مسیحیان ایرانی به ویژه نوکیشان مسیحی روزهای سختی را در سایه حکومت نظام سیاسی جمهوری اسلامی سپری می کنند.طی هفته های گذشته خبرهایی از سوی برخی رسانه ها از بازداشت و دستگیری جمعی از نوکیشان مسیحی در چند شهر ایران منتشر شد ، همچنان در جمهوری اسلامی “نوکیشان مسیحی” روزهای سختی را در سایه حکومت نظام سیاسی جمهوری اسلامی سپری می کنند.
دستگیری های خودسرانه، تهدید به قتل یا اعدام و به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل محبت نیوز، شکنجه ها روحی و جسمی جامعه نوپای مسیحیان فارسی زبان ایران را تهدید می کند. در حالیکه از نظر مبانی فکری و عقیدتی اسلام تشیع، اسلام میانه رویی است، اما برخوردهای سخت جمهوری اسلامی با اقلیت های غیرمسلمان و گاهن مسلمان شیعه مانند دراویش بسیار سخت و بیرحمانه است.
با گذشت بیش از ٢ سال از ریاست جمهوری حسن روحانی وضعیت اقلیت های غیرمسلمان نه تنها بهبود نیافته بلکه بدتر شده است.
مسیحیان فارسی زبان و بهائیان بیش از سایرین مورد جفا و آزار قرار می گیرند. ده ها تن از بازداشت شدگان مسیحی در زندانهای جمهوری اسلامی در وضعیت نامشخصی قرار دارند. برخی از آنان در زمان بازداشت هیچگونه تماسی با خانواده خود نداشته اند. برخی از این افراد پس از آزادی گفته اند بازجویان در حین بازداشت رفتار مناسبی با آنان نداشته اند و آنان و خانواده شان را حتی تهدید به مرگ کرده اند. بازجویان همچنین از آنان خواسته اند به محض آزادی موقت وثیقه سپرده را فراموش کرده و از کشور خارج شوند.
با وجود همه این فشارهای امنیتی، اما کار خداوند در ایران تمام نشده است و کلیساهای خانگی و سازمان های بشارتی که به صورت زیرزمینی در ایران فعال هستند خبر از رشد ٢٠٪ مسیحیت در ایران می دهند. فعالان مسیحی از گرویدن صدها هزار ایرانی به آیین مسیحیت در داخل ایران خبر می دهند. به گفته این خادمین و فعالان مسیحی که بر امور جامعه نوکیشان مسیحی در داخل ایران تمرکز دارند تعداد کسانی که از اسلام به مسیحیت گرویده اند به قدری زیاد است که واکنش تند مقامات امنیتی را به همراه داشته است. اما این واکنش های تند نیز از شدت اشتیاق ایرانیان به آیین مسیحیت کم نکرده است.
در دو دهه گذشته که کلیساهای خانگی در ایران شروع به رشد و تکثیر خودجوش نمودند، همواره حکومت اسلامی در اتاق فکر مقامات امنیتی با سیاست دستگیری ایمانداران و فعالان کلیساهای خانگی و تعطیلی کلیساها تلاش کرده تا به خیال خود آنها را محدود نماید.
ماموران امنیتی نظام در سالهای اولیه تلاش می کردند تا سر و صدا و جنجالی در این مورد نشود تا به خیال خودشان باعث همه گیر شدن این پدیده نشوند. فشار بر کلیساهای رسمی و ثبت شده کشور هم همچنان در سه دهه گذشته به بهانه حفظ شئونات اسلامی بویژه در ایام جشنهای کریسمس و سال نو میلادی با شدت ادامه داشت و دارد. این موضوع به حدی بود که مقامات امنیتی جمهوری اسلامی حتی نگرانی خود را از گسترش علاقمندی خانواده های «مسلمان» به برگزاری کریسمس و مراسم سال نوی میلادی ابراز داشتند. ایام کریسمس زاد روز تولد عیسی مسیح همه ساله بویژه مسیحیان در سراسر دنیا خود را آماده می کنند تا این روز فرخنده را در کلیساها با دیگر ایمانداران به جشن و شادی و شکرگزاری بپردازند، اما این ایام برای مسیحیان بویژه نوکیشان مسیحی در ایران در سایه تهدیدات دستگاهای امنیتی جمهوری اسلامی رنگ و معنای دیگری دارد.
موج بازداشت ها و یورش ماموران امنیتی به کلیساهای خانگی و ممانعت از برگزاری جشن کریسمس خود گویای این حقیت است . نظام جمهوری اسلامی نمونه آشکار عدم تحمل آیین های دیگر به جز اسلام و نقض آزادی بیان است.
از دیگر شگردهای سیستم امنیتی جمهوری اسلام ربط دادن اقلیت ها دینی با یکدیگر در جهت ضدیت با نظام اسلامیست. برای نمونه چند پیش یکی از سایت های مذهبی وابسته به منابع مالی حوزه علمیه قم که با مطالب آبگی خود سعی بر آن دارد تا ریشه به تیشه آئین مسیحیت در ایران بزند و از هر دروغ و افترایی نیز هراسی ندارد مدعی همکاری گسترده بهائیان و مسیحیان صهیونیست (اصطلاح رایج مقامات امنیتی برای مسیحیان فارسی زبان) شد. به گفته این سایت حکومتی دکتر ذبیح قربان یک بهائی اهل شیراز با همکاری کشیش کلیسایی شمعون غیور شیراز، آرم دانشگاه شیراز را با استفاده از علائم مسیحیت صهیونیستیی (سپر عیسویان در جنگهایی صلیبیی علیه مسلمانان) سفارش داد !
به هر روی بررسی تاریخ نشان می دهد در طول سالیان گذشته مسلمانان شیعه مذهب با نامسلمانان سر عداوت نداشته اند و در طول تاریخ در ایران میان مسیحیان و یهودیان زیسته اند، بی آن که آزار جدی به آنان برسانند. اما رویکرد سیاسی نظام حاکم جمهوری اسلامی کاملن مغایر با رویه زندگی عموم مسلمانان حتی شیعه مذهب است. رفتار نظام سیاسی با اقلیت های غیرمسلمان در حالی سخت و ظالمانه است که خود مسلمانان شیعه مذهب نیز در داخل کشور طعم آزار و اذیت را از این حکومت اسلامی بارها چشیده اند.