«حمیده جوروند» چهار ماه پیش سومین فرزندش را به دنیا آورده. همسر حمیده روی کشتی کار می کند. او سه ماه خانه می ماند، سه ماه روی کشتی. وقتی مرد حمیده روی کشتی باری است، حمیده باید خودش به تنهایی گلیم خودش و بچه ها را از آّب بکشد بیرون. او می گوید خوزستان را هرگز، حتی در طول روزهای سخت جنگ و بی آبی و صف های طولانی، این همه بیمار، رنجور، خسته و ویرانه ندیده است: «« ساعت دو نیمه شب روز بیست و دوم بهمن ماه بود که برق قطع شد. خانه ما طبقه دوم است. برق که قطع می شود پمپ کوچکی که نیمچه آب شرب ما را از طبقه پایین به بالا می رساند هم قطع می شود. تا ساعت سه و ۱۵ دقیقه بعد از ظهر روز بعد؛ یعنی تا بعد از ظهر روز بیست و سوم بهمن ماه، من با یک نوزاد سه ماهه و دو بچه دو ساله و شش ساله، نه آّب داشتیم نه برق.»
هیچ کس از قبل به مردم خوزستان در مورد قطعی آب و برق هشداری نداده ولی وزیر نیرو به خاطر مشکلات پیش آمده از مردم عذرخواهی کرده است.
خوزستانی ها غافلگیر شده اند، شاید اگر از پیش در این مورد اطلاع رسانی می شد، برای تهیه آب شرب مصرفی یا مواد غذایی اقدام می کردند: « اگر همسایه ها در حد آب شرب به من و بچه هایم کمک نمی کردند، واقعا وضعیت مان دشوار می شد.»
دومین باران ماهشهر و سربندر امروز در حال باریدن است. در غالب شهرهای خوزستان مهدکودک ها، پیش دبستانی و دبستان های نوبت صبح و عصر به علت احتمال رعد و برق شدید و وقوع سیل تعطیل شده اند.
حمیده می گوید: « همسایه ما در محل پتروشیمی ماهشهر کار می کند. می گوید در این سه روزه به علت مه شدید، رعد و برق و قطعی مدام برق و اتصالی در نیروگاه ها، چند آتش سوزی در مراکز صنعتی رخ داده که به سرعت تلاش کرده اند آن را مهار کنند.»
«حسین شهامت» دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر واحد ماهشهر چهار صبح روز شنبه با قطعی برق و بالا رفتن رطوبت هوا از خواب بیدار شده و خبر خطرناک شدن سطح آلودگی هوای اهواز را خوانده است. آنها نوشته اند: «آلودگی هوای اهواز از توان سنجش دستگاه ها فراتر رفته است. در همه جای دنیا برای اتفاقاتی بسیار کمتر از این، مثلا از طریق پیامک یا تلویزیون به مردم اطلاع می دهند تا آمادگی مقابله با شرایط را داشته باشند. هیچ کس اما در خوزستان به ما نگفت قرار است ساعت های طولانی بدون آب و برق و در هوای آلوده، در چهاردیواری خانه ها محبوس بشویم.»
مسئول اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان اعلام کرده غلظت آلودگی هوای خوزستان به اوج خود رسیده و رقم ذرات معلق در هوا، ده هزار میکروگرم در هر مترمربع برآورد شده است.
در این میان باران هو قوز بالای قوز شده است: «جالب است. خدا هم همزمان قهرش گرفته ، به جز آلودگی هوا، ثباتی در شرایط جوی وجود ندارد. امروز صبح تگرگ داشت سقف خانه ها را از جا می کند. بعد باران سیل آسا آمد. با وجود این باران باز هم مه و آلودگی جای نفس کشیدن باقی نگذاشته. انگار آنچه از آسمان می بارد، باران اسید است.»
حسین می گوید آنها حتی خبر تعطیلی دانشگاه و مدارس را هم اعلام نکرده بودند : «دوستم دانشجوی دانشکده زیست شناسی دانشگاه چمران اهواز است. او با این تصور که کلاس ها دایر است، راهی دانشگاه می شود اما بین رطوبت ۹۷ درجه هوا، گرد و غبار و آلودگی و ترافیک، ساعت ها توی خیابان متوقف شده. او می گوید به خاطر قطعی برق، تمامی چراغ های راهنمایی از کار افتاده بودند و هرج و مرج و ترافیک خیابان ها را آشفته کرده بود.»
اما این شرایط به ماهشهر و سربندر یا اهواز محدود نمی شود. «ام سلیمه» ساکن هویزه است. به محض اینکه صدای مرا از پشت خطوط تلفن می شنود شروع می کند به گله، این که آنها گفته اند علت قطعی برق، توفان و گرد و غبار شدید بوده.: « حالا که اوضاع این جور شده تلویزیون می گوید آقای وزیر گفته فلان میلیارد تومان خرج می کنیم تا شبکه برق خوزستان را درست کنیم. چرا می گذارند وقتی نفس مردم تنگ شد، به فکر چاره می افتند؟»
ام سلیمه تمام دیروز سعی کرده با دخترش در حمیدیه تماس بگیرد اما تلفنش قطع بوده. او می گوید زمان جنگ اگر آب و گاز نبود اما حداقل تلفن ها را قطع نمی کردند.
ام سلیمه می گوید امروز هم تلفن و برق منطقه هر چند ساعتی یک بار قطع می شود: «اصلا نمی شود فهمید یک ساعت بعد چه می شود؟ بعد از روزهای سخت جنگ، اولین بار بود که خوزستان به این وضعیت فلاکت بار می رسید و نیمه جان می شد.»
به نظر می رسد شهرهای دزفول، شوش، اندیمشک و بهبهان کمتر در کانون بحران این روزهای خوزستان قرار داشته و شهرهای اهواز، ماهشهر، آبادان ، خرمشهر، حمیدیه، هندیجان، دشت آزادگان باوی و کارون با آلودگی و قطعی آب و برق مواجه بوده اند.
«ناصر کرمی»، فعال محیط زیست و سردبیر سابق خبرگزاری محیط زیست در ایران در مورد شرایط پیش آمده برای استان خوزستان می گوید: « مشکل ریزگردها را نمی شود در کوتاه مدت برطرف کرد، چنین چیزی ممکن نیست و تنها اقدام موثر و موجود، حمایت مردم خوزستان به لحاظ شرایط زیستی است»
او به پیش بینی هایش در مورد ریزگردها اشاره می کند: « باید با مردم خوزستان صادق باشیم. پیش از این بارها تاکید کردم معضل ریزگردها روز به روز جدی تر می شوند، به من می گفتند بدبینم و قصدم سیاه نمایی است. اما همان روزها باز هم اصرار می کردم که بحران ریزگردها تمام نخواهد شد بلکه سرعت و شدت بیشتری خواهد گرفت.»
این فعال محیط زیست به درک و دریافت تازه مردم در مورد اثرات مخرب ریزگردها اشاره می کند: « مردم به تدریج درک کنند که ریزگردها چه تبعاتی دارند. این روزها تازه متوجه شده ایم ریزگردها می توانند باعث از کار افتادن سیستم برق شوند. پوشش گیاهی را تغییر دهند، حیات جانوری را به مخاطره بیاندازند و منجر به بروز بیماری های جدید شده و روی کشاورزی مردم منطقه اثرات مخربی به جا بگذارند »
از آقای کرمی می پرسم راه چاره چیست: «بخش برون مرزی که وارد محدوده جغرافیایی ما می شود را نمی توان تحت تاثیر جدی قرارداد. چون از سوریه و عراق می آیند؛ دو کشوری که درگیر خشکسالی و بحرانند و بابت همین خشکسالی هم اراضی دیمی شان را رها کرده و همین زمین های رها شده منبع تولید گرد و خاک و ریزگردها شده اند.» به باور این کارشناس، ممکن است بتوان در مورد بخش محدودی از این گرد و خاک ها که منشا داخلی دارد منشا اثر بود و در دراز مدت با صرف هزینه بسیار آن را مهار کرد: « در شرایط فعلی به نظرم مهم ترین کاری که می شود انجام داد حمایت از مردم خوزستان در خصوص بهداشت محیط زیست، بهداشت روانی، فضای سبز، تامین آب شرب در دسترس، سیستم تهویه و سایر برنامه ریزی های لازم برای قابل تحمل تر شدن فضای زیستی است.»
ماهرخ غلامحسین پور