یک بیمار که بخاطر فقر و نداشتن هزینه بیمارستان ۱۰۲ روز در بیمارستان خاتم الانیباء ایرانشهر بالاجبار بستری شده بود به وزیر بهداشت نامه نوشت.
متن نامه که یک نسخه از آن به فعالین بلوچ رسیده به شرح ذیل است:
جناب آقای وزیر محترم بهداشت ودرمان ایران دکترهاشمی عزیز
دکتر واژه عدالت را میدانی، میدانی خداوند در کلام پاکش در رابطه با عدالت چه گفته مگر امام خمینی نگفته این انقلاب مال پا برهنگان من محمد نعیم سنجر زهی هستم از شهرستان ایرانشهر ساکن بخش دامن که حدود دو ما قبل از بیمارستان خاتم ایرانشهر با هزاران مشقت وتهدید مرخص شدم، جناب دکتر هاشمی عزیز من چندین بار برایت نامه فرستادم اما مثل اینکه هیچکدام از این نامهها به دستتان نرسیده، من ۱۰۲روز از روی فقر و بدبختی و ناداری در بیمارستان خاتم ایرانشهر بستری بودم با من و مادرم که بالا سر من بود زشتترین رفتار را داشتند، مادرم از روی فقر حتی لباسهای خودش را فروخت تا روزی دوبار کرایه ماشین بکند مادرم ۳ماه کامل شب زنده داری کرد تا من سالم شوم، دکتر هاشمی عزیز من نوجوانی هستم ۱۶ساله که گرفتار قهر روزگار ومردمانش شدم من الان در اتاقی گلی افتادهام و روزی هزار بار آرزوی مرگم را میکنم الان حدود پنج ماهه که تنها واژه زندگی من شده درد، کلا لگنم از بین رفته، کولوستمی هم دارم از درس و مدرسهام افتادم لعنت بر فقر که هیچ کسی صدای من را نشنید، دکتر هاشمی مگر ما ایرانی نیستیم؟ مگر شما وزیر قسم خورده بهداشت ودرمان ایران نیستی؟ چطور آن طفل معصوم اصفهانی را که دوتا بخیه زده را باز کردند دیدی صدای مادر و پدرش را شنیدی همه را آوردی پای کار حتی خارج از کشور پزشکان یک صدا برای آن طفل معصوم اصفهانی دلسوزی کردند، رییس بیمارستان را که تخلف در آن صورت گرفته بودی اخراج کردی با آن پرستار خاطی برخورد صورت گرفت، صدا و سیما و رسانههای گروهی کشور همه یک صدا از آن طفل اصفهانی حمایت کردند، خوش بحال آن طفل اصفهانی که شما وزیر محترم همه کارهاش شدی همه حق وحقوق ایرانی بودنش را از جلادان گرفتنی دست نوازشت را بر سرش کشیدی از خانوادهاش دلجویی رسمی شد حتی کار تا آنجا پیش رفت که دستور پزشک فوق تخصص جراحی پلاستیک را دادی؟
وزیر محترم به این میگن عدالت یعنی شنیدن صدای مظلوم و درمانده و…
جناب آقای وزیر میدانی تبعیض یعنی چه؟ کجا خدا و پیامبر و امامان معصوم نسبت به مسایل جامعه تبعیض داشتهاند؟
چرا صدای من را نشنیدی؟
چرا آه و نالههای شبانه روزی من را نشنیدی؟
چرا به فقر و درماندگی من توجه نکردی؟
من بهت خبر دادم من برایت چهار بار نامه نوشتم چرا چرا با من مثل این طفل معصوم اصفهانی رفتار نکردی مگر شما قسم یاد نکردی که برای تک تک ایرانیها مثل هم رفتار کنی، مگر شما پیروی امام علی و فرزند برومندش حضرت خامنهای نیستی که هر لحظه فکرشان دردشان یتیمان و افراد درمانده هستند جناب آقای وزیر، ایرانشهر اگر اصفهان نیست ولی قسمتی از ایران زمین است اینجا هم جز وزارت شما میباشد مطمئن باش اگر سایه فقر بر سر ماست و خدمات به دست ما نمیرسد شما فردای قیامت نزد الله جوابگو هستی من حق خودم را نمیبخشم من از درسم افتادم، سلامتیم را از دست دادمف به من آقای ضاربان رییس دانشکده و آقای ارباب تهمت دزدی زدند تا من پیگیر نباشم یکی از دوستان در تهران خیری پیدا کرد و اون خیر هزینه کل عملم را که ۳۰میلیون تومان بود قبول کرد اما رییس بیمارستان دکتر پاکدل خلاصه پروندهام را به پدرم نداد جناب آقای وزیر چرا ما اینقدر بد بخت هستیم چرا صدای من وامثال ما شنیده نمیشود؟ اگر در برابر این همه بیعدالتی و تبعیض سکوت بکنی خدا شما را نمیبخشد آقای وزیر من هم مثل همان کودک اصفهانی منتظر رسیدگی به احوالم ازجانب شما هستم من هم فقیرم من هم ایرانی هستم.
محمد نعیم سنجر زهی ایرانشهر بخش دامن
۹۴/۹/۱۸ روز چهارشنبه