب غذاهای اغلب فریبکارانه برخی از اعضای خوان گسترده انقلاب در دعوای خانوادگی‌شان شما را به اشتباه انداخته است.

امروز که نظام دیگر حتی تلاشی برای سرپوش گذاشتن با عنوان خودکشی ندارد و زحمت توجیه خبر مرگ زندانیانی چون محمد راجی و علی سواری زیر شکنجه را به خود نمی‌دهد، گمان می‌کنید نگران مرگ عزیزان ما در نتیجه اعتصاب غذا است؟

برعکس، امروز نظام از آنجایی که خود را در لبه پرتگاه می‌بیند، نه تنها از هیچ جنایت و شرارتی ابا ندارد، بلکه می خواهد به این وسیله ترس و تردید بیافریند تا سنگی در راه قیام مردم برای بازپس‌گرفتن ایران انداخته باشد.

از این‌رو ما از گلرخ ایرایی می‌خواهیم با پایان دادن به اعتصاب غذای خود، حکومت را در این فرایند حذف خاموش مخالفان و وحشت‌آفرینی ناکام بگذارد.»
این زندانی سیاسی در اعتراض به انتقال غیرقانونی اش به قرچک دست به اعتصاب غذا زده و پیشتر اعلام کرده بود که تا زمان بازگشت به اوین دست از اعتصاب نمی‌کشد.

گلرخ ایرایی به همراه آتنا دائمی چهارم بهمن ماه برای بازجویی به بند دو-الف سپاه اوین منتقل و به دلیل خودداری از پاسخگویی به بازجویی همراه ضرب و شتم به قرچک ورامین تبعید شدند.

گفته می‌شود که در بند دو–الف پنج مرد با اسلحه آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

برای این دو زندانی سیاسی اخیرا در زندان پرونده جدیدی مفتوح شده است و در تاریخ ۲۷ دیماه برای چهارمین بار به دادسرا احضار شده بودند.

گلرخ ایرایی، متولد ۱۳۵۹ نخستین بار در تاریخ ۱۵ شهریورماه به همراه آرش صادقی، همسرش بازداشت و به دو اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام محکوم به شش سال حبس شده است. طبق گفته آرش صادقی، در روز دادگاه گلرخ ایرایی در بیمارستان بستری بوده و مدارک پزشکی او را وکیلش، خانم زهرا مینویی، به دادگاه تحویل می‌دهد اما قاضی صلواتی بدون توجه به عدم حضور او و شنیدن دفاعیاتش حکم شش سال حبس را برای او غیابی صادر کرد و دادگاه تجدیدنظر هم این حکم را عیناً تائید کرد.

این فعال حقوق بشر در سوم آبان ماه ۹۵ بدون دریافت احضاریه کتبی از سوی نیروهای امنیتی سپاه دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.

پیش‌تر خانم ایرایی خواستار بازبینی حکم خود و همسرش شده بود، در خصوص اتهامات خود که مبنای صدور شش سال حکم زندان بوده است گفت:‌ «وقتی برای تفتیش به خانه ما رفتند یکسری سررسید حاوی دست‌نوشته‌های من بود که از خانه ما بردند. یکسری داستان و شعر بود که هیچ کجا انتشار نداده بودم نه در فضای مجازی و نه در هیچ محفلی خوانده‌نشده بود. برمبنای این دست‌نوشته‌ها و همچنین یکسری از پست‌های فیس‌بوکی‌ام که در حمایت از شاهین نجفی بوده به من اتهام توهین به مقدسات زدند و ۵ سال حکم دادند. یک سال هم بابت تبلیغ علیه نظام که به ارتباط با خانواده‌های کشته‌شدگان و خانواده‌های زندانیان استناد کردند. حتی تماس‌های تلفنی هم برایشان خیلی مهم بود. یکسری عکس و ویدئو از خودم داشتم از تجمعات ۸۸ که هیچ کجا منتشرنشده بود و من حتی در فیس‌بوک خودم هم نگذاشته بودم اما استناد کردند به مجموع این‌ها و به من اتهام تبلیغ علیه نظام و حکم یک سال دادند. در دادگاه تجدیدنظر، آقای رئیسیان، وکیل ما از سایت رسمی آقای خامنه‌ای استفتای ایشان را پرینت گرفته بودند و ارائه دادند که آقای خامنه‌ای گفته بوده اگر اهانتی به مقدسات در فضای شخصی و در خفا اتفاق بیفتد و عمومی نباشد به حالت مجرمیت نمی‌تواند دربیاید و ازلحاظ قانونی اهانت تلقی نمی‌شود. اما باوجوداینکه وکیل من برگه را روی پرونده من گذاشتند اما بازهم اشد مجازات را برای اهانت به مقدسات به من دادند و حکم عیناً در دادگاه تجدیدنظر تائید شد.»

Related posts

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.