خیلی بانمکه حتماً خوشت میاد فقط یه ذره ناز داره.اشتباه نکنید این صحبت مادرم نیست که دخترخانمی را برای خواستگاری به من معرفی میکند بلکه بخشی از حرفهای آقای «الف» است که «نمیدانم او را چهکاره صدا کنم، ولی میتوان گفت دلال صیغه است».
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از خبرنگار روزنامه وقایع اتفاقیه، «از طریق یک سایت به دفتر او در حوالی خیابان جمالزاده آمدم، آلبوم عکسی به من نشان میدهد و به هر کدام که میرسم توضیحات خودش را میدهد. هر عکس قیمت خودش را دارد.»
قیمت صیغه در این دفتر «از ۴۰ هزار تومان شروع میشود تا ۳۰۰ هزار تومان برای هر ساعت. البته موضوع جالب، حق معرفی است که او میگیرد» و تأکید هم دارد که «من درصدی کار نمیکنم هر کدوم از اینارو دفتر یه حقالزحمه روش گذاشته از ۱۰ هزار تومان تا ۱۰۰ هزار تومان».
غیر از من چند نفر دیگر هم نشستهاند، ولی خبری از بانوان محترم نیست. طبق روال شما یک نفر را انتخاب میکنید و مبلغش را دلال محترم میگیرد و بعد شما را برای جاری کردن صیغه به جای دیگری معرفی میکند که همسر موقتتان را آنجا ملاقات میکنید.
مسئول این دفتر دلالی گفته است: برای زمان بیشتر «ماهانه» محاسبه میشود «از یک میلیون تومان هست تا پنج میلیون تومان؛ حق دفتر هم از ۵۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان» متغیر است.
مسئول دلالی صیغه در این دفتر ماهانه ۱۰ میلیون تومان درآمد دارد و از چهار سال پیش به این کار اشتغال دارد»، اما خبرنگار از طریق سایتهای همسریابی به دو «دلال صیغه» دیگر نیز گفتوگو کرده است که نرخ صیغه در دفتر یکی از آنها «از ساعتی ۲۰ هزار تومان تا ساعتی یک میلیون تومان» است و «۱۵ درصد پورسانت میگیرد»، اما در دفتر دلالی صیغه دیگر «مبلغ مشخصی به زوجه موقت پرداخت نمیشود، فقط شوهر باید خانهای مناسب همراه با وسایل برای زوجه تهیه کند و در حد معمول خرجی خانه را بپردازد» و فقط «برای هر معرفی و صیغه حداقل شش ماه یک میلیون تومان میشود».
روزنامه وقایع اتفاقیه به وجود نوعی «صیغه لوکس» نیز اشاره کرده و یادآوری کرده است که قیمت آن بیش از یک میلیون تومان در روز است.
این روزنامه نوشته است: «وزارت ورزش و جوانان قبلاً طرحهایی داشت برای ساماندهی این موضوع که هیچ کدام به مرحله اجرایی نرسید، ولی بهتر است با این وضع متولیان فکر چارهای برای این پدیده کنند» و البته «برخورد قضایی با این موارد شاید فقط این فضاها را به سمت غیر رسمی شدن ببرد؛ بنابراین باید ریشهها را دید.»