قضات دادگاه کیفری یک استان تهران یک زندانی را به اتهام «تجاوز» به اعدام محکوم کردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از همشهری، رسیدگی به این پرونده چندی قبل با مراجعه دختری جوان به پلیس آگاهی آغاز شد. وی که فروشنده یک مانتوفروشی بود گفت که از سوی یکی از دوستان صاحب کارش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او ادامه داد: “از مدتی قبل در یک مانتوفروشی در مرکز شهر مشغول بهکار شدم. بیشتر کارهای آنجا را خودم انجام میدادم و صاحب مغازه آخر شب برای حساب و کتاب به آنجا میآمد. مدتی از شروع به کارم در آنجا گذشت و از کارم راضی بودم تا اینکه آن شب وحشتناک فرا رسید”.
آن شب صاحب مانتوفروشی با ۲نفر از دوستانش آمدند. یکی از آنها وارد اتاق پرو شد و من را صدا کرد. فکر میکردم میخواهد درباره مانتوها صحبت کند اما همین که جلوی در اتاق پرو رفتم جلوی دهانم را گرفت و من را به زور به داخل کشید. او من را مورد آزار و اذیت قرار داد و هر چه التماس کردم فایدهای نداشت.
اقرار به آزار
بهدنبال این شکایت گروهی از مأموران سراغ متهم رفتند و او را بازداشت کردند. مرد جوان در جریان بازجوییهای اولیه اتهام تجاوز به دختر جوان را پذیرفت و گفت: “آن شب حال خوشی نداشتم و وقتی با دوستم وارد مانتوفروشی شدیم ناگهان چشمم به فروشنده افتاد و وسوسه شدم و این حادثه اتفاق افتاد”.
صاحب مانتوفروشی و دوست دیگرش که در محل حادثه حضور داشتند نیز بازداشت شدند. آنها نیز ماجرای آزار و اذیت دختر جوان را تأیید کردند. صاحب مانتوفروشی به پلیس گفت: “من مشغول انجام حساب و کتابهای آن روز بودم که از اتاق پرو صداهایی شنیدم. من از نیت دوستم بیاطلاع بودم و نمیدانستم که به فروشندهام نظر دارد. وقتی سر و صدا را شنیدم دیگر نمیتوانستم کاری انجام دهم”.
مدتی از این ماجرا میگذشت و تحقیقات افسران پلیس آگاهی در اینباره ادامه داشت. دختر جوان هر روز افسردهتر از روز قبل میشد. او قربانی نقشه شومی شده بود که خودش کوچکترین تقصیری در آن نداشت. چند روز بعد دختر جوان فهمید که در جریان این حادثه باردار شده است. او که دیگر تحمل این وضعیت را نداشت تصمیم هولناکی گرفت و خودش را در خانه حلقآویز کرد.
با مرگ دختر جوان این پرونده وارد مرحله تازهای شد. نتایج تحقیقات متخصصان پزشکی قانونی نشان میداد جنین داخل رحم متوفی متعلق به متهم است. در این شرایط هیچ تردیدی در مجرم بودن او وجود نداشت. به این ترتیب وی چند روز قبل در دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام تجاوز به عنف محاکمه شد.
در ابتدای رسیدگی به این پرونده، نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخت و خواستار مجازات متهم شد. سپس به دستور قاضی، متهم در جایگاه ایستاد و اتهام تجاوز به عنف به وی تفهیم شد. با وجود اینکه وی پیش از این بارها به آزار و اذیت دختر جوان اعتراف کرده بود این بار همهچیز را بهطور کلی منکر شد و گفت: “من از مدتها قبل به مانتوفروشی دوستم رفتوآمد میکردم و در این مدت با دختر جوان دوست شده بودم. هیچکس از این رابطه پنهانی با خبر نبود با وجود این ما مدتها بود که با هم رابطه داشتیم. او آن شب نیز با میل خودش به اتاق پرو آمد”.
من بیگناهم و از قضات دادگاه میخواهم که حکم آزادیام را صادر کنند. در پایان این جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و به اتفاق آرا مرد جوان را مجرم تشخیص دادند و به اعدام محکوم کردند. همچنین پرونده ۲متهم دیگر درخصوص اینکه هنگام وقوع حادثه هیچ کمکی به قربانی نکرده بودند با صدور قرار عدمصلاحیت به دادگاه کیفری ۲تهران فرستاده شد.
صدور این رأی در حالی بود که متهم خودش را بیگناه میدانست. به همین دلیل با اعتراض وی به حکم، پرونده به دیوانعالی کشور فرستاده شد. درصورتی که قضات دیوان این رأی را ابرام کنند، مرد جوان بهزودی به دار آویخته خواهد شد.