مرضیه امیری، مادر شهرام امیری گفت که روز سه شنبه ۱۲ مرداد ماه در محلی که احتمالا پادگان بوده با پسرش ملاقات کرده و روز چهارشنبه ماموران امنیتی جنازه او را به کرمانشاه (محل سکونت خانواده شهرام امیری) منتقل کرده اند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، خانم امیری گفت که پدر شهرام امیری سال گذشته هم به دلیل مصاحبههایی که درباره وضعیت پسرش با برخی رسانه های خارج از کشور کرده بود بازداشت و زندانی شده و با قرار وثیقه آزاد شده است.
غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضائیه ایران یک شنبه ۱۷ مرداد در جمع خبرنگاران در تهران با تایید حکم اعدام شهرام جزایری گفته که بعد از اثبات اتهام جاسوسی و تایید حکم در دیوان عالی کشور، حمم عدام اجرا شده است. او گفت که «این فرد با توجه به دسترسی به اطلاعات سری و به کلی سری نظام، با دشمن متخاصم و درجه یک ما یعنی آمریکا ارتباط برقرار کرده بود و اطلاعات حیاتی کشور را در اختیار دشمن قرار داده بود.»
مرضیه امیری با اشاره به زندانی بودن پسرش طی ۷ سال گذشته گفت: «سال ۸۸ ما اصلا خبر از اینکه شهرام کجاست و چی اتفاقی برای او افتاده نداشتیم. ۶ ماه از اطلاعات به ما گفتند پنهان کنید نگویید پسرتان گم شده. ما صبوری کردیم بعد از ۶ ماه زنگ زدند گفتند یک مینی بوس از کرمانشاه بردارید بروید درب سفارت عربستان تظاهرات کنید بگویید پسر ما را پس بدهید شما دزدیده اید. ما بلند شدیم خانواده و بچه ها را برداشتیم رفتیم دم در سفارت عربستان. آنجا خبرنگاران آمدند و ما داد و بیداد کردیم که بچه مرا ، پسر مرا پس بدهید، شما بردید. این تمام شد گفتند بروید جلوی وزارت خارجه شکایت کنید که پسر ما را عربستان برده. رئیس سازمان حج و زیارت آمد که اینطوری گم شده و آنطوری ناپدید شده و از این حرف ها. این تمام شد هرچی هم شنیدیم و گفتیم دیکته بود که به ما کردند. نه پسر من با ما تماس گرفت نه گفت کجا هستم و نه گفت برمی گردم و .. موقعی که بر گشت به ما گفتند بیایید فرودگاه امام استقبال پسرتان. ما هم همان موقع آمدیم صبح که آمد تا ساعت یک و دو پیش پسرمان بودیم و بعد برگشتیم کرمانشاه. از ان موقع هم که تا ۶ ماه پسرم را ندیدیم. یک هفته بعد از برگشتن به ایران او را گرفته بودند و ما هیچ خبری از او نداشتیم. بعد پدرش پی گیری کرد رفت اینور و آنور که گفتند پسرت را گرفته اند. رفت اطلاعات و اینقدر پی گیری کرد که به ما ملاقات دادند. از کسی که ما را برای ملاقات برد سوال کردیم که گناهش چی است؟ گفت هیچ گناهی ندارد، مهمان است چند روزی و آزاد می کنیم. همین طور چند روز، چند روز گفتند و ۷ سال طول کشید.»
او در پاسخ به این سوال که در این سالها شهرام جزایری کجا زندانی بوده گفت: «نمی دانیم. از خودش هم می پرسیدم جرات نداشت بگوید چون شنود گذاشته بودند نمی گفت کجا است. ما را می بردند یک حالتی مثل یک خانه یا یک اتاق در وزارت اطلاعات، آنجا ملاقات می کردیم یکی دو ساعتی پیش هم می نشستیم دوباره جدا می شدیم. ما را از آنجا می آوردند بیرون و شهرام را نمی دانم کجا می بردند.ما را با ماشین های ون که پرده داشت و نمی شد بیرون را دید می بردند ولی شهرام را با چشم بند می بردند.»
مرضیه امیری که روز سه شنبه با شهرام امیری ملاقات کرده درباره چگونگی خبردار شدن از اعدام پسرش گفت: «چند روز پی گیر بودم که ملاقات بگیرم زنگ می زدم می گفتند هفته دیگر یا چند روز دیگر. تا اینکه به شوهرم زنگ زده گفته بودند بیا ملاقات و هر کسی دوست دارد بیاور شهرام را ببیند. این اواخر البته ملاقات در دادگاه نظامی بود. من و پدرش رفتیم دادگاه نظامی و گفتند ملاقات اینجا به هم خورده بروید ساعت ۴ بیایید می بریم جای دیگر ملاقات کنید. ما هم ساعت ۴ رفتیم با ماشین خودشان بردند معلوم نبود پادگان بود چی بود رفتیم انجا و دیدم پسرم نشسته. ماموران دورش جمع شده بودند. من بغلش که کردم گفت مامان می دانی برای چی آمدی اینجا؟ گفتم آمدم ملاقات ببینمت. گفت آمده ای خداحافظی. من می گفتم آخر چرا مگر چیکار کردی مگر قرار نبود به تو عفو بدهند. گفت اصلا گریه نکن خوشحال باش. گفتم بگذار من بروم دست و پای شان را ببوسم گفت نه تو اصلا دست شان را نمی بوسی چون من راحت می شوم. من ۷ سال است در حبس هستم هیچ چیزی ندیده ام، جایم خوب بوده، غذایم خوب بوده ولی من مریضم. فشار خون گرفته بود می گفت من دیگر تحمل تنهایی ندارم. راحت می شوم. من اینقدر داد زدم جیغ زدم که گرفتند بردند. فردای همان روز هم خودشان تشییع کردند آوردند کرمانشاه.»
خانم امیری گفت که هیچ اطلاعی از دادگاه و چگونگی صدور حکم اعدام برای فرزندش ندارد: «اصلا زندان اش را هم از خودشان دراوردند از اول زندان نبود. هرچه ما می پرسیدیم زن و بچه اش می پرسیدند جواب می دادند که این مهمان است، ما نگه اش داشتیم بیرون او را نکشند، آزادش می کنیم و مشکلی ندارد مهمان ماست. بعد اما این بحث های زندان و اعدام پیش آمد. این تندروها این کار را کردند دولت در این کار نبود، رهبر در این کار نبود. این تندروهای ایران که دارند دنیا را به هم می ریزند بچه مرا اعدام کردند. پرونده سازی کردند. پسر من هرچه می گفت برعکس می نوشتند.، وکیل هم برایش گرفته بودند که برعکس طرف آنها بود. می نوشتند می آوردند به قاضی نشان می دادند قاضی هم حرف آنها را تایید می کرد. دادگاه هم خودش را نبردند که بگویند چکار کرده.
مرضیه امیر، مادر شهرام امیری اما پسرش را پژوهشگر و کارشناس محیط زیست وزارت دفاع معرفی کرده و در واکنش به اظهارات محسنی اژه ای گفت: «آمریکا بگوید و پخش کند که پسر من چه اطلاعاتی داده؟ خودش هم گفت بگویید آمریکا بگوید من چکار کرده ام بگویید هرچی دستش دارد رو کند. بچه من چه اطلاعاتی داشته در این نظام؟ او کارشناس محیط زیست وزارت دفاع بوده و او را بی گناه کشتند و فقط از سازمان ملل می خواهم جلوی اینها را بگیرد که اینطور جوانان را نکشند. کار دولت نیست کار رهبر هم نیست، عده ای تندرو هستند. خدا را هم قبول ندارند هیچ کس را قبول ندارند حرف هم بزنی یک توطئه هم برای تو می چینند و می اندازند آنجا که دلشان می خواهد.»
او افزود: «من از ایران ناراحت نیستم از مملکتم ناراحت نیستم از رهبرم هم ناراحت نیستم ولی این تندروها حرف هیچ کس را نمی خوانند. من فقط می خواهم ببینم پسر من چیکار کرده.»
او در پاسخ به این سوال که گفته می شود علت بازگشت شهرام امیری به ایران، تحت فشار قرار دادن و تهدید خانواده او به خصوص فرزندش بوده؟ گفت: «ما را آذیت نکردند حتی احوال مان را هم می پرسیدند می گفتند بروید جلوی سفارت دادتان را بزنید پسرتان را پس بگیرید، پسرتان پیش آنها است. ما هم حرف شان را گوش می کردیم خودشان می بردند جلوی سفارت و خودشان هم می آوردند.»
مادر شهرام امیری گفت که هیچ وقت خبر نداشته که پسرش چرا از ایران رفت و چرا برگشت. او از بازداشت پدر شهرام امیری خبر داد و گفت: «پدرش حرف زد. پدرش را گرفتند. زندانی کردند با وثیقه آزاد کردند. پدرش رفت جلوی بیت رهبری خودش را آتش بزند. یک سال ملاقات شهرام را قطع کرده بودند پدرش با بی بی سی و صدای امریکا و همه جا مصاحبه کرد. چون مصاحبه کرده بود گرفتند. الان هم پدرش در خطر است.من اما از پسرم عزیزتر که نیست همان جا هم گفتم اگر پسر مرا بکشید پسر مرا اذیت کنید من دیگر ساکت نمی مانم. تا حالا ساکت مانده ام که پسرم اذیت نشود.»
شهرام امیری که به عنوان کارشناس فیزیک هسته ای ایران و پژوهشگر دانشگاه مالک اشتر، وابسته به وزارت دفاع ایران معرفی می شد خرداد ماه ۱۳۸۸ در جریان سفر حج در کشور عربستان ناپدید شد. مقامات ایرانی مدعی ربودن و انتقال او به امریکا توسط ماموران سعودی و امریکایی در جریان سفر حج بودند. در مهر ماه ۱۳۸۸ منوچهر متکی، ویزر وقت امور خارجه ایران گفت: «اسنادی از دخالت آمریکا در گم شدن شهرام امیری، از اتباع جمهوری اسلامی ایران در عربستان به دست آورده ایم.»
یک ماه بعد در ۱۷ آذر ماه ۱۳۸۸ رامین مهمان پرست، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه ایران از شهرام جزایری به عنوان دانشمند هسته ای یاد کرده و عربستان را متهم به ربودن و تحویل او به امریکا کرده بود.
شبکه ای بی سی آمریکا اما فروردین ماه ۱۳۸۹ از پناهندگی شهرام امیری به آمریکا و همکاری او با سازمان سیا نوشت.
خرداد ماه ۱۳۸۹ دو ویدئوی متناقض از شهرام امیری منتشر شد که در یک ویدئو که از شبکه تلزوین دولتی ایران پخش شد او ادعا کرد: «در عملیات مشترک تیم های ترور و ربایش سازمان اطلاعات آمریکا – سیا – و استخبارات عربستان سعودی در مدینه منوره دزدیده شدم و در طی هشت ماه که در آمریکا نگهداری شدم، تحت شدیدترین شکنجه ها و فشارهای روحی گروه بازجویی سازمان اطلاعات آمریکا قرار گرفتم.»
شهرام امیری در این ویدئو مدعی شده بود که هدف از فشارهای روحی وادار کردن او به مصاحبه با یک شبکه تلوزیونی امریکا بوده که در این برنامه بگوید «در فرآیند پناهندگی، یک سری مدارک و اسناد مهم را از کشورم به همراه یک لپ تاپ که حاوی اسرار محرمانه هسته ای نظامی ایران است.»
همزمان اما ویدئوی دیگری در شبکه یوتیوب از شهرام امیری منتشر شده بود که می گفت برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته و آزادانه در ایالت آریزونا امریکا زندگی می کند.
ویدئوی سومی هم از او منتشر شد که مدعی بود از دست ربایندگانش گریخته است.
بیست و دوم تیرماه ۱۳۸۹، هیلاری کلینتون، وزیرخارجه وقت امریکا اعلام کرد که شهرام جزایری به اختیار خود در کشور امریکا بود و آزاد است که این کشور را ترک کند. دو روز بعد یعنی ۲۴ تیرماه ۱۳۸۹ شهرام جزایری به ایران بازگشت و به عنوان قهرمان مورد استقبال قرار گرفت، در مراسم استقبال از او حسن قشقاوی از معاونان وزارت خارجه ایران حضور داشت.
به فاصله کوتاهی اما خبرهای ضد و نقیضی درباره بازداشت و محکومیت شهرام امیری به ۱۰ سال زندان منتشر شد. پدر او ۱۳ آبان ۱۳۹۴ اعلام کرد که پسرش زندانی است و بیش از یک سال است که از او بی خبر است.
تاکنون دستگاه قضایی ایران هیچ توضیحی درباره روند محاکمه و دادگاه و محل بازداشت و زندان و در نهایت چگونگی اعدام شهرام امیری ارائه نداده است.