زندگی کارگران در ایران، هر روز بدتر از دیروز

خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، از ١١ اردیبهشت سال ۹۴ تا اواسط فروردین‌ماه ۹۵، بیش از ۶۰۰ خبر در مورد اعتراض، تجمع و اعتصاب کارگری منتشر کرده است. در کنار این خبرها، خبرهای ساعتی و روزانه اخراج، تعطیلی کارخانه‌ها، دستمزدها و بیمه‌های معوقه را نباید نادیده گرفت، خبرهایی که گاهی تعداد آن‌ها از اعتراض، تجمع و اعتصاب کارگران پیشی می‌گیرد.

کارگران ایران در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر می‌روند که سونامی تعطیلی کارخانه‌ها در ایران شتاب بیش‌تری به خود گرفته و حداقل دستمزد ۸١٢ هزار تومانی، جیب‌های آن‌ها را خالی‌تر و امنیت شغلی آن‌ها را پایین‌تر آورده است.

تعطیلی کارخانه‌ها و سرگردانی کارگران

محمد‌علی سید ابریشمی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در آذرماه ١٣۹٣ به خبرگزاری‌های داخلی گفته بود: « فعالیت ١۴ هزار واحد صنعتی کشور متوقف شده است. همچنین ٢٢ هزار واحد صنعتی با ظرفیت کمتر از ۵٠ درصد کار می‌کنند. ٢۴ هزار واحد صنعتی هم با ظرفیت ۵٠ تا ۷٠ درصد به کارشان ادامه می‌دهند.»

بررسی خبرهای اخراج و بیکاری کارگران به دلیل تعطیلی کارخانه‌ها در ایران، نشان‌دهنده روند رو به افزایش تعطیلی مراکز صنعتی است که بعد از انتشار این آمار با ظرفیت ۵٠ درصدی به فعالیت‌های خود ادامه می‌دادند. برای نمونه در سال ١٣۹۴، تعطیلی سه کارخانه نساجی با سابقه ۴٠ ساله در مشهد، منجر به بیکاری ١٢٠٠ کارگر شد.

روند تعطیلی کارخانه‌های نساجی، سیمان، کاشی و نیز معادن در سال ۹۴ شتاب بیش‌تری به خود گرفت و در بهمن‌ ماه گذشته، تعطیلی نخستین و بزرگ‌ترین کارخانه کاشی ایران، کاشی کویر یزد، موجب سرگردانی و اخراج ١٠٠ کارگر این کارخانه شد.

علاوه بر تعطیلی کارخانه‌ها، تولید مراکز صنعتی با ظرفیت محدود و کم‌تر از ۵٠ درصد، منجر به اخراج و بیکاری هزاران کارگر در طول یک سال گذشته شد.

در ١۵ فروردین سال ۹۵، ۵٠٠ کارگر نساجی بروجرد به دلیل ظرفیت محدود تولید اخراج شدند.

صنایع مادر همچون فولاد و پتروشیمی هم از این اخراج‌ها در امان نماندند. ١۴ فروردین امسال، ۵٢ کارگر فولاد لوشان اخراج شدند. به این آمار اخراج ٣٠ کارگر در سیمان آرتای اردبیل، اخراج تدریجی ۴٠٠ کارگر فولاد قزوین و اخراج تدریجی ٣۸٠ کارگر فولاد ارسباران را می‌توان اضافه کرد.

آمارهای منتشرشده در مورد وضعیت شهرک‌های صنعتی در استان‌های مختلف، حکایت از تعطیلی بیش‌تر و بیکاری گسترده‌تر کارگران دارد.

در ١٠ سال گذشته، بیش از ٣٠ واحد صنعتی بزرگ در استان گیلان به دلیل خصوصی‌سازی تعطیل شدند که این تعطیلی‌ها موجب بیکاری بیش از ١۵ هزار کارگر در این استان شده است. علاوه بر این آمار می‌توان به تعطیلی ۶٢١ واحد صنعتی در استان سمنان و نیز ٣٠ کارخانه تولیدات لبنی در استان همدان اشاره کرد.

از یک سال گذشته تاکنون، روند تعطیلی مراکز صنعتی در ایران، موجب بیکاری بیش از ١٠ هزار کارگر شده است.

رکورداران اعتصاب کارگری در یک سال گذشته

در کنار صف هزاران نفری کارگران بیکار شده و سرگردان، هزاران کارگر شاغل در مراکز تولیدی و خدماتی مختلف بیش از یک هزار تجمع، اعتراض و اعتصاب کارگری را از سال گذشته تاکنون برگزار کردند.

ایلنا خبر ٣٣۵ اعتراض، تجمع و اعتصاب کارگری را پوشش داده که این خبرها شامل اعتراض‌ها و اعتصاب‌های بسیاری از مناطق ایران نمی‌شود. برای نمونه سایت‌های کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری و اتحادیه آزاد کارگران ایران، بیش از ١٠٠ خبر اعتراض و اعتصاب کارگری را پوشش داده‌اند که این خبرگزاری به آن توجهی نکرده است.

از بزرگ‌ترین تجمع‌ها و اعتراض‌های کارگری می‌توان به تجمع کارگران نیشکر هفت‌تپه در محوطه کارخانه در اعتراض به خصوصی‌سازی در ٢١ فروردین ١٣۹۵، تجمع بیش از ۸٠٠ نفر از کارگران مس میدوک و معادن شهر بابک در کرمان در اعتراض به شرایط نابرابر مزدی در ١۶ فروردین ۹۵، تجمع ١٢٠٠ کارگر معدن طرزه در مسیرهای منتهی به معدن در اعتراض به معوقات مزدی و بیمه‌ای در دوم اسفند ۹۴ و تجمع هزار نفری کارگران پتروشمی ماهشهر در دی‌ماه ۹۴ اشاره کرد.

از نظر تعداد دفعات تجمع و اعتراض کارگری، کارگران فازهای مختلف عسلویه با برگزاری بیش از ٣٠ تجمع، رکوردار اعتراض کارگری در سال ۹۴ و یک ماه اول سال ۹۵ هستند.

بعد از کارگران عسلویه، کارگران مجتمع نیشکر هفت‌تپه، کارگران پتروشیمی ماهشهر، کارگران معادن کرمان، کارگران معدن البرز شرقی و طرزه در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

اصلی‌ترین دلایل اعتراض و تجمع کارگران، دستمزدها و بیمه‌های معوقه، خصوصی‌سازی و نظام هماهنگ پرداخت بوده است.

از شیوه‌های متفاوت اعتراض می‌توان به ممانعت از غذا خوردن در سلف‌های غذاخوری، (شیوه‌ای که با اعتراض کارگران پتروشیمی فارابی آغاز شد) و همچنین تشکیل زنجیره انسانی کارگران رسمی پتروشیمی ماهشهر در اعتراض به خصوصی‌ساری و حضور خانواده‌ها به همراه کارگران، در تجمع کارگران معدن زمستان یورت گلستان اشاره کرد.

سال ١٣۹۴ برای بخشی از کارگران شاغل در ایران، با اعتصاب‌های طولانی مدت همراه بود. کارگران لوله و نورد صفا با بیش از یک ماه اعتصاب، لوله‌سازی خوزستان، واگن پارس، معدن طرزه و مجموعه پتروشیمی خلیج فارس، طولانی‌ترین اعتصاب‌ کارگران را تجریه کردند.

دستمزدها و بیمه‌های معوقه، بخش جدا نشدنی از زندگی کارگران

سال ۹۴ برای شمار زیادی از کارگران با دستمزدهای معوقه و حق بیمه پرداخت نشده از سوی کارفرمایان گذشت. دستمزدهایی که گاه با تاخیری از دو ماه تا ١١ ماه پرداخت شدند و کارگران با جیب‌های خالی، انتظار کشیدند.

خبرگزاری ایلنا از ١١ اردیبهشت ۹۴ تا ٢٣ فروردین ۹۵، ٢۶٣ مورد دستمزد و حق بیمه‌های پرداخت نشده را گزارش داده که این خبرها از طرف خود کارگران برای این خبرگزاری ارسال شده است.

مرکز ملی آمار اما در طرح آمارگیری نیروی کار که در فروردین‌ ماه ١٣۹۵ منتشر شد، هیچ‌گونه اشاره‌ای به تعداد کارخانه‌ها و مراکز تولیدی و خدماتی که در ایران دستمزدها را با تاخیر پرداخت می‌کنند یا اصلا به کارگران حقوق نمی‌دهند، نکرده است.

کارگران شهرداری‌ها در بخش باغبان‌ها و نگهبانان پارک‌های شهری و نیز رفتگرها قربانی اصلی کمبود نقدینگی شهرداری‌ها در پرداخت حقوق‌ها بودند. روندی که در سال ۹۵ همچنان ادامه دارد.

کارگران معادن، کارخانه‌های فولاد، پروژه‌های نفتی منطقه اقتصادی عسلویه و نیز کارخانه‌های سیمان، کاشی‌سازی و نساجی به دلیل رکود اقتصادی با دستمزدهای پرداخته نشده و بیمه‌های معوقه روبه‌رو هستند.

برای نمونه، حق بیمه ١۵٠ کارگر شاغل در کشتی‌های لایروب شرکت نگین سبز خاورمیانه (تا زمان انتشار این گزارش)، ٣۶ ماه است که پرداخت نشده.

کارگران معدن زمستان یورت با ١١ ماه حقوق معوقه و نیز کارگران کارخانه نوپوش از زیرمجموعه‌های پشم‌بافی (ایران برک) با ۹ ماه حقوق معوقه، در صدر فهرست بیش‌ترین زمان حقوق پرداخت نشده کارگران قرار دارند.

عقب‌نشینی بیش‌تر فعالان و تشکل‌های کارگری

در سال ١٣۹۴، بعد از هشت سال وقفه در برگزاری راهپیمایی روز جهانی کارگر در ایران، خانه کارگر و شورای اسلامی کار موفق شدند برای برگزاری راهپیمایی در خیابان، موافقت وزارت کشور را جلب کنند و مجوز بگیرند، اما مجوز دولت یازدهم به معنای انعطاف‌پذیرتر شدن دولت در برابر اعتراض‌ها و اعتصاب‌های کارگری نبود.

دور جدید سرکوب فعالان کارگری در سال ١٣۹۴ از بازداشت فعالان شناخته شده کانون صنفی معلمان و رهبران کارگری فراتر رفت و دامن کارگرانی را که به حقوق‌های معوقه یا برگزاری آزمون استخدامی اعتراض داشتند نیز گرفت.

بازداشت ٢٠ نفر از کارگران مس خاتون‌آباد در ششم بهمن‌ماه ١٣۹۴ که اعتراض آن‌ها به نحوه برگزاری آزمون استخدامی بود و همچنین بازداشت هشت نفر از کارگران سیمان درود که تنها به تعطیلی کارخانه معترض بودند، تحمل پایین دولت تدبیر و امید را در برابر اعتراض‌های کارگری بیش‌تر نمایان کرد.

کارفرماها هم عده‌ای از کارگرانی که در اعتصاب‌های کارگری سال گذشته شرکت داشتند را اخراج کردند و وزارت کار هیچ‌گو‌نه تلاشی برای بازگشت به کار این کارگران انجام نداد.

از روز جهانی کارگر در ١١ اردیبهشت ١٣۹۴ تا روز جهانی کارگر امسال، کارگران ایران راه ناهموار و سختی را گذراندند. راهی که هنوز به نقطه روشن یا حتی کورسویی از روشنایی هم نرسیده است. این شرایط عقب‌نشینی بیش‌تر فعالان و تشکل‌های کارگری از مواضع‌شان را به آن‌ها تحمیل کرده است.

بهرنگ زندی

Post source : رادیو زمانه

Related posts

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.