دادستان تهران روز ۲۷ مهرماه ۱۳۹۵، اعلام کرد پنج تن به اتهام همکاری با آمریکا، هر یک به تحمل ده سال زندان محکوم شدهاند. نام دو تن از این افراد سیامک و محمد باقر نمازی، که شهروندان ایرانی آمریکایی هستند، پیشتر اعلام شده بود. اما سه تن دیگر کامران قادری، علیرضا امیدوار و فرهاد عبدصالح، پیشتر هیچگاه نه از سوی رسانه ها و نه از سوی مقام های ایرانی مطرح نشده بود. حال همسر یکی از این افراد، کامران قادری شهروند ۵۲ ساله ایرانی – اتریشی، سکوت خود را شکسته است. کامران قادری فعال در حوزه آی تی (فناوری اطلاعات) و مشاوره در این زمینه است و مدیر شرکتی به نام آوانک در وین پایتخت اتریش است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مصاحبه رادیو فردا با هاریکا قادری، همسر کامران قادری، در پی می آید.
همسر شما کامران قادری، ده ماه پیش در ماه ژانویه بازداشت شده است. چرا هم اکنون تصمیم گرفتید که درباره همسرتان کامران قادری، اطلاع رسانی کنید؟
وکیل ما در ایران گفته بود که بهتر است این موضوع عمومی نشود. او همواره به ما نشانه های مثبت می داد و می گفت همه چیز درست می شود و کامران گناهکار نیست. و به زودی آزاد می شود. ما هم باور کردیم و سکوت کردیم. دائم میگفت هفته دیگر یک خبر خوب به شما می دهم و بعد هفته بعد هم اتفاقی نمی افتاد تا آنکه ده ماه شد و دیروز یکی از دوستانم به من گفت که با اعلام حکم، اسم کامران هم منتشر شده و من تصمیم گرفتم در این زمینه صحبت کنم.
آیا شما در این مدت در ایران بودید؟
نه من اینجا در اتریش با خانواده ام بودم. کامران برای یک هفته به ایران رفته بود. او در زمینه بازرگانی فعال است و زیاد به ایران سفر می کرد.
کار او دقیقا چه بوده است. ممکن است حوزه فعالیت او را کمی بیشتر توضیح دهید؟
بله او مدیر حوزه آی تی ( فناوری اطلاعات ) است. و در حوزه فروش و پشتیبانی پروژه های آی تی فعالیت می کند. اما همه این کارهایی که انجام می داده قانونی بوده و او کار خلافی انجام نداده است. شخصیت او اینگونه است که دروغ نمی گوید، او فرد ساده و یک بازرگان خوب است.
آیا کار او در هیچ مقطعی مرتبط با دولت ایران یا اتریش بوده است؟
نه . فکر می کنم در اکتبر سال ۲۰۱۵ بود که هیاتی از اتریش به ایران رفت. سفر رییس جمهور پیشین اتریش به همراه ۲۰۰ نفر بود که بیشتر آنها بازرگان و فعال حوزه اقتصادی بودند. و همسر من هم در این هیات بود. اگر به گزارش های آن سفر نگاه کنید، عکس هایی از همسر من هم هست که در حال امضای قرارداد بین ایران و اتریش است. من فکر می کنم که انها این عکس را دیده اند و فکرهایی به سرشان زده است. این یک روند مرسوم در اتریش است. شوهر من یک فعال موفق در این حوزه بوده و خیلی طبیعی است که در این سفر همراه هیات بود. این به معنی ارتباط با یک دولت یا کار کردن با هاینز فیشر (رییس جمهوری پیشین اتریش) نیست. منتهی برخی مسایل را به اشکال دیگر تعبیر می کنند.
شوهر شما ، کامران قادری، متهم به همکاری با آمریکا شده و به همین دلیل هم به تحمل ده سال زندان محکوم شده است. آیا او ارتباطی به آمریکا داشته یا به آن کشور سفر می کرده است؟
خیر. او هیچ وقت ارتباطی نداشته . من همسرم را از ۱۵ سال پیش می شناسم. او چنین فردی نیست. من باور نمیکنم که چگونه چنین اتهاماتی علیه او مطرح می شود.
آیا شما همسرتان را در این مدت در زندان دیده اید ؟
پایان ماه فوریه ( بیست هفتم یا هشتم ) از زندان با برادر همسرم تماس گرفتند. و گفتند که همسر و فرزند کامران می توانند او را ببینند. تا این زمان هیچکس او را ندیده بود و نمی دانستند او کجاست و در چه وضعیتی است. من تا این را شنیدم، بلافاصله بلیط خریدم و به ایران رفتم. تماس گرفتم و و به من وقت دادند. من به آدرسی که دادند رفتم و در آنجا دو نفر از وزارت اطلاعات بودند و یک مترجم که از آلمانی به فارسی ترجمه می کرد. سپس به مدت سه ساعت و نیم از من سوال کردند و بعد گفتند که من اجازه دیدن همسرم را ندارم و می توانم به اتریش بازگردم.
در طول این ده ماه آیا از خانواده آقای قادری کسی موفق شده او را ببیند؟
بله او در بهار در پنجم آوریل با مادرش تماس گرفت و گفت که از آن زمان هر دو هفته یکبار می تواند روز پنجشنبه مادرش را ببیند. و از آن زمان مادرش را می بیند.
درباره وضعیت او چه می گویند؟
او لاغر شده و مادرش می گوید که او به صورت عادی ارتباط برقرار می کند. او مادرش هم خیلی پیر است و فکر می کنم که اگر هم چیزی باشد، او احتمالا متوجه نمی شود. در ملاقات، بین آنها یک شیشه است . در نتیجه ارتباط کاملا مستقیم هم نیست و نمی دانم آیا او متوجه همه وضعیت می شود یا خیر. هر موقع او برای ملاقات به زندان می رود، بعد حالش خوب نیست و فشار خونش بالا می رود و وضعیت سلامتش اصلا خوب نیست.
حال که حکم صادر شده است، آیا امیدوارید که مذاکره ای برای آزادی همسرتان انجام شود؟
ما تصمیم به رسانه ای کردن این موضوع گرفتیم و من می خواهم که به همگان نشان دهم که همسرم واقعا فقط یک فعال در حوزه تجارت و بازرگانی است. اگر او کار خلافی کرده بود من چنین حکمی را قبول می کردم. اما او هیچ کار خلافی انجام نداده است. او هیچوقت علیه کسی چیزی ننوشته و هیچ وقت فعال سیاسی نبوده است. او تنها با ایران کار می کرد و این غیر قانونی نیست و همه این کار را می کنند. او در دانشگاه فنی وین درس خوانده و مدرک دکترایش را هم در همین دانشگاه با بالاترین نمره گرفته است. او در کارش بسیار خوب است، آن را می فهمد و به همین دلیل هم موفق بود. او علاقمند به ارتباط با آدمهاست و به همین دلیل هم دوستان زیادی در ایران و اتریش دارد. من واقعا نمی فهمم که یک آدمی مثل کامران چگونه به چنین اتهاماتی محکوم می شود.
حکم همسر شما به همراه چند تن دیگر از جمله دو شهروند ایرانی آمریکایی، به تحمل ده سال زندان محکوم شده است. آیا همسرتان هیچکدام از این افراد را می شناسد؟
من اسم این افراد را در اینترنت خواندم و هیچکدام را نمی شناسم و نمی توانم ارتباطی بین آنها برقرار کنم. من معمولا در دفتر کامران کار می کنم در نتیجه تقریبا کسانی که او با آنها کار می کند را می شناسم. ولی این افراد را نمی شناسم و دیروز برای اولین بار اسامی آنها را دیدم.
گفتید همسرتان به ایران سفر می کرد. آیا این مسئله تازه ای بود یا در سالهای پیش از این دولت و یا توافق اتمی هم او با ایران در ارتباط بود؟
نه این مسئله تاز ه ای نبود. او دائم به ایران می رفت. در سالهای اولی که من او را شناختم، او با یک شرکت آلمانی کار می کرد و بخش خاورمیانه آن شرکت بود و با کشورهای این منطقه در ارتباط بود. و از آن زمان او همه این شرکت های حوزه آی تی در ایران را می شناسد و بعد شرکت خود را تاسیس کرد و با ایران کار می کرد. و سفر با هیات اتریشی، اولین و آخرین باری بود که اتفاق افتاد. او با دولت اتریش کار نمی کرد. در این سفر افراد دیگری هم بودند که در هیات اتریشی به ایران رفتند و با دولت هم کار نمی کنند.
خانم قادری شما سه فرزند دارید. آیا آنها درباره وضعیت پدرشان چیزی می دانند؟ آیا در اینباره سوال می کنند؟
بله از همان روز اول. داستان اینگونه بود که فردای روزی که کامران به ایران رفت، مادرشوهرم به من زنگ زد و احوال همه ما از جمله کامران را پرسید. و من گفتم او به ایران آمده است. خلاصه خیلی نگران شدم. به فرودگاه رفتم تا اطلاعی بگیرم. او از طریق استانبول به تهران رفته بود و من دائم نگران سلامتش هستم چون پدرش سه بار سکته قلبی کرده بود و من فکر کردم کامران هم مثلا اینطور شده است. فقط نگران بودم و گریه می کردم. اما بعد از پرس و جوی فراوان فهیمیدم که از وزارت او را بازداشت کرده اند. در نتیجه بچه ها از روز اول با دیدن وضعیت من فهمیدند. من دائم به انها می گویم که سوتفاهمی شده و در نهایت می فهمند که او گناهکار نیست و آزاد خواهد شد. من هنوز هم به این موضوع باور دارم و می دانم که شوهرم صد در صد بی گناه است.