«عیسی سحرخیز» دو روز پیش به بهداری «اوین» و سپس به مرکز تخصصی قلب منتقل شده است. او را نزدیک به پنج ماه پیش بازداشت کردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از ایران وایر، «مهدی سحرخیز»، فرزند او درباره وضعیت جسمانی پدرش میگوید: «وضعیت پدرم نگران کننده بوده که او را از بهداری به بیمارستان انتقال دادهاند. فشار خونش مدام بالا و پایین میشود و کبدش هم دچار مشکل شده است. پزشکان بیمارستان تشخیص دادهاند که باید بستری شود.»
عیسی سحرخیز در دفاعیهای که اخیرا نوشته، از این که بارها دچار تشنج شده و در هواخوری یا سلول زمین خورده، خبر داده است: «در این مدت اغلب اوقات در سلول انفرادی که مصداق بارز شکنجه سفید است، محبوس شدهام و اگر گاهی فرد دیگری با من هم سلول بوده، صرفا به دلیل مراقبت از بنده بوده است که به دلایل گوناگون و بیماریهای مختلف و به کرات در اتاق، سرویس بهداشتی، حیاط، هواخوری و … دچار سقوط و زمینخوردگی ناشی از افت شدید فشارخون و نرسیدن خون به مغز شدهام. چند باری هم تشنجهای شدید به سراغم آمده که پس از سه ماه و نیم، آنهم به دستور نماینده پزشکی قانونی، به درمانگاه زندان اوین اعزام شدم. از طرفی، تاکنون حتی یک نوار مغزی ساده برای تشخیص این بیماری ناشناخته و جدید از من گرفته نشده است.»
مهدی سحرخیز در اینباره میگوید: «دفعه پیش که پدرم در زندان بود، نظر هیات پزشکان این بود که عدم تحمل کیفر در زندان دارد اما دوباره ایشان را به زندان برده اند و الان نزدیک پنج ماه است که در بدترین شرایط زندانی شده است. پدرم مدتها به خاطر شرایط بدی که برایش وجود داشت، در اعتصاب غذا بود و این موضوع آنقدر مشکلات جسمی ایشان را افزایش داده که پس از شکستن اعتصاب غذا هم بارها دچار سرگیجه و عدم تعادل شده است.»
عیسی سحرخیز که در اعتراض به بازداشت و نگهداری وی در بند «دو الف» سپاه در زندان اوین، در اعتصاب غذای تَر به سر میبرد. او بهمن ماه خبر داد مسواک، عینک طبی ، وسایل شخصی مثل حوله وحتی قرآن و نهجالبلاغهای را که در سلول وجود داشته است را از وی گرفتهاند. در اعتراض به این اقدام، سحرخیز اعتصاب غذای خشک را آغاز کرد و همان زمان در گفت وگوی تلفنی به خانوادهاش گفت: «یا بهشت زهرا بیایید دنبالم و یا بیمارستان “بقیهالله”.»
پس از اینکه وکیل او، «محمود علیزاده طباطبایی» با ناظر زندانهای امنیتی در این باره صحبت کرد، وسایل شخصی سحرخیز پس داده شد: «همان وقت پدرم اعتصاب غذای خشک خود را شکست اما اعتصاب غذای تر را ادامه داد. او در این مدت بیست و چند کیلو وزن کم کرده است.»
در اعتصاب غذای تر، اعتصابکننده از خوردن هر چیز به جز مایعات خودداری میکند اما در اعتصاب خشک، فرد هیچ گونه مایعات یا غذایی نمیخورد.
عیسی سحرخیز آبان ماه همراه چهار روزنامه نگار دیگر به نام های «احسان مازندرانی» مدیرمسوول روزنامه «فرهیختگان»، «آفرین چیتساز» یادداشتنویس روزنامه «ایران»، «حسن شیخآقایی» مدیر وبسایت «روانگه» و «سامان صفرزایی» از دبیران مجله «اندیشه پویا» بازداشت شد. آنها تا هفته گذشته در بند دو الف به سر میبردند. در این بند، زندانی به وسایل ارتباط جمعی دسترسی ندارد و اغلب اوقات مثل سلول انفرادی، به تنهایی به سر میبرد. آنها از هفته گذشته برای انتقال به بند عمومی، به قرنطینه زندان منتقل شده بودند: «حال پدرم در قرنطینه بندعمومی بد شده و به بیمارستان منتقل شده است.»
بسیاری از سازمانهای حقوق بشری، از جمله سازمان گزارشگران بدون مرز نسبت به وضعیت این روزنامهنگاران ابراز نگرانی کردهاند.
علیزاده طباطبایی پیش تر خبر داده بود در خصوص تشکیل دادگاه و روشن شدن تکلیف روزنامهنگاران، با مسوولان صحبت کرده و قرار است در اسفندماه دادگاه آنها تشکیل شود و آنها به بند عمومی منتقل شوند: «دادگاهی به ریاست قاضی “مقیسه” برایشان تشکیل شده که چند دقیقهای بیش تر طول نکشیده و چون وکیل نتوانسته بوده پرونده را مطالعه کند، زمان دادگاه به عقب میافتد. همان روز هم قاضی دستور میدهد به بند عمومی منتقل شوند.»
سحرخیز در دفاعیهاش نوشته جرمهای او مطبوعاتی است و هر آن چه دادگاه به آن استناد میکند، مرتبط با نوشتههایش است: «اگر جرمی مرتکب شده باشم، مطبوعاتی است و هرچه دادگاه به آن استناد میکند و در کیفرخواست آمده، مبتنی بر نوشتههای من است. پس باید به آن براساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی رسیدگی شود. طبق این اصل، رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری انجام می شود. روشن است که چنین اتهامی نیاز به بازداشت، آنهم بهصورت غیرقانونی و بهمدت بیش از چهار ماه نداشته و ندارد و ضرورت دارد که قرار بازداشت هرچه زودتر فسخ شود. این بهصورت مستمر به کارشناسان پرونده گوشزد شده و آن ها قول داده بودند که پرونده حداکثر ظرف مدت یکماه مختومه شود. نکته مهم دیگر این بود که در جریان بازجوییهای ۱۲ روزه، بیش تر مباحث حول ضرورت اجرای اصل ۱۶۸ قانون اساسی دور می زد و باقی عمر به اعتصاب غذا و بطالت گذشت.»
به گفته مهدی سحرخیز، در جریان دادگاه شنبه گذشته، «تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و تبانی» به عنوان اتهامات این روزنامهنگار عنوان شده است: «برای همه اینها به نوشتههای پدرم در فیس بوک و رسانه ها استناد کرده اند. بنابراین، جرم ایشان مطبوعاتی است و طبق قانون باید با حضور هیات منصفه رسیدگی شود.»