دیوان عالی ایران، حکم شلاق، تبعید و محرومیت از رانندگی چهار متهم را تایید کرد، بر اساس این حکم، چهار تن از متهمان پرونده مجموعا به ۳۲۰ ضربه شلاق به همراه تبعید و محرومیت از شغل محکوم گردیدند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از رکنا، ساعت ۳:۴۰ بامداد بیست و سوم فروردین۹۵، زن جوانی با حال پریشان به کلانتری ۱۷۶ حسن آباد رفت و از چند مرد جوان که او را آزار داده بودند شکایت کرد.
وی گفت: ساعت ۱۷ بیست و سوم فروردین برای تهیه مقداری سنگ شنی که در زمینه تهیه وسایل تزئینی مورد استفاده قرار می گیرد به زمین های کشاورزی اطراف اتوبان تهران – قم رفته بودم . در آنجا چند جوان موتور سوار به سمت من آمدند و شروع به مزاحت کردند که با آنها درگیر شدم.
همان موقع سه سرنشین دو دستگاه خودرو نیسان امداد جاده ای به ما نزدیک شدند وبه حمایت من آمدند و با استفاده از چاقو پسران مزاحم را فراری دادند. سپس راننده یکی از نیسان ها به من پیشنهاد داد که مرا تا شهر برساند. من هم که به انها اعتماد کرده بودم سوار نیسان شدم اما در میان راه راننده تغییر مسیر دادند و به داخل بیابان های اطراف حسن آباد رفت . در آنجا راننده با دوستانش تماس گرفت و سه مرد دیگر که آنها را هنگام درگیری با پسران مزاحم سوار نیسان دیده بودم به انجا آمدند . سه نفر از انها بدون توجه به التماس های من مرا ازا دادند ولی یکی از آنها فقط شاهد ماجرا بود.
به دنبال اظهارات تکان دهنده این زن، تلاش برای ردیابی پسران جوان آغاز شد و پلیس با استفاده از شماره پلاک یکی از خودروهای نیسان توانست یکی از متهمان به نام فرهاد را در کمتر از یک شبانه روز بازداشت کند.
فرهاد لب به اعتراف گشود و سه همدستش بهنامهای محمد، میلاد و فرامرز را که از بستگان نزدیکش هستند، لو داد.
با شناسایی محل سکونت میلاد و محمد در منطقه باقرآباد، و محل زندگی فرامرز در شورآباد آنها نیز دستگیر شدند.
در حالی که آنها منکر آزار زن جوان بودند همگی در دادگاه کیفری یک استان تهران غیرعلنی پای میز محاکمه ایستادند.
در آن جلسه راننده نیسان گفت: «بعد از درگیری با پسران موتور سوار زن جوان را سوار ماشینم کردم. او در بین راه سر صحبت را باز کرد و گفت از همسرش جدا شده و تنهاست. به او پیشنهاد دوستی دادم که پذیرفت و قبول کرد در قبال گرفتن پول با من و دوستانم در ارتباط باشد. به همین خاطر من هم با دوستانم تماس گرفتم. دو متهم دیگر نیز حرف های دوستشان را تایید کردند و منکر آزار زن جوان شدند و گفتند به خواسته زن جوان با وی ارتباط برقرار کرده اند. چهارمین متهم نیز گفت که فقط شاهد ماجرا بوده است.»
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده سه مرد ازارگر را به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد. دو نفر از انها همچنین به ۲سال تبعید به شهرستان میناب و شهرستان ایذه محکوم شدند. چهارمین متهم که فقط شاهد ماجرا بود به اتهام معاونت در این جرم به ۲۰ ضربه شلاق محکوم شد. قضات دادگاه به عنوان مجازات تکمیلی سه مرد ازارگر را به خاطر اشتغالشان به رانندگی وسایل نقلیه عمومی و نمایندگی امداد خودرو جاده ای و اهمیت این شغل به دو سال ممنوعیت از رانندگی وسایل نقلیه عمومی و نمایندگی امداد خودرو جاده ای محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و تایید شد.اما با شکایت شاکی از دو متهم اصلی این پرونده انها دیروز به اتهام ادم ربایی محاکمه شدند.
در این جلسه یکی از انها گفت: آدم ربایی در کار نبود. زن جوان خودش همراه ما امد. همدست وی نیز منکر آدم ربایی شد و خودش را بی گناه خواند. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا در رابطه با اتهام ادم ربایی دو متهم رای صادر کند.