همسر نازنین زاغری، شهروند ایرانی– بریتانیایی که از روز ۱۵ فروردین ماه ۱۳۹۵ در بازداشت به سر می برد و هنوز اتهام او و نهاد بازداشت کننده اش پس از تقریبا یکماه حبس اعلام نشده اند گفت: «درک اینکه چطور یک مادر جوان و کودکش که برای تعطیلات به ایران رفته اند، می توانند مشکل امنیت ملی محسوب شوند واقعا برایم سخت است. این ظلم باور کردنی نیست.»
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، نازنین زاغری، شهروند ایرانی– بریتانیایی در تاریخ ۱۷ مارچ برای بودن عید نوروز در کنار خانواده اش به همراه کودک ۲۲ ماهه اش به ایران سفر کرد. او در تاریخ سوم آوریل در فرودگاه امام خمینی در زمانیکه قصد بازگشت به انگلستان را داشت به گفته همسرش از سوی ماموران سپاه پاسداران بازداشت شده و به جای نامشخصی در کرمان منتقل شده است. خانم زاغری پیش از این بارها برای دیدار با خانواده اش به ایران سفر کرده است.
از زمان بازداشت او، کودک ۲۲ ماهه اش توسط خانواده او در تهران نگهداری می شود. این کودک که دارای تابعیت انگلستان است، گذرنامه اش نیز از سوی افرادی که خانم زاغری را در فرودگاه بازداشت کرده اند، ضبط شده است. مقامات ایرانی تاکنون درباره علت بازداشت و اتهام او سکوت کرده اند.
ریچارد راتکلیف، همسر نازنین زاغری گفت: «ما نمی دانستیم چه کسانی او را بردند. پس از ۱۰ روز از بازداشت او یک نفر به پدر نازنین تلفن زد و گفت او در کرمان است. خانواده اش در طول این مدت و بعد از این تماس نمی دانستند کدام سازمان او را دستگیر کرده و نازنین دقیقا کجا است. برای بار دوم تقریبا سه هفته پس از بازداشت او، یک نفر دیگر از سپاه پاسداران با خانواده تماس گرفت و گفت که نازنین را در اختیار دارند و دلیل بازداشت او اتهامات امنیتی است.»
ریچارد راتکلیف در پاسخ به اینکه چرا او را از تهران به کرمان منتقل کرده اند گفت: «من نمی دانم چرا او را به کرمان برده اند. او ظرف پنج سال گذشته به کرمان نرفته بود. فقط در زمان زلزله بم چون با صلیب سرخ کار می کرد به کرمان رفته بود. این تنها زمانی است که از سفر او به کرمان خبر داشتم.»
همسر نازنین زاغری با اشاره به اینکه همسرش مجبور به امضای یک «اظهارنامه» شده است گفت: «نازنین به خانواده اش طی تماس تلفنی گفته که اظهار نامه ای را امضاء کرده است. در تمام این مدت او در سلول انفرادی نگه داشته شده و تحت فشار بوده تا این اظهار نامه را امضاء کند. نازنین دو هفته پیش یا کمی از آن این اظهار نامه را امضاء کرده اما با این وجود به آزادی او کمکی هم نکرد. من اصلا نمی دانم محتویات این اظهار نامه چه بوده است.»
ریچارد راتکلیف، همسر خانم زاغری که در انگلستان به سر می برد در پاسخ به این سوال که آیا نازنین قبل از دستگیری در فرودگاه امام خمینی احضار یا تهدید شده بود گفت: «هیچ نشانه ای از اینکه مشکلی وجود داشته باشد، نبود. این بار چهارم است که ظرف پنج سال گذشته نازنین به ایران سفر کرده، در طی این بارها نازنین هرگز احضار نشده بوده و هرگز نشانه ای دریافت نکرده بود که ممکن است تحت نظر باشد. او فعال سیاسی یا کنشگر نیست و از دردسر دوردی می کرد. من حتی فکر نمی کنم که هیچکس از اعضای خانواده او نیز هرگز مشکلی به این شکل برایشان پیش آمده باشد.»
آقای راتکلیف درباره شغل و فعالیت های همسرش گفت: «نازنین مدیر پروژه های توسعه بنیاد خیریه تامسون رویترز است. وظایف او آموزش، جمع آوری اعانات و تهیه نامه برای سازمان های است که به بنیاد رویترز کمک مالی می کنند. شغل او هیج ارتباطی با فعالیت های سیاسی نداشته است. پیش از شروع کارش با این بنیاد نیز در زمان زلزله بم در سازمان صلیب سرخ و سازمان بهداشت جهانی مشغول به کار بود.»
آقای راتکلیف در ادامه گفت: «ما از اتهام و علت بازداشت او بی خبریم. اما من واقعا نمی فهمم یک زن جوان با یک کودک چگونه ممکن است خطر امنیتی داشته باشد. خانواده نازنین با من پشت تلفن خیلی با احتیاط حرف می زنند. من فکر می کنم تماس هایشان شنود می شود. آنها وحشت زده هستند. آنها تلاش خودشان را می کنند تا متوجه شوند دخترشان کجاست و بهترین راه نجات او چیست.»
همسر نازنین زاغری درباره اینکه خانواده اش امکان تماس تلفنی با او در این مدت را داشته اند، گفت: «چند باری با منزل تماس گرفته اما نگفته است که کجا نگهداری می شود. فقط پدرش از او پرسیده که آیا او در کرمان است و او تایید کرده که در آنجاست. اما ما دقیقا نمی دانیم کجای این شهر است. همین طور به پدرش گفته است که با او خوب رفتار می شود. به نظر می آید که اگر او با ماموران همکاری نکند تنبیه می شود و به او اجازه تلفن زدن نمی دهند و اگر همکاری کند به او اجازه می دهند به خانواده اش در ایران تلفن بزند.»
همسر نازنین زاغری درباره درخواستش از مقامات قضایی ایران گفت: «من از آنها می خواهم تا به او اجازه دسترسی به وکیل را و همین طور اجازه ملاقات با خانواده اش را بدهند. می خواهم که او تفهیم اتهام شود چون هیچکس نباید برای مدت طولانی بدون تفهیم اتهام در زندان نگهداری شود. این ظالمانه است. من واقعا نمی فهمم یک زن جوان با یک کودک چگونه ممکن است خطر امنیتی داشته باشد. در نهایت من تقاضای آزادی او را دارم. بگذارند به خانه اش بازگردد.»