معاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده گفته که در حال حاضر حدود ۷۵۰ میلیون نفر در دنیا بیسواد هستند که دوسوم آنان را زنان و دختران تشکیل میدهند. به گفته مولاوردی در حال حاضر براساس نتایج مرکز پژوهشهای مجلس، سه میلیون و ۲۰۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد. دختران از اصلیترین گروههای بازمانده از تحصیل در ایرانند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از زمانه، شهیندخت مولاوردی گفته: «آمار بیسوادان در دنیا نشان میدهد هنوز در برابر فرصتهای آموزشی مشکلاتی وجود دارد.»
به گفته مولاوردی با وجود اینکه از اهداف مهم نظام آموزش و پرورش، دستیابی به عدالت آموزشی و ارتقای کیفیت آموزش است، هنوز خلاءها و چالشهای جدی برای دستیابی به وضعیت مطلوب در زمینه آموزش در ایران وجود دارد.
او گفته: «لازم است عدالت آموزشی در کل کشور و در تمام مناطق آن و حتی در مناطق داخل شهرها برقرار شود.»
معاون امور زنان دولت ایران، با اشاره به تفاهمنامههای معاونت امور زنان و خانواده با دستگاههای مختلف در زمینه آموزش دختران گفته: «تفاهمنامههایی را با سازمان نهضت سوادآموزی و وزارت آموزش و پرورش منعقد کردهایم؛ البته با توجه به وضعیت کنونی، به نظر میرسد هنوز تا دستیابی دختران به فرصت عادلانه برای تحصیل فاصله وجود دارد.»
مولاوردی گفته که پروژههایی در زمینه آموزش و پرورش دختران تعریف شده که از جمله آنها میتوان به بهبود وضعیت آموزشی و بهداشتی دختران در مناطق محروم، افزایش پوشش تحصیلی دختران بازمانده از تحصیل، اقدام به تغییر باورهای غلط در زمینه دختران، آسیبشناسی روانی – اجتماعی دانشآموزان دختر در دوره دوم متوسطه اشاره کرد.
او میگوید که که این برنامهها به پایان رسیده یا در حال اتمام است.
آمارهای مختلفی از کودکان بازمانده از تحصیل در استانهای مختلف ایران منتشر شده است. بر اساس آماری که سال ۹۴ منتشر شد، بسیاری از کودکان بازمانده از تحصیل از استانهای محروم کشور هستند و تعداد دختران در این آمار از پسران بیشتر است.
یکمیلیون و ۴۳۰ هزار دانشآموز شش تا ۱۸ ساله مهر گذشته به مدرسه نرفتند. علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش گفته بود که در سطح کلان کشور، ۵۱ درصد دانشآموز پسر و ۴۹ درصد دانشآموز دختر هستند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکاف بین آموزش دختران و پسران کاهش یافته است.
با وجود این ادعای وزیر آموزش و پرورش، معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری «اطلس وضع زنان کشور» را منتشر کرده که طبق اطلاعات این اطلس، وضع بیسوادی در میان زنان و دختران ایران نگرانکننده و در ۴۰ شهر ایران بحرانی است.
محرومیت و ترک تحصیل دختران
شهرهای جنوبی ایران بالای فهرست بیسوادی دختران قرار دارند. سیستان و بلوچستان با ۱۱ شهر در صدر آمار بیسوادی دختران است و خوزستان هم با سه شهر. پس از آن آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در رده چهارم این جدول قرار دارند.
آمار ترک تحصیل دختران در غرب خوزستان و شهرهای مرزی ایران و عراق در شرایط هشدار است. استان خوزستان از پنج استانی است که بیشترین فراوانی بازماندگی از تحصیل کودکان را دارد.
در استان خوزستان، ۹۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل هستند که زیر ۱۸ سال تحصیل را ترک کردهاند.
بخش عمدهای از کودکان بازمانده از تحصیل در مناطق روستایی، مناطق مرزی و دوزبانه زندگی میکنند.استان هرمزگان در جنوب ایران هم ۱۴هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل دارد. علاوه بر این استانهای آدربایجان شرقی و غربی، کردستان و خراسان شمالی هم وضعیت مساعدی از نظر تحصیل دختران ندارند.
فقر خانواده و نداشتن تمکن مالی برای خرج تحصیل، مشارکت فرزندان در اقتصاد خانواده و کودکان کار، مشکلات فرهنگی، مهاجرتهای فصلی، نداشتن شناسنامه از دلایلی است که کودکان را از مدرسه رفتن باز میدارد و همه این دلایل وقتی به فرزندان دختر میرسد، سادهتر پذیرفته میشود.
در ایران همچنان خانوادههایی وجود دارند که بیسوادی را به ویژه برای دختران زشت نمیدانند و به دلایل فرهنگی دختران خود را به مدرسه نمیفرستند.
بسیاری از خانوادهها هم به نیروی فرزند دختر برای امور خانه یا مشارکت اقتصادی و درآمدزایی نیاز دارند.
«مختلط بودن کلاسهای دختران و پسران در مقطع دبیرستان و فقر» هم علتهای ترک تحصیل دختران در برخی مناطق اعلام شده است.
در روستاهای دورافتاده استان خوزستان هم دختران از ادامه تحصیل پس از مقطع ابتدایی محرومند. معلمی به این روستاهای دورافتاده نمیآید و برای این دخترها هم امکان ندارد که هر روز چندین کیلومتر برای رسیدن به یک مدرسه طی کنند.
ترک تحصیل حتی در تهران
اما این فقط استانهای محروم ایران نیستند که دختران در آنها از تحصیل باز میمانند. حتی در استان تهران و در شهرهای حاشیهای هم آمار دختران بازمانده از تحصیل باعث نگرانی است و گزارشهایی از بازماندن دختران شهر تهران از تحصیل هم منتشر شده است.
بر اساس یکی از این گزارشها که سال قبل منتشر شده، دختران محله هرندی تهران به دلیل آسیبهای گسترده اجتماعی امکان خروج از خانه و تحصیل را ندارند و بسیاری از خانوادهها از فرستادن آنها به مدرسه امتناع میکنند.
خانوادههای ساکن این محله گفتهاند که دلیل احتمال خطری که دخترانشان از سوی کارتنخوابها و افراد معتاد احساس میکنند، آنها را به مدرسه نمیفرستند.
در محله هرندی تهران، فقر فرهنگی و آسیبهای اجتماعی به عنوان عوامل اصلی بازماندن دختران از تحصیل معرفی شدهاند.
هیات امنایی کردن برخی از مدارس، تاسیس مدرسهای برای کودکان کار و برگزاری جلسه شهرداری با آموزش و پرورش برای فرهنگ سازی درباره بازگرداندن دخترها به مدارس از اقداماتی است که برای مقابله با این وضعیت انجام شده است.
هرچند برخی آمارهای وزارت آموزش و پرورش ایران نشان می دهند که نسبت کل دانشآموزان دختر و پسر در ایران دارد مساوی میشود، اما شکاف عمیق جنسیتی در مناطقی که فقر و نابرابری اقتصادی بر آنها حاکم است، با این آمارها قابل پر شدن نیست.
قرار است در چارچوب برنامه آموزش برای همه که از طریق یونسکو پیگیری میشود، ارتقای کیفیت آموزشی، دستیابی به فرصتهای آموزشی و یادگیری و ارتقای کیفیت آموزش تا سال ۲۰۳۰ محقق شود. طبق برنامه پنجم توسعه تا سال ۱۳۹۳ باید بیسوادی در گروه سنی زیر ۵۰ سال در مناطق مختلف ایران ریشهکن میشد، اما به جای تحقق این برنامه، هر سال ۲۵ درصد کودکان از تحصیل باز میمانند.