مردی که همسرش را با بنزین به آتش کشیده بود، توسط دادگاه کیفری استان البرز، به اعدام محکوم شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از روزنامه ایران، مرد جوانی که ۱۲ سال پیش همسرموقتش را در جریان مشاجره خانوادگی خفه کرده و جسدش را با بنزین در کنار جاده به آتش کشیده بود پس از محاکمه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به قصاص نفس اعدام محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده جنایی از بیستوپنجم اسفند سال ۸۴ در حالی کلید خورد که مأموران آتشنشانی کرج با دریافت گزارشی مبنی بر وقوع آتشسوزی در کنار جاده ماهدشت، راهی محل موردنظر شده و با جسد سوخته زن جوانی روبهرو شدند. پس از حضور تیم جنایی در محل و بررسیهای مقدماتی، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت تا اینکه مشخص شد زن جوان قبل از سوزانده شدن، خفه شده است. درحالیکه تلاش برای شناسایی هویت زن جوان ادامه داشت، زنی با مراجعه به پلیس از مفقود شدن ناگهانی خواهرش خبر داد. از آنجا که جسد کشفشده قابلشناسایی نبود سرانجام پس از چند ماه و با کمک آزمایش «دیان ای» هویت زن جوان- فائزه ۳۲ ساله-مشخص شد.
این در حالی بود که «امیر» ۳۸ ساله، همسر زن جوان گمشده که از همان ابتدا تحت بازجویی قرارگرفته بود با داستانسرایی، مسیر تحقیقات را به بیراهه کشانده بود. او به کارآگاهان گفت: «من شوهر دوم فائزه بودم، اما احتمال میدهم همسرم به خاطر اختلافهای شدیدی که با شوهر سابقش داشت، قربانی توطئه شومی از سوی این مرد شده باشد.» اما در جریان تحقیقات فنی، پلیسی، هیچ ردپایی از شوهر سابق این زن درناپدید شدن قربانی ماجرا بهدست نیامد.
این در حالی بود که «امیر» ۳۸ ساله، همسر زن جوان گمشده که از همان ابتدا تحت بازجویی قرارگرفته بود با داستانسرایی، مسیر تحقیقات را به بیراهه کشانده بود. او به کارآگاهان گفت: «من شوهر دوم فائزه بودم، اما احتمال میدهم همسرم به خاطر اختلافهای شدیدی که با شوهر سابقش داشت، قربانی توطئه شومی از سوی این مرد شده باشد.» اما در جریان تحقیقات فنی، پلیسی، هیچ ردپایی از شوهر سابق این زن درناپدید شدن قربانی ماجرا بهدست نیامد.
شناسایی و توقیف شد. مالک خودرو نیز ادعا کرد این خودرو را از فردی به نام «امیر» شوهر مقتول، خریده است.بدینترتیب امیر بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و سرانجام راز جنایت را فاش کرد.
متهم در بازجوییها گفت: همسرم را کشتم چون آبرویم را برد! «چند روز به عید نوروز مانده بود که فائزه هنگام مصرف مواد مخدر صدایش را بالا برد.
سر همین موضوع از ترس اینکه آبرویم برود با دستم دهانش را گرفتم تا صدایش را پایین بیاورد، اما چند دقیقه که گذشت پاهایش شل شد و روی زمین افتاد.
متهم در بازجوییها گفت: همسرم را کشتم چون آبرویم را برد! «چند روز به عید نوروز مانده بود که فائزه هنگام مصرف مواد مخدر صدایش را بالا برد.
سر همین موضوع از ترس اینکه آبرویم برود با دستم دهانش را گرفتم تا صدایش را پایین بیاورد، اما چند دقیقه که گذشت پاهایش شل شد و روی زمین افتاد.
در ابتدای جلسه دادگاه متن کیفرخواست توسط نماینده دادستان خوانده شد. آنگاه خواهر و دختر نوجوان مقتول در جایگاه قرارگرفته و خواستار قصاص عامل جنایت شدند. سپس متهم پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.
چند سال داری و چه مدت است که بازداشت هستی؟ تقریباً ۵۰ ساله و ۸ سال است که زندان هستم.
اتهامت قتل عمد همسرت است آیا این موضوع را قبول داری؟ بله قبول دارم.
چند سال داری و چه مدت است که بازداشت هستی؟ تقریباً ۵۰ ساله و ۸ سال است که زندان هستم.
اتهامت قتل عمد همسرت است آیا این موضوع را قبول داری؟ بله قبول دارم.
چه اتفاقی افتاد که همسرت را به قتل رساندی؟ فائزه همسر صیغهای من بود. چند ماهی بود که باهم زندگی میکردیم که متوجه شدم معتاد به مواد مخدر شده است. عصر روز حادثه هنگام مصرف مواد مخدر سروصدا کرد. به دلیل اینکه برادرم و خانوادهاش در آپارتمان مجاورم زندگی میکردند ترسیدم سروصدایش را بشنوند و آبرویم برود….
چرا سروصدا کرد؟ او گفت میخواهد برای تعطیلات عید برود شهرستان نزد خواهرش و دختری که از همسر سابقش داشت. من هم ناراحت شدم و سر همین موضوع با هم دعوا کردیم که یکدفعه سروصدایش بالا گرفت…
چطوری او را کشتی؟ با دست چپم دهانش را گرفتم چند دقیقه بعد متوجه شدم او بیحال شده. اول فکر کردم خودش را به مردن زده اما واقعاً او مرده بود.
چرا جسدش را به آتش کشیدی؟ میخواستم هیچ اثری از او نماند.
چطوری این کار را انجام دادی و جسد را کجا به آتش کشیدی؟ او مرده بود و از ترس نمیدانستم چطور این اشتباه را از بین ببرم. رفتم حیاط و ماشین رنو خودش را نزدیک در ورودی جابهجا کردم و جسد فائزه را روی دوشم به خودرو انتقال دادم بعد هم بردم کنار جاده و جسد را با بنزین سوزاندم.
بنزین را از کجا آوردی؟ از باک خودرو ۱۰ لیتر بنزین برداشتم.
چرا چند سال راز جنـــــــــایت را پنهان کردی؟ میترسیدم. از مرگ واهمه داشتم اما همیشه عذاب وجدان داشتم و کابوس میدیدم.
سابقه کیفری داری؟ بله، یکبار به اتهام حمل سلاح جنگی دستگیر شدم.
با اسلحه میخواستی چهکار کنی؟ قصد سرقت مسلحانه داشتم که موفق نشدم.
پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شده و متهم را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس «اعدام» محکوم کردند.
چرا سروصدا کرد؟ او گفت میخواهد برای تعطیلات عید برود شهرستان نزد خواهرش و دختری که از همسر سابقش داشت. من هم ناراحت شدم و سر همین موضوع با هم دعوا کردیم که یکدفعه سروصدایش بالا گرفت…
چطوری او را کشتی؟ با دست چپم دهانش را گرفتم چند دقیقه بعد متوجه شدم او بیحال شده. اول فکر کردم خودش را به مردن زده اما واقعاً او مرده بود.
چرا جسدش را به آتش کشیدی؟ میخواستم هیچ اثری از او نماند.
چطوری این کار را انجام دادی و جسد را کجا به آتش کشیدی؟ او مرده بود و از ترس نمیدانستم چطور این اشتباه را از بین ببرم. رفتم حیاط و ماشین رنو خودش را نزدیک در ورودی جابهجا کردم و جسد فائزه را روی دوشم به خودرو انتقال دادم بعد هم بردم کنار جاده و جسد را با بنزین سوزاندم.
بنزین را از کجا آوردی؟ از باک خودرو ۱۰ لیتر بنزین برداشتم.
چرا چند سال راز جنـــــــــایت را پنهان کردی؟ میترسیدم. از مرگ واهمه داشتم اما همیشه عذاب وجدان داشتم و کابوس میدیدم.
سابقه کیفری داری؟ بله، یکبار به اتهام حمل سلاح جنگی دستگیر شدم.
با اسلحه میخواستی چهکار کنی؟ قصد سرقت مسلحانه داشتم که موفق نشدم.
پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شده و متهم را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس «اعدام» محکوم کردند.