«علی اصغر»، یک زندانی عقیدتی است. او چندین سال است که در بند عمومی در کنار زندانیان عادی روزگار می گذراند. اعتقاد دارد که مانند بسیاری از زندانیان فراموش شده است. با او درباره ابعاد این فراموش شدگی حرف زده ام، درباره روزگار سپری شده در زندان.
قبل از شروع مصاحبه که با هم حرف زدیم، درباره تبعیض های معمول علیه زندانیان عادی حرف زدی، می شود درباره مصادیقش بیشتر توضیح بدهی؟
این تبعیض ها را می شود در چند دسته تقسیم بندی کرد. سیستم زندانبانی کشور از بی توجهی به زندانیان عقیدتی می ترسد، چون می داند این بی توجهی ها انعکاس بیرونی خواهد داشت اما هیچ واهمه ای ندارد انسان هایی که دستشان از زندگی عادی کوتاه شده را در شرایط غیر انسانی محبوس نگه دارد، چون فریاد آنها به هیچ جا نخواهد رسید، نه کمپین های بین المللی صدایشان را منعکس می کنند نه سایت ها واکنش نشان می دهند.
زندانیان عادی با سایر گروه ها در ارتباط هستند؟ مثلا می توانند پیام های خویش را از طریق سایر گروه ها به جهان بیرون برسانند …
معمولا به این تلاش ها باور و اعتقادی ندارند و چون شرایط بندهای سیاسی را بهتر از خودشان می بینند، عملا آنها را تافته جدابافته ای می دانند که امکانات دولتی در اختیارشان قرار داده می شود و می گویند که تبعیض را با گوشت و پوست و استخوان خودشان احساس می کنند این در حالی است که من در بند زندانیان سیاسی بوده ام و به خوبی می دانم شرایط بندهای سیاسی ، با مشارکت مالی خودشان بهتر شده است. زندانیان سیاسی گاهی حتی هزینه برق کولر گازیشان را هم به سازمان زندان ها پرداخت می کنند.
برگردیم به سوال اول، چه تبعیضی بین زندانیان سیاسی و عقیدتی با زندانیان عادی وجود دارد که سبب بروز چنین احساسی شده است؟
خیلی ساده است، مثلا بندهای سیاسی زندان های اوین و رجایی شهر به آب گرم همیشگی دسترسی دارند، لوله جداگانه ای شبکه آب این بندها را تامین می کند و درجه بالاتری برای گرم نگه داشتن آب ورودی این لوله در نظر گرفته شده است، اما زندانیان عادی در فصل تابستان با کمبود و نرسیدن آب به لوله ها و در زمستان با گرم نبودن آب مواجه اند. البته که این امکان کمترین حق زندانیان بندهای عقیدتی است. این گفته بدان معنا نیست که این حق از آنان گرفته شود. بلکه باید این شرایط همگانی شود. شاید علت توجه بیشتر به بندهای عقیدتی نامه نگاری و مقاومت در مقابل نابسامانی هاست .
اما زندانیان عادی هم امکان اعتراض و مقاومت دارند. چرا نسبت به شرایطشان معترض نیستند؟ به هر حال زندانیان عقیدتی برای این مقاومت هزینه می دهند؟
خیر. زندانیان عادی قدرت و فرصت اعتراض ندارند. من به خوبی می بینم که در جا سرکوب می شوند. به محض کوچکترین اعتراضی تهدید به بدتر شدن شرایط شان نیز می شوند، چون عملا هیچ پشتیبان رسانه ای و سیاسی ندارند.
به جز سیستم آب رسانی، موارد دیگر قابل توجهی هست؟
بله. شیر گاز جداگانه ای مختص بندهای سیاسی مستقیما از آشپزخانه زندان تا داخل بندها کشیده شده ،در حالی که در بندهای عادی تا چندین هفته گاز قطع می شود و زندانیان قادر به تهیه غذای گرم نیستند.
زندانیان بندهای عادی نمی توانند با تعیین وکیل بند و انتقال این نابسامانی ها در بهبود شرایطشان موثر باشند؟
از آن جایی که غالبا در بندهای عادی، زندانیان حق برگزاری انتخابات و انتخاب مسئول اتاق یا وکیل بند و تشکیل شورای بند را ندارند، از این امکان هم محرومند. زندانیان سیاسی هوشمندانه تلاش می کنند کنترل بندها را به عهده بگیرند و البته برای رسیدن به این هدف نیز هزینه های زیادی مانند انفردی را متحمل شده اند.
در بازرسی های دوره ای چطور؟
طبعا بازرسی دوره ای از بندهای سیاسی کمتر است. به هر حال وجهه بندهای عقیدتی شکل دیگری دارد و مواد مخدر و تیزی در این بندها استفاده نمی شود اما در بندهای عادی بطور متوسط هر دو هفته یا ماهی یکبار بازرسی انجام می شود، وسایل زندانی ها طی این بازرسی ها تخریب می شود و کسی هم جوابگوی وسایل تخریب شده آنها نیست.
در طول بازرسی های دوره ای در بندهای عادی شما شاهد برخورد خشونت بار با زندانی ها بوده اید؟
نه تنها در بازدیدهای دوره ای بلکه بعد از دعوا و درگیری در بندهای عادی، گارد زندان وارد این بندها شده و آنها را به شکل خشونت آمیزی مورد ضرب و شتم قرار می دهد. توهین و فحش دادن به زندانیان عادی است و شکل روزمره به خودش گرفته و حتی سربازهای وظیفه زندان هم آنها را تحقیر کرده و کتک می زنند.
چرا شکایت نمی کنند؟
به کجا؟ زندانیان عادی جایی برای شکایت کردن ندارند و از عواقب شکایت کردن و بی نتیجه ماندن شکایت ها اطلاع دارند. خودم با چشم های خودم دیدم که گارد زندان رجایی شهر در حال ضرب و شتم دو زندانی با باتوم بودند. این رفتار خودسرانه و غیرقانونی دقیقا به علت بی توجهی رسانه ها و بی پناه بودن زندانیان عادی انجام می شود. حتی شنیده ام که مسئول حفاظت زندان رجایی شهر در چند سال گذشته به خاطر سوء استفاده جنسی از خانواده زندانیان عادی از کار برکنار شده است.
آیا کیفیت غذای بندها با هم متفاوت است؟
اوایل غذای توزیع شده در زندان یکی بود. این غذا به شدت بی کیفیت و غیر قابل خوردن بود. تعدادی از زندانیان عقیدتی نسبت به کیفیت غذا معترض شدند و البته حق هم داشتند. بعد از آن بود که دادستان تهران دستور داد غذای باکیفیت و سالم تری در بندهای دو الف و ۲۰۹ زندان اوین و بند زندانیان عقیدتی رجایی شهر توزیع شود. اما البته باید بگویم زمانی یک بسته جیره غذای، به صورت جیره خشک در برخی بندهای عقیدتی توزیع می شد که متاسفانه اخیرا آن را حذف کرده اند.
منظور نظر شما این است که وضعیت بندهای عقیدتی بهتر از سایر بندهاست؟
خیر. بر این باورم که آنها با تلاش مستمر و درگیر شدن با سیستم زندانبانی کشور به یک حداقل های ناچیزی دست پیدا کرده بودند و البته فشار رسانه ها را نباید ندیده گرفت اما علیرغم همه این حق خواهی ها و اعتراض ها، با کمتر شدن تعداد زندانیان عقیدتی به تدریج آن امکاناتی که به سختی به آن دسترسی پیدا کرده بودند را دارند از آنها می گیرند، اخیرا در این زمستان درجه آبگرمکن آنها هم پایین برده شده، همینطور جیره غذای خشک و دیدار با دادستان نیز بطور کامل قطع شده است.
بین زندانیان عقیدتی چطور؟ آیا بین گروه های مختلف در مورد امکانات زندان تبعیض هایی وجود دارد؟
بله. مسلما وجود دارد. از سوی دادستانی و وزارت اطلاعات تبعیض دیگری بر علیه آن دسته از زندانیان سیاسی اعمال می شود که قانون اساسی و اصل ولایت فقیه را قبول ندارند. به آنها ضد انقلاب و برانداز می گویند. مثلا شرایط نگهداری زندانیانی که چهارچوب کلی نظام را پذیرفته اند با شرایط نگهداری هواداران سازمان مجاهدین خلق یا کمونیست ها و کردها تفاوت اساسی دارد. تبعیض همه جا وجود دارد.
فرشته ناصحی