پنج شنبه هفته گذشته یک کولبرکرد در مرز ایران و عراق، به علت فشار وارده سکته قلبی می کند و جان خود را از دست می دهد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از ایلنا، یک کولبر جوان روز پنج شنبه در اثر سکته قلبی جان خود را از دست میدهد. «احمد عزیزپور»، ۳۵ ساله است دو فرزند دارد و در انتظار فرزند دیگری است که همین روزها از راه میرسد.
احمد اهل روستای کوچکی در ۱۵ کیلومتری شهر بانه است. احمد کولبری است که جانش را کف دست میگیرد و در کوههای سخت و نامهربان کردستان، هر روز کیلومترها راه را با کولبار سنگین بر دوش، طی میکند.
احمد کولبر نیست، اصلا کولبری شغل نیست، یک راه میانبر است برای مردان روستاهای کردستان، راهی میانبر برای زنده ماندن، برای از گرسنگی نمردن.
احمد کارگر ساختمانی است که زمستانهای سرد کردستان بیکار است و کول میبرد.
احمد پنج شنبه در حین حمل بار، گرفتار سیلاب میشود و از شدت فشار وارده سکته قلبی میکند.
فرزندی که در راه است احمد را نمیبیند، جسد او را صبح شنبه بیمارستان صلاح الدین ایوبی شهر بانه تحویل خانواده او میدهد.
حالا خانواده احمد، بینان آور و بیسرپرست رها شده است هیچ مرجع و مقامی هم پشتیبان خانواده یک کارگر ساختمانی فصلی نیست که زمستانها کول میبرد و بار کول آنقدر سنگین است که سکته میکند و میمیرد.
و این قصه، قصهای تکراری است. کارگران ساختمانی فصلی روستاهای کردستان در زمستانهای سرد راهی به جز کولبری و نان آوری به جز کوههای مرزی سخت ندارند.
کولبری، مرگ خاموش کارگران بیکار کردستان است.
فشار کولبری به حدی سنگین است که مرگ کارگران حین حمل بار چیز عجیبی نیست. سال گذشته، زمستان، علی اهل یک روستای دیگر از حوالی بانه زیر فشار بار سکته میکند و سالهای قبل نیز کارگران دیگری به همین سرنوشت دچار شدهاند
و این مرگ خاموش در کردستان همچنان قربانی میگیرد.