«محمود ناجی» که از سال ۱۳۹۰ تاکنون به جرم جاسوسی در زندان رجایی شهر محبوس است، به آخرین جلسه دادگاهش نرفته است. او اعتقاد دارد تمامی احکام دادگاه غیرعادلانه است و برای رفتن به دادگاه حاضر نشده دستبند بزند. پس از این ماجرا، سرشیفت بند، افسر نگهبان و رئیس بند دو دارالقرآن و حتی روحانی بند به او حمله و کتکش زدند. در این درگیری دست محمود ناجی شکست.
در سال های اخیر، بسیاری از زندانیان سیاسی، حداقل یک بار به خاطر پوشاندن دستبند، پابند یا لباس زندان از رفتن به بیمارستان امتناع کرده اند. آنها حتی از رفتن به دادگاه رسیدگی به اتهامشان سر باز می زنند، چون استفاده از دستبند و پابند یا لباس زندان را وسیله ای برای تحت فشار گذاشتن و تحقیرشان می دانند.
اصرار به پوشاندن دستبند، استفاده از زنجیر برای بستن زندانی روی تخت بیمارستان یا پوشاندن لباس زندان بر اساس تبصره یک ماده ۲۳۵ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها هنگام اعزام زندانی به دادگاه یا بیمارستان ، الزامی نیست اما در طول سال های اخیر درمورد زندانیان عقیدتی و سیاسی در این مورد به شدت سختگیری شده است.
«افشین بایمانی»، زندانی سیاسی پانزدهم خرداد ماه به علت بیماری قلبی و ریوی به بیمارستانی در کرج منتقل شد. با وجود شلوغی بیمارستان و رفت و آمد مکرر مردم، او را با دست بند و پابند روی یک صندلی نشاندند، چند ساعت در این وضعیت حقارت بار نگهش داشتند و بعد از آن بدون اینکه به وضعیتش رسیدگی کنند یا پزشکی او را معاینه کرده باشد، به زندان برگرداندند، بایمانی همان روز در اعتراض به وضعیتش اعلام کرد که اعتصاب غذا خواهد کرد..
«علی » که در بند ۱۲ زندان رجایی شهر زندانی است می گوید هرگز تن نمی دهد که او را با زنجیر و مثل یک حیوان به تخت ببندند: « ترجیح می دهم دردهای شدید فیزیکی را تحمل کنم اما حاضر نیستم با آن وضعیت راهی بیمارستان شوم.»
او می گوید این شکل مقاومت را از دراویش گنابادی در زندان یاد گرفته و فهمیده که انسان دارای ارزش و اعتبار ویژه ای است و کسی حق ندارد بر خلاف قانون و به خاطر اختلاف عقیده، او را تحقیر کند: «بعد از مقاومت زندانیان در آذرماه ۹۱ که عده زیادی از زندانیان با نوشتن یک بیانیه، نسبت به انتقالشان با دست بند و پابند به مراکز درمانی معترض شدند، مصمم شدم روی این موضع پافشاری کنم.»
در ماه های گذشته، انتشار تصویر امید کوکبی، نابغه جوانی که به علت همکاری نکردن با سازمان انرژی هسته ای به ده سال زندان محکوم شده بود، در حالی که با زنجیر به تخت بیمارستان بسته شده بود، واکنش های بین المللی بسیاری برانگیخت. «پرفسور فیروز نادری» دانشمند ایرانی – آمریکایی در صفحه فیسبوکش نوشت : «واقعا غم انگیز است که ایران نمی تواند با شهروندان خود خوب برخورد کند. یک کشور مثل آمریکا نام شما را روی یک سیارک می گذارد، دیگری شما را به تخت بیمارستان زنجیر می کند.» اشاره او به اقدام سازمان ناسا بود که نام یک سیارک را به افتخار فیروز نادری به «نادری» تغییر داد.
علاوه بر زندانیان سیاسی، تقریبا تمامی دراویش گنابادی که تجربه زندان را از سر گذرانده اند و بسیاری دیگر از زندانیان عقیدتی در اعتراض به استفاده از دستبند و پابند ، از شرکت در جلسات دادگاه یا وقت ملاقات شان امتناع کرده اند.
یکی از دروایش گنابادی که مدت چهار سال را در زندان گذارنده در این مورد می گوید: « اواخر تابستان سال ۱۳۹۲ بود. شبها تا صبح قلبم تیر می کشید. سابقه بیماری داشتم اما بعد از روزهای بازجویی مشکلم تشدید شد بود. آنها برای انتقال به بیمارستان با عناد و دشمنی مجبورمان می کردند که لباس راه راه بپوشیم و دستبند و پابند ببندیم، خیالش را بکنید این لباس را ما حتی در داخل زندان هم نمی پوشیم ولی باید مثل جانی ها و قاتل های خطرناک وقتی راهی بیمارستان می شویم، لباس دالتونی بپوشیم. به همین دلیل هم با دوستانم به شور نشستیم و مصمم شدیم روند درمان مان را متوقف کنیم ولی تن به پوشیدن غل و زنجیر ندهیم. یکی دو نفر واقعا شرایط بدی داشتند یک نفر ریه اش عفونت کرده بود و حتی با خطر مرگ روبرو بود و آقای «حمید رضا مرادی» احتمال گرفتگی عروق قلبی اش وجود داشت اما مقاومت کردیم.»
او برای تایید سخنانش به وضعیت «رسول حردانی» اشاره می کند: « رسول حردانی حتی قادر به راه رفتن نبود و با دو عصا راه می رفت، پاهایش به شدت متورم بودند و تا صبح درد می کشید اما با دستبند و پابند به بیمارستان اعزام شد. ما شاهد بودیم که آمبولانسی که او را منتقل می کرد، تخت نداشت و او را کف آمبولانس خواباندند.»
این درویش گنابادی به وضعیت رضا انتصاری و افشین کرم پور اشاره می کند که هر دوی این زندانی ها در جریان بازجویی ها دچار شکستگی دست شده بودند ولی به خاطر امتناع از پوشیدن دستبند، درد را تحمل کردند و به بیمارستان و مراکز درمانی نرفتند.
نمونه این پرونده ها کم نیست. در جریان رسیدگی به پرونده نسرین ستوده، فرزندان او می توانستند از فرصت کوتاه دیدار مادرشان در جلسه دادگاه بهره مند بشوند ولی به خاطراینکه به مادرشان دستبند داشت، پدرشان ترجیح داد که کودکان نسرین ستوده را در این وضعیت نبینند. تصویری از نسرین ستوده که با دستبند در حال گفت و شنود صمیمانه با رضا خندان همسرش است نیز از مشهورترین تصاویر این سال های زندان بوده است.
ادامه دارد…