روزنامه فیگارو زیر عنوان مرگ یک رهبر مذهبی جهان شیعه را به آتش کشید، پس از برشمردن تهدید به انتقام گیری شدید پاسداران انقلاب ایران از خاندان سلطنت عربستان و پاسخ عربستان که گفت ایران بدون رعایت حقوق بشر به اعدام های غیر قانونی می پردازد، به تظاهرات علیه عربستان در بیروت، آنکارا، بغداد، پاکستان، کشمیر هندوستان و بحرین هم اشاره می کند. این روزنامه می نویسد : دولت عربستان تدابیر امنیتی بیشتری را در منطقه شرق این کشور ، که اکثریت مردمش شیعه هستند، به کار بست چون از شورشی، بسان آن چه در سال 2012 ، سال بهار عربی، بر پاخواست، می ترسد.
در مطلب دیگری به قلم “ژرژ مالبرونو” نوشته شده، می خوانیم که با بازگشت سفیر عربستان به عراق، پس از سالها غیبت، این امید به وجود آمد که با گرم شدن روابط دیپلماتیک، اعدام زندانیان شیعه توسط عربستان فراموش شود. اما با آنچه که گذشت، شماری از بزرگان شیعه عراق خواستار بستن سفارت عربستان شدند. بدین ترتیب در زمانی که جامعه بین الملل نیازمند تلاش همگان علیه داعش است، که به تازگی در شهر رمادی شکست خورد، اعدام های عربستان، در روابط میان عربستان و عراق تاریکی به وجود خواهد آورد.
با اعدام روحانیون شیعه، گر چه عربستان می خواسته به جناح های تند روی سنی این کشور، که به سوی داعش تمایل پیدا کرده اند، تضمین هائی بدهد، اما با این کار خود می تواند بگونه ای به شکوفائی قانون “قصاص” در خاورمیانه ای کمک کند که هم اکنون در آتش وخون غرق شده است.
لیبراسیون که صفحه نخست خود را به آخرین برگ های برنده فرانسوآ هولاند و نیز مرگ “میشل دلپش”، خواننده بنام فرانسوی اختصاص داده، در صفحات درون خود در مقالله بزرگی، همراه با عکسی از آتش زدن سفارت عربستان سعودی در تهران، به تنش به وجود آمده می پردازد.
لیبراسیون از جمله می پرسد : چرا عربستان به چنین اعدام گسترده ای دست زده است ؟ و پاسخ می دهد که ظاهرأ دور دور جنگ سالاران در عربستان سعودی است و مقامات این کشور از سیاست مردد وسستی که ملک عبدالله از آن پیروی می کرد کاملأ بریده اند. حال گرچه قدرت در دست پادشاهی پیر و بیمار است، اما پسرو ولیعهدش محمد بن سلمان است که این سیاست بریدن از گذشته را پیاده می کند. نباید فراموش کرد که او هم مشاور پادشاه، هم رئیس دفتر او و به ویژه وزیر دفاع و بنابراین مرد نیرومند عربستان سعودی است.
هم اوست که در ماه مارس گذشته یک ائتلاف سنی عرب برای ادامه جنگ در یمن بر پا نهاد تا با نیروهای حوثی هوادار ایران بجنگند. باردیگر او در ماه گذشته ائتلافی با شرکت 34 کشور اکثرأ سنی بنام “ائتلاف ضد تروریسم” به وجود آورد تا به انتقاداتی که از کوتاهی عربستان در مبارزه با جهادیون می شد پایان دهد.
به هر رو برای سلسله در قدرت ، القاعده و داعش تهدید به شمار می آیند چون نخستین، خواستار واژگونی خاندان سعود است و دومین می خواهد بر مکه و مدینه، دوشهر مقدس اسلام، چنگ بیاندازد.
کشتن “نمر باقر ال نمر” هم بدین دلیل است که ایران، به ویژه در پی امضای توافق اتمی و برون آمدن این کشور به زودی از انزوا، برای عربستان تهدید به شمار می آید. این ترس بیش از این که از برنامه اتمی ایران باشد، از این است که ایران، با توان اقتصادی به دست آمده از دریافت دارائی های مسدود شده اش، می تواند به خواست های توسعه طلبانه ی این کشوربرسد و عربستان را محاصره کند. اعدام هایی هم که در پی شکست نشست صلح ژنو در مورد یمن انجام گرفت، از این حکایت دارد.
لیبراسیون می نویسد عربستان در انجام این اعدام ها دو هدف را دنبال می کند : یکی جلوگیری از نزدیکی سنی ها و شیعیان در مبارزه با گروه حکومت اسلامی و دیگری نشان دادند زور بازوی خود به سنیان است تا بگوید که حتا از داعش نیز در برابر شیعیان تند رو تر است. در این جاست که می بینم “نمر باقر ال نمر” در واقع قربانی رقابت های ایدئولوژیکی شده است.
لیبراسیون همچنین در کاریکاتوری دوجبهه را نشان می دهد که در یک سوی ان ایرانیان و در سوی دیگرش سعود ی ها قرار دارند. سنگر آنان بشکه های نفت سوراخ شده است که از آن نفت نشت می کند. جبهه نخست می گوید ” خدا بزرگ” (الله اکبر) است و جبهه دوم می افزاید “خدا بزرگترین” است.
روزنامه مسیحی “لاکروآ” می نویسد : در عربستان سعودی فرقی بین جانیان گذاشته نمی شود و می افزاید که عربستان سعودی در بیم توانمند شدن “هلال شیعه” به سر می برد. که منظور اکثریت مردم بحرین، علویون سوریه و شیعیان عراق هستند که اکثر احزاب حاضر در دولت آن را هم شیعیان تشکیل می دهند.
هومانیته به سخنان آیت الله علی خامنه ای اشاره می کند که از سنگ دلی رژیم وهابیون انتقاد کرد و گفت این روحانی (“نمر باقر ال نمر”) هیچ کس را به پیوستن به جنبش های مسلح تشویق نمی کردودر هیچ توطئه ای دست نداشت. هومانیته می افزاید که آیت الله خامنه ای ناگهان اهمیت آزادی جراید را در یافته است و از نبود واکنش از سوی “این به اصطلاح مدافعان آزادی، دمکراسی و حقوق بشر”، ابراز شگفتی می کند.
به نوشته هومانیته این درست است که سکوت کشورهای غربی- به ویژه پس از این که ایران تبدیل به خوراک خبری برای رسانه ها شد- در برابر اعدام هائی که در این کشور انجام می گیرد و پس از چین دارای بزرگترین شمار اعدام هاست، هم شگفت انگیز است…
لوموند که قرار است رد پای هفته نامه “شارلی ” را به مدت یک هفته بگیرد و کشتار کاریکاتوریست ها و همکاران آنان را در روز 7 ژانویه 2015، از امروز به بعد، یاد آوری کند، در کنار آن به تنش میان ایران و عربستان هم پرداخته می نویسد : خاورمیانه گروگان تنش ایران و عربستان سعودی شده است .
در صفحه نخست همچنین کاریکاتوری از “پلانتو” می بینیم که در ان یک ملای ایرانی و یک شیخ عرب در حال جنگند. در کنار آن سخنگوئی که معرف سازمان ملل است می گوید : “چه طور است برای اینها یک آبانمون مجله “شارلی” درخواست کنیم. شاید آرامشان کند “.