محمد سیفزاده ، وکیل و از موسسان کانون مدافعان حقوق بشر که با وجود بیماریهای متعدد ۵ سال را در زندان گذراند و اسفند ماه سال ۱۳۹۴ آزاد شد، از سختیهایی که در زندان متحمل شده سخن گفت و وضعیت دشوار زندانیان سیاسی به ویژه در زمانی که به بیماری مبتلا میشوند را شرح داد.
به گفته این وکیل دادگستری، تغدیه نامناسب، شرایط غیربهداشتی زندان، پارازیت هایی که برای از کار انداختن موبایل ها فرستاده می شود، تعلل در اعزام زندانیان بیمار به بیمارستان، فشارهای روانی، کمبود ساعات هواخوری و غیر استاندارد بودن برخی زندانها از عوامل بیماری بسیاری از زندانیان است.
آقای سیفزاده با اشاره به اینکه در بند ۲۰۹ اوین تحت فشار بوده است که علیه شیرین عبادی (حقوقدان و برنده جایزه نوبل صلح) مطالبی را عنوان کند، گفت: “در این شرایط فشار خون من در سلول انفرادی به ۱۸ روی ۹ رسید و از کنترل خارج شد. من را به بند ۳۵۰ که بردند. سکته کردم اما نگفتند سکته است و هیچ معالجهای هم انجام ندادند. حتی مرا به بهداری هم نبردند. به تدریج دست و پاهایم بی حس شد، کمشنوایی و کمبینایی پیدا کردم. وقتی بلند میشدم زمین میخوردم. کمیسیون پزشکی قانونی مدتها بعد و در اسفند ماه ۱۳۹۴ گفت من در زندان دچار سکته مغزی شده ام.”
به گفته این وکیل دادگستری پیش از آن هم بیمارستان قلب هشدار داده بود خطر مرگ و سکته وجود دارد و صلاح نیست او در زندان بماند، اما هیچ توجهی نشد. سیفزاده در ادامه گفت: “پشت سر هم مشکلات و بیماریهای مختلف پیش آمد و بر خلاف قانون و بدون این که حکمی حتی از یک مرجع غیرقانونی داشته باشم من را به رجایی شهر تبعید کردند.”
این زندانی سیاسی سابق، شرایط زندان رجایی شهر کرج را این چنین توصیف کرد: “در اوین یک ربع به هفت صبح که در باز میشد تا غروب امکان هواخوری برای ما وجود داشت، اما در رجاییشهر ما تنها سه ساعت می توانستیم هواخوری داشته باشیم. درحالی که در سالن زندان هوا جریان نداشت. یک زندانی سیاسی هم که دکترای معماری داشت این موضوع را تایید می کرد که فضای زندان به هیچ وجه مناسب نگهداری این تعداد زندانی نیست.”
به گفته آقای سیفزاده وضع بهداشت هم در رجایی شهر مناسب نبوده است: “از شویندههایی که استاندارد نبودند استفاده می کردند و خیلی از زندانیان دچار حساسیتهای پوستی شده بودند، همچنین داروهایی که در بهداری وجود داشت و در حد سرماخوردگی و آنتی بیوتیک ونهایتا فشار خون بود و تعذیه نامناسب، کمبود ویتامین، باعث ضعیف شدن زندانیان شده است.”
این زندانی پیشین با اشاره به شرایط بد تغذیه زندانیان گفت: “از میوه و سبزیجات خبری نیست، غذاها عموما بسیار چرب است و با سویا و روغن جامد تهیه می شود. البته برخی از ما غذا را خودمان تهیه می کردیم، لیست هم میدادیم و از بیرون خرید میکردند و هزینه هم به عهده خودمان بود، اما زندانیانی هم تنها از غذای زندان تغذیه می کردند. غذای زندان دو روز خورش بود و بقیه روزها پلو و سویا که بسیار چرب و غیر بهداشتی است. از سوی دیگر نبود هواخوری کافی، محیط استرسزای زندان و دوری از خانواده شرایط زندگی زندانیان سیاسی را بسیار دشوار کرده است.”
آقای سیفزاده با اشاره به اینکه شرایط زندان رجایی شهر باعث نفس تنگی او شده بود، گفت: “در خواب و یا در بیداری تنفسم قطع می شد، من را به بیمارستان بردند، از بیمارستان بهارلو آمدند و دستگاهی وصل کردند که مشخص شد از شب تا صبح ۹ بار تنفس من قطع شده و ۱۳ بار هم از خواب بیدار شدم و در تمام مدت شب خواب عمیق نداشتم.”
این وکیل دادگستری در خصوص نحوه پرداخت هزینههای بیمارستان هم توضیح داد: “تمام هزینههای بیمارستان را خودم پرداخت کردم و امکان نداشت که زندان و بهداری این هزینه را برای یک زندانی پرداخت کند. همه زندانیان در این شرایط هستند. بودجهای در نظر گرفته نشده است، اگر خودت پراخت نکنی باید بروی مدتها در نوبت بمانی و معلوم نیست زنده بمانی یا نه. علاوه بر هزینه خودمان، هر زندانی سه تا مامور به دنبالش بود که هزینههای تغذیه و جانبی این ماموران هم به عهده زندانیان بیمار بود.”
این زندانی سیاسی پیشین، با اشاره به امواج پارازیتی قوی که برای از کار انداختن تلفنهای همراه در محدوده زندان فرستاده میشود گفت: “قدرت این امواج به اندازهای بود که تلویزیون ها را از کار میانداخت و حالت تهوع و سرگیجه به انسان دست میداد. فکر می کنم شاید در سکتههای من هم تاثیرگذار بوده باشد.”
آقای سیف زاده در خصوص انتشار خبر هجوم به اتاقهای زندانیان و گشتن وسایل گفت: “اگر شخصی جرم جدیدی مرتکب شده باشد، باید بیایند به قاضی صالح بگویند و اگر او تشخیص داد جرمی متوجه او است اجازه بازرسی صادر می شود. اما به صورت غیرقانونی اتاقها را می گردند که موبایل پیدا کنند در حالی که موبایل ممنوع نیست. این کار را می کنند تا کسی با خارج از زندان مصاحبه نکند. با مصاحبه مساله دارند؛ یعنی قبل از این که شخص مرتکب جرم بشود او را می گیرند. نه موبایل جرم است و نه مصاحبه. تنها اگر در متن مصاحبه توهین و افترا باشد جرم است.”
محمد سیف زاده، با اشاره به این که جامعهشناسان کیفری میگویند حبس واعدام با این که قدیمیترین مجازات تاریخ بشر هستند اما با استناد به آمار نه تنها باعث از بین رفتن جرم نشده بلکه آمارجرم را هم کاهش نداده گفت:”این نوع مجازات بر خلاف اصل شخصی بودن مجازات است، یعنی خانواده افراد هم مجازات میشوند و بسیاری از حقوق دو طرفه از بین میرود، گذشته از ما (زندانیان سیاسی) که اساسا دادگاههایمان هم غیر قانونی بود و به طریق غیرقانونی دستگیر شدیم.”
به گفته آقای سیفزاده در محیط استرسزای زندان و با وجود عدم رعایت بهداشت و تعذیه مناسب و مشکلات خانوادگی، دادن ملاقات حضوری فقط ماهی یک بار به مدت ۲۰ دقیقه، فشار روانی زیادی به زندانیان وارد می کند. ضمن این که همین حق برای سالها از این وکیل سلب شده بود.
این وکیل دادگستری تاکید کرد: “در این میان به نظر بیشترین و صدمه متوجه خانوادهها و بچهها است، صدماتی که ازلحاظ روانشناسی اثبات شده است.”
محمد سیف زاده همچنین با تاکید بر این که قانون میگوید زندانیان باید در شهرهای محل زندگی خود نگهداری شوند، گفت: “تعداد زیادی از زندانیان اهل شهرهای دیگر هستند ولی آنها را آوردهاند در رجاییشهر یا اوین. این افراد باید نزدیک خانواده باشند. چندین مورد بوده که زمانی که خانوادههای این ها که آمدهاند، برای ملاقات دچار سانحه شده و یا حتی کشته شدند.”
محمد سیفزاده ، وکیل و از موسسان کانون مدافعان حقوق بشر روز ۱۷ فروردین ۱۳۹۰ در شهر ارومیه توسط نیروهای امنیتی به اتهام خروج غیرقانونی بازداشت شد. این وکیل پیش از این در آبان سال ۱۳۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر به ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده بود. این حکم در تیرماه ۱۳۹۰ در دادگاه تجدید نظر به دو سال حبس کاهش یافت. در زمان اعلام این حکم آقای سیفزاده در زندان بود.
محمد سیفزاده در داخل زندان نیز به دلیل نوشتن نامه به محمد خاتمی و امضا بیانیه های گروهی مجددا متهم به تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی شد و در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به شش سال حبس محکوم شد در نهایت با اعمال ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی در خصوص اعمال مجازات شدیدتر به جای جمع مجازاتها در خصوص تعدد جرایم، محمد سیفزاده در ۲۰ اسفند ماه ۱۳۹۴ پس از گذراندن ۵ سال حبس از زندان آزاد شد.