خواهرم پشت فرمان نشسته و آرام به سمت در غربی ورزشگاه آزادی حرکت میکند. از قبل چند توصیه لازم را زیر گوشم خوانده. اینکه مقنعهام را درست کنم؛ بهصورت مأموران خیره نشوم و حتی یک کلمه حرف نزنم. به در غربی که میرسیم، «آی دی» کارت خبرنگاریاش را به مأمور نیروی انتظامی نشان میدهد. دقیقاً همان اتفاقی که انتظارش را داریم میافتد. میگویند شما (خواهرم) حق ورود دارید ولی خواهرت (یعنی من) باید پیاده شود.
هیچ راهحلی برای خرید اینترنتی بلیت ورزشگاه وجود نداشت. سامانه فروش بلیتها، در بخش فروش بلیت بانوان، از اولین ساعت یک پیغام مشخص میداد: «ظرفیت این قسمت تکمیل است.» قابل پیش بینی هم بود. رئیس حراست وزارت ورزش خردادماه گفته بود که کمتر از ۱۰۰ بلیت برای حضور بانوان به فدراسیون والیبال تعلق میگیرد.
حالا بیرون ورزشگاه، دخترانی را میبینم که روی چمنها، سفره انداختهاند و افطار میکنند. بعضیها هم نماز میخوانند تا خود را سریع به بازی برسانند. سمتشان که میروم انگار از حرف زدن و مواجهشدن اکراه دارند. یکی که کم سن و سالتر است، خودش را «زهرا» معرفی میکند.
میگوید کارمند «شورای شهر» است و همراه مادرش (که او هم از کارمندان شهرداری است) به ورزشگاه آمده. مادرش برای این بازی «مأموریت» گرفته. مادرش را نشان میدهد که به اقامه نماز ایستاده. از او میپرسم که آیا بلیت را از فدراسیون والیبال گرفته؟ جوابش شوکهام میکند: «نه! آقای بهنام محمودی به ما بلیت داده.»
«بهنام محمودی» را تقریباً تمامی ورزش دوستان ایران میشناسند. ستاره نسل قبل والیبال ایران که بهمحض بیرون رفتن از دنیای ورزش حرفهای، سراغ سیاست رفت. حالا هم استاد دانشگاه است و هم عضو شورای شهر کرج. رابطهای بسیار صمیمانه هم با «علیرضا دبیر» عضو اصولگرای شورای شهر تهران دارد.
بخشی از بلیتها برای توزیع میان خانمهای شهرداری تهران و کرج، به «بهنام محمودی» تعلقگرفته بود. خانمهای بخش شهرداری برای حضور در ورزشگاه آزادی بلیت داشتند، اما حق مأموریت هم میگرفتند. بعد چند صد متر دورتر، بین ۵۰ تا ۶۰ خانم جوان و میانسال را میبینیم که با شور و شوق صورتهای خود را رنگ کردهاند و پشت در، ملتمسانه به مأموران نگاه میکنند.
اوضاع بازهم امسال بهتر از قبل بود. مثلاً آی دی کارت خبرنگاران خانم بدون دردسر صادر شد. سال قبل، بعد از ان تجمع نیروهای حزبالله مقابل وزارت ورزش برای مخالفت با حضور بانوان، ورق چرخید. سه بازی هیچ خانمی حق ورود به ورزشگاه را نداشت. بازی با ایتالیا به دختران خبرنگار گفتند عکس بیاورید و آی دی کارتتان را تحویل بگیرید، بعد ناگهان ورق چرخید.
خواهرم تعریف میکرد روز بازی با ایتالیا، یگان ویژه وارد سالن دوازده هزارنفری شده بود. اول از همه رفته بودند سراغ «فرنوش» از عکاسان خانم کنار زمین و دوربینش را ضبط کرده بودند. بعد به این شرط که آی دی کارت را تحویل بدهد و سریع ورزشگاه را ترک کند، دوربین اش را آزاد کردند. حتی از خیر منشیهای کنار زمین هم نگذشتند و گفته بودند چرا منشی مرد ننشسته است؟
دخترهای خبرنگار روز بازی با ایتالیا وسط بازی بیرون رفتند. عکسهای آنها ثبت شد و به گمان وزارت ورزش، خطر محرومیت از میزبانی هم از بیخ گوش والیبال ایران پرید اما خواهرم یک ماه پیش میگفت از فدراسیون جهانی نامهای به فدراسیون والیبال ایران رسیده که خط ون شان نهایی بوده. گفتهاند در جریان اتفاقات سال قبل بودند. در جریان تعداد اندک خبرنگاران و اینکه بعضی از آنها وسط بازی بیرون رفتند. گفته بودند این آخرین شانس است. میزبانی را از ایران میگیرند.
برای همین شاید «رضا حسنی خو» مدیرکل حراست وزارت ورزش و جوانان گفته است: «ما تهدید شده بودیم که اگر نتوانیم مجوز ورود بانوان را صادر کنیم ممکن است میزبانی از ایران گرفته شود لذا ۲۰۰ نفر از خانمهایی که از خانواده ورزشکاران بودند به سالن رفتند.»
تعدادشان ۲۰۰ نفر نیست. بهزحمت به صدنفر میرسند. اما خانمها همه کارمند شهرداری هم نبودند. آقای مدیرکل حراست درست میگفت. تعدادی از خانمهایی که وارد ورزشگاه میشوند را میشناسم. یکی مثلاً همسر ملیپوش بسکتبال است و دیگری هم با همسرش که بازیکن تیم ملی راگبی است آمده. یکی را خوب میشناسم. چندی قبل همراه شوهرش که بازیکن تیم ملی فوتبال بود به دفتر روزنامه خواهر رفت. همگی با بلیتهایی که از قبل داشتند وارد شدند و ما هنوز بیرون ورزشگاه بودیم.
نکته جالب این است که امسال هیچ خبری از تجمع نبود، هیچ دلواپسی هم به خیابان سئول نرفت تا جلوی وزارت ورزش تحصن کند. یگان ویژه هم وسط بازی وارد سالن نشد. کسی اصلاً اعتراضی نداشت. چرا سال قبل حرام بود و امسال حلال؟ شاید چون مأموران شهرداری، نگاه با بصیرتی به والیبال دارند.
حالا خطر تا حدودی از بیخ گوش والیبال ایران دور شده است. هرچند که به عکاسان ایرانی توصیه جدی شده که از عکاسی خانمهایی که به ورزشگاه میآیند پرهیز کنند، اما هرازگاهی، دوربینها به سمت جایگاه خبرنگاران و بخش ویژه حضور بانوان گزینشی میچرخد. این عکسها در آینده به کار فدراسیون والیبال میآید.
آتنا پورمحمدی- شهروند خبرنگار