رییس بیمارستان مطهری گفت که تا ٣سال پیش، سالانه تا ۶٠ مورد خودسوزی در استان سیستانوبلوچستان داشتیم که ٨٠درصد آنها منجر به مرگ میشد. براساس آمار پزشکی قانونی در ٣ماه نخست سال ٩۵، در استان سیستانوبلوچستان ١۵ نفر بر اثر سوختگی جان خود را از دست دادهاند. این آمار درحالی منتشر می شود که دیگر مسئولین این استان در مورد خودسوزی شهروندان این استان ابراز بی اطلاعی کرده و تاکید کردند حتی یک مورد گزارش هم دریافت نکرده اند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از شهروند، درهمه سالهایی که گذشته، درباره خودسوزی زنان ایلامی بارها گفته شده، مقالات زیادی نوشته شده و مسئولان گفتهاند که این استان، بیشترین آمار خودسوزی را دارد؛ جای استان سیستانوبلوچستان اما در این آمارها خالی است؛ استانی که درچند سال گذشته، تعداد زیادی خودسوزی داشته و کمتر دربارهاش حرف زده شده است.
استانهای ایلام، لرستان، خوزستان و کهگیلویهوبویراحمد در صدر آمار ارایهشده درباره خودسوزی قرار دارند و مقالات فراوانی درباره عوامل زمینهساز چنین معضلی در این استانها منتشر شده اما به نظر میآید که با وجود کمبود اطلاعات و اخبار، این شیوه از خودکشی به استان سیستانوبلوچستان هم رخنه کرده است.
۵ مرداد همین امسال بود که «ایمان»، جوانی ٢١ساله از خانه خود در منطقه «جامجم» زاهدان و احتمالا با نیت پایان دادن به زندگی خارج شد، او ساعتی بعد ٣بطری یکونیم لیتری بنزین از یکی از چندین کیوسک روزنامهفروشی خیابان دانشگاه که درکنار روزنامه و تنقلات، نفت و بنزین نیز میفروشند، خریداری کرد، لباسهایش را از تن درآورد، شناسنامه خود را روی آنها قرار داد و شروع به روشن کردن فندک کرد. اگرچه فندک سر یاری نداشت و درهمین چند دقیقه بنزین به مجاری تنفسی آسیب رسانده بود اما درنهایت روشن شد تا لحظاتی بعد، از دانشجوی ترم چهارم تربیتبدنی، شعلههای آتشی که روی خاک درحال غلتیدن است، باقی بماند.
او ساعت ٣ بامداد سهشنبه هفته بعد براثر جراحات ناشی از سوختگی در بیمارستان امام رضا مشهد جان باخت و جسدش برای تشییع و خاکسپاری به زادگاهش یعنی زاهدان انتقال یافت. این یکی از نمونههای خودسوزی سیستانوبلوچستانیها در ماههای اخیر است.
«زهرا ریگی» یکی از اعضای خانواده «ایمان»، درباره دلایل و شیوه خودکشی این جوان ٢١ساله به «شهروند» میگوید: «ایمان ورزشکار و بسیار ساکت بود، خانوادهاش هم خیلی فقیر نبودند. بعد از اینکه خودسوزی کرد، همه ما شوکه شدیم. با بنزین این کار را کرد و خیلی از قسمتهای بدنش ١٠٠درصد سوختند.
ابتدا در بیمارستان خاتمالانبیای زاهدان تحت مداوا قرار گرفت ولی رسیدگی مناسبی صورت نگرفت که خانواده مجبور شدند او را به مشهد ببرند. در مورد دلیل خودسوزی هم، خودش در بیمارستان به خانواده گفته که از دوران کودکی چنین قصدی داشته و مکانهای مختلفی را هم برای این کار بررسی کرده و بارها به همین محلی که درنهایت آنجا خودسوزی کرده، سر زده است. ما هم نمیدانیم که به چه دلیل این بلا را سر خود آورده است.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا این شیوه خودکشی در استان سیستانوبلوچستان قبلا هم رواج داشته، هم میگوید: «بله، پسرداییام هم که جوان ورزشکاری بود، به این شیوه خودکشی کرد. «محمدانور» حدودا ٢۴-٢۵ساله بود و حتی در یک باشگاه ورزشی مسئولیت داشت ولی او هم متأسفانه ١۵سال پیش خودسوزی کرد. در مراسم ترحیم «ایمان» نیز من خبرهای زیادی درباره خودکشی جوانان و نوجوانان در استان شنیدیم؛ مثلا یک دختر بچه که نامزدش پزشک بوده، بعد از قبول نشدن در برخی از درسهای مدرسه با سرزنش و فشار خانواده خود روبهرو میشود و او هم متأسفانه اقدام به خودکشی میکند.»
علاوه بر این بعضی از ساکنان استان سیستانوبلوچستان هم مهمترین عوامل خودسوزی همکلاسی یا همسایههای خود را «مسائل و اختلافات خانوادگی، اجبار به ازدواج و اعتیاد» میدانند.
معاون استاندار: حتی یک گزارش خودسوزی هم نداشتیم
اگرچه برخی شهروندان و کارشناسان مسائل اجتماعی استان سیستانوبلوچستان معتقدند که آمار خودسوزی در این استان روبه افزایش است و در این زمینه هشدار میدهند اما «علیاصغر جمشیدنژاد» معاون سیاسی و اجتماعی استانداری این استان نظر متفاوتی دارد: «شاید سوانح سوختگی مربوط به سرنشین خودروهای حامل سوخت است که به دلایلی همچون سرعت بالا یا تلاش گریز از دست مأموران قانون دچار سانحه میشوند. من در مدت مسئولیتم در این استان حتی به یک مورد خودسوزی هم برخورد نکردم و هیچ گزارشی نیز در این زمینه دریافت نکردم.»
جمشیدنژاد که سابقه معاونت سیاسی و اجتماعی استانداری ایلام را هم در کارنامه دارد، با اشاره به آمار بالای خودسوزی در آن استان ادامه میدهد: «این موضوع علاوه بر ایلام درغرب کشور نیز شایع است ولی در استان سیستانوبلوچستان اقلیتهای مذهبی ساکن هستند که به دلیل همبستگی که این اقلیتها بین خود دارند، امکان چنین مواردی کاهش مییابد؛ این همبستگی انسجام اجتماعی ایجاد میکند و اجازه خودکشی نمیدهد.»
«حسینعلی شهریاری»، نماینده مردم زاهدان در دوره هفتم تا دهم مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم ضمن اعلام بیاطلاعی از آمار خودسوزی در استان به «شهروند» میگوید: «برخی از تلفات سوختگی در استان به دلیل بمبگذاری است و در مورد خودسوزی من گزارش دریافت نکردم- حتی یک مورد- و به نظرم چنین موضوعی شایع نیست. من رئیس دانشگاه علوم پزشکی سیستانو بلوچستان بودم و در آن سالها حتی به یک مورد هم برخورد نکردم؛ امکان دارد برخی افراد در ادارات دولتی، به دلیل مشکلات تهدید به خودسوزی کنند که حتی من چنین موردی را هم ندیدم.»
معاون سابق درمان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان: «سالانه ۵٠ تا ۶٠ مورد خودسوزی داشتیم»
«مصطفی دهمردهای» که حالا ریاست بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری تهران را برعهده دارد، متولد استان سیستانوبلوچستان و معاون سابق درمان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان است. دهمردهای با اعلام بیاطلاعی از آمار کنونی خودسوزی در سیستانوبلوچستان به دوران مسئولیت خود در این استان اشاره میکند: «اطلاعات من مربوط به ٣سال پیش است و در آن زمان، سالانه ۵٠ تا ۶٠ مورد خودسوزی داشتیم که بیش از ٨٠درصد آنها منجر به مرگ میشدند. این اطلاعات منتج از مراجعه افراد به بیمارستان خاتمالانبیای زاهدان است که در کل استان تنها همین یک مرکز، آسیبدیدگان سوانح سوختگی را پذیرش میکند و امکانات و تجهیزاتی در این زمینه دارد. ضمن اینکه برخی از افرادی که خودسوزی میکنند، به دلیل مسافتهای طولانی یا عمیق بودن سوختگی به بیمارستان نمیرسند و در خانه یا اورژانس جان خود را از دست میدهند.»
او میگوید: «در ایلام و سیستانوبلوچستان خودسوزی بیشتر است و دلایل آن هم عمدتا مصرف موادمخدر، اختلافات خانوادگی که در رأس آن اعتیاد همسر است، مشکلات روانی و بیماری های روانی و در سنین پایینتر مسائل عشقی است.» دهمردهای نیاز اصلی کسانی را که پس از خودسوزی به زندگی برمیگردند، کمکهای اقتصادی و روانی میداند: «این افراد معمولا از قشر ضعیف جامعه هستند و پس از ترخیص نیز جهت تأمین داروهای خود نیاز به کمک اقتصادی دارند که متأسفانه درشرایط کنونی هیچ نهاد یا موسسه در این زمینه وجود ندارد و فرد آسیبدیده پس از ترخیص به حال خود رها میشود.»
«محمد صداقت»، ریاست مرکز آموزشی، درمانی و تحقیقاتی خاتمالانبیاء(ص) زاهدان هم درباره تعداد بیمارانی که به دلیل خودسوزی به این بیمارستان مراجعه میکنند، به «شهروند» میگوید: «بیمارستان خاتمالانبیاء در زاهدان تنها مرکز سوختگی در استان است که یک بخش ١٠ تخته آن به موارد سوانح سوختگی اختصاص دارد و در این بخش بهطور متوسط ١٧درصد اشغال تخت وجود دارد. ما درباره شیوع آن در کل جامعه نمیتوانیم حرف بزنیم، زیرا آسیب ناشی از خودسوزی معمولا عمیق است و منجر به مرگ میشود و درچنین مواردی افراد به بیمارستان نمیرسند.»
این پزشک متخصص عوامل اصلی خودسوزی افراد در این استان را «مشکلات و اختلافات خانوادگی و دعواهای زن وشوهری» میداند و معتقد است که بین قومیتهای مختلف ساکن در استان تفاوت معناداری در زمینه خودسوزی وجود ندارد و این موضوع را مربوط به یک قوم یا جغرافیای خاص در استان نمیداند. «صداقت» براساس تجربیات خود، به دلایل اکراه خانوادهها از اعلام خودسوزی نیز اشاره میکند: «خانوادهها سعی میکنند آبرو و حیثیت اجتماعی خود را لحاظ کنند و با توجه به مذموم بودن چنین اقدامی، آن را کتمان میکنند، ضمن اینکه اگر اعلام شود خودسوزی صورت گرفته، برخی بیمهها هزینه درمان را متقبل نخواهند شد.»
آمار خودسوزی در استان سیستانوبلوچستان چگونه است؟
تاکنون هیچ منبع رسمی آماری از میزان خودسوزی در استان سیستانو بلوچستان اعلام نکرده است و حتی اطلاعات دقیقی از میزان خودکشی در این استان نیز وجود ندارد؛ موضوعی که منحصر به این جغرافیایی خاص نیست و در دیگر مناطق کشور نیز وضع مشابهی در زمینه آمار وجود دارد، اما یکی از معیارهای سنجش خودسوزی، آمار متوفیات ناشی از سوختگی است که اداره کل پزشکی قانونی کشور هر سهماه یکبار منتشر میکند. برخی کارشناسان معتقدند که مقایسه این آمار با استان ایلام (که خودسوزی در آن استان بهعنوان یک معضل اجتماعی پذیرفته شده و در سالهای اخیر برای توقف و کاهش آن تلاشهای فراوانی انجام شده است) از شیوع این شیوه خودکشی در سیستانوبلوچستان خبر میدهد. مطابق این اطلاعات پزشکی قانونی، در سهماهه نخست سال ٩۵، در استان ایلام ۴نفر و در استان سیستانوبلوچستان ١۵نفر بر اثر سوختگی جان خود را از دست دادهاند. این آمار درسال ٩۴ نیز عدد ١٠۴ را برای سیستانوبلوچستان و ٢٣ را برای ایلام نشان میدهد.
«رضا عبدی» مدیرکل پزشکی قانونی استان سیستانوبلوچستان در پاسخ به این سوال که چه تعداد از این سوانح عمدی و خودسوزی بوده است، به «شهروند» میگوید: «آمار و اطلاعاتی که خانوادهها به ما میدهند، کامل و دقیق نیست، خانوادهها به دلایل مختلف سعی میکنند خودسوزی را کتمان کنند اما درصدی از این آمار که روی وبسایت ما قرار دارد، مربوط به خودسوزی است که به نظر نمیآید خیلی بالا باشد. من فکر میکنم سالانه نزدیک به ١٠ مورد منجر به مرگ وجود دارد که در خودسوزی بودن آن شکی نیست.»
عبدی در ادامه با اشاره به نبود گاز در استان میگوید: «در این استان همه از نفت استفاده میکنند. بحث قاچاق سوخت هم هست و تمام این موارد امکان سوانح سوختگی را بالا میبرند و تلفات این حوادث در دل سوانح سوختگی قرار میگیرند.»
نماینده ایرانشهر: در جنوب استان هیچ مرکز روانپزشکی وجود ندارد
«محمدنعیم امینیفرد» نماینده مردم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی و سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان، درباره دلایل اصلی خودسوزی در سیستانوبلوچستان به «شهروند» میگوید: «خودسوزی در استانهای محروم ازجمله ایلام و سیستانوبلوچستان بالا رفته است که نشانهای از وضع روحی نابسامان در این مناطق است. ما معذوریتهای فرهنگی در استان داریم. شکل اعتراضی و افسردگی نهان درنهایت خود را به شیوه خودسوزی نشان و بروز میدهد. مسأله دیگر نیز پراکندگی شدید جمعیت در استان ما است که امکان درمان را پس از چنین حوادثی با مشکل مواجه میکند. علاوه بر این تنها مرکز برای درمان سوختگی در زاهدان قرار دارد که بین ١۵٠ تا ٨٠٠کیلومتر با دیگر شهرستانها فاصله دارد و این انتقال بیمار خود امکان مرگ را افزایش میدهد.»
این پزشک ادامه میدهد: «خودکشی نتیجه یک بیماری روانی است. آدم سالم انتحار نمیکند. اینکه شکل خودکشی چگونه باشد، به باور فرهنگی مناطق برمیگردد. این نوع خودکشی در سالهای اخیر به نظر بیشتر شده است؛ آمار دقیقی ندارم ولی براساس تجارب این نوع واکنش عصبی بیشتر شده است و ریشه در باورهای عقبافتاده دارد. در طبقات بالای اقتصادی و رفاهی این کار کمتر دیده میشود. درجنوب استان هیچ مرکز روانپزشکی وجود ندارد و تا زمانی که خدمات روانپزشکی و فرهنگی ارایه نشود، این موضوع ادامه مییابد.»
امینیفرد در ادامه به شیوههای مبارزه با این معضل نیز میپردازد:«خودکشی یعنی به بنبست رسیدن فرد. اگر خدمات بهداشت روان داشته باشیم، میتوانیم این موضوع را کاهش دهیم. عدم اشتغال، محرومیت شدید تاریخی، نامهربانی طبیعت در افزایش خودکشی در این استان نقش عمده داشتند و تا این موارد برطرف نشوند، چنین معضلاتی هم بهطور ریشهای ازبین نخواهند رفت. در سالهای اخیر با شدیدشدن مشکلات اقتصادی و کمشدن اعتقادات مذهبی، خودسوزی نیز افزایش یافته است که نیاز به چارهاندیشی اساسی دارد.»
«مهوش رقیبی»، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه زاهدان که در رساله دکترای خود به موضوع خودکشی و خودسوزی در استان سیستانوبلوچستان پرداخته است، ضمن اشاره به نبود آمار مستند در این زمینه میگوید: «سالهای ٧٨ و ٧٩ هنگام نوشتن رساله دکترای درباره خودکشی در استان سیستانوبلوچستان تلاش بسیاری برای دسترسی به آمار خودسوزی در استان انجام دادم ولی متأسفانه نتوانستم به آمار رسمی دسترسی پیدا کنم. بنابراین به مدت یکسال به بیمارستانهای شهر میرفتم و اطلاعات میگرفتم. در این مدت من موارد خودسوزی فراوانی دیدم که دلیل اصلی آنها مسائل خانوادگی و مسائل ناموسی بوده است. این شیوه خودکشی بین زنان و مردان وجود داشت، اگرچه به نظر میآید درمیان زنان شایعتر است.»
این روانشناس ضمن اشاره به اینکه خانوادهها به دلیل عرف جامعه سعی میکنند خودسوزیها را سوانح طبیعی جلوه دهند، بیان میکند: «یادم میآید که یکبار در بیمارستان با دختربچهای روبهرو شدم که خودسوزی کرده بود و این موضوع بسیار عجیب بود و وقتی از او پرسیدم که چرا این کار را انجام دادی، گفت: خاله هم در ایرانشهر خودسوزی میکند و این نشان میدهد که همه از هم تأثیر میپذیرند و این تأثیرپذیری میتواند آمار چنین معضلات اجتماعی را بالا ببرد.»
اما بعضی از افرادی که خودسوزی میکنند، پس از معالجه به زندگی برمیگردند. این افراد درآینده با چه مشکلاتی روبهرو خواهند شد و چه شرایطی باید درباره آنها لحاظ شود. عضو هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه زاهدان دراینباره میگوید: «پس از برگشت به زندگی، علاوهبر این که مسائلی که فرد به خاطر آنها خودسوزی کرده، حل نشدهاند، جامعه سنتی استان با آنها با سرکوفت بیدینی نیز برخورد خواهند کرد؛ آنها پس از این اقدام خود معمولا مورد طعنه و سرزنش خانواده و جامعه نیز قرار میگیرند که شرایط را برای چنین فرد آسیبپذیری به مراتب سختتر خواهد کرد. وقتی افرادی را که اقدام به خودکشی کردهاند، با درمان پزشکی رها میکنیم، فرد با یک قیافه آسیبدار و دنیایی سرزنش رها میشود که چنین افرادی نیاز به خدمات روانشناسی دارند. پس از اقدام به خودکشی امکان افسردگی بسیار بالا میرود.»