طلاقش دادم تا عروسکبازی کند، هر شب توی رختخواب عروسک میخواست، از خواب که بیدار میشد به دنبال عروسکهایش میگشت، بیرون که میرفتیم پفک میخواست. من شوهرش بودم نه پدرش.» حالا او یک عروس ۱۱ ساله مطلقه است. مثل او ۳۶ هزار کودک دیگر در ایران مطلقهاند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از زمانه، این آمار را انجمن حمایت از حقوق کودک به تازگی در یک گزارش و با اشاره به افزایش تعداد کودکان ازدواجکرده و طلاقگرفته در ایران اعلام کرده است.
مهدی بیاتی، از اعضای انجمن حمایت از حقوق کودک گفته که ازدواج در سن کودکی خود نوعی خشونت است و دختر به گونهای به کار اجباری در خانه محکوم میشود و «شاهد افسردگی در بسیاری از این دختران هستیم.»
عاشق لباس عروسی هستند، از این که کفشهای پاشنهبلند بپوشند خوشحالند. روزی ده بار برای بچههای نداشته و شوهر ندیده، آشپزی میکنند، آنها کودکند و در دنیای کودکی روزی یکبار عروس میشوند.
اما آمارها نشان میدهد که در دنیای حقیقی هم تعدادشان کم نیست. فرشید یزدانی، مشاور و دبیر شورای عالی برنامهریزی راهبردی سازمان تأمین اجتماعی با ارائه آماری در مورد ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله اعلام کرد: «آمار ۲۰ هزار نفری ازدواج دختران در این سن در سال ۹۳ به بیش از ۴۰ هزار نفر رسیده است. در همین حال نسبت طلاق کودکان به ازدواج آنها در یک دهه اخیر دو برابر شده است. به طوری که هر سال ۱۱۰۰ کودک دختر بین ۱۰ تا ۱۴ سال مطلقه میشوند.»
به گفته مشاور و دبیر شورای عالی برنامهریزی راهبردی سازمان تامین اجتماعی، در خلال سالهای ۸۶ تا ۹۰ حدود ۳۵۰ کودک زیر ۱۰سال بر اساس «تشخیص مصلحت» ازدواج کردهاند. همچنین در برخی ازدواجهای از این دست مردان ۷۰ سالهای هستند که با دختران زیر ۱۰ سال ازدواج کردهاند.
بر پایه ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، سن ازدواج برای دختران بالای ۱۳ سال و برای پسران بالای ۱۵ سال تعیین شده و گاهی عقد نکاح زیر سن قانونی با اجازه والدین، مجاز است. این درحالیاست که بر اساس کنوانسیون حقوق کودک، هر فرد تا زمانی که سن ۱۸ سالگی را پشت سر نگذاشته باشد، کودک به حساب میآید.
این آمارها را روزنامه جهان صنعت در گزارشی از ازدواج و طلاق کودکان به نقل از مشاور و دبیر شورای عالی برنامهریزی راهبردی سازمان تأمین اجتماعی نوشته است.
به گفته فرشید یزدانی ۳۵ درصد کودکان دختر زیر ۱۹ سال در سال ۹۳ ازدواج کردهاند و حدود شش درصد آنان دختران زیر ۱۵ سال بودهاند. بر اساس آمار، استان خراسان رضوی با ثبت ۷۶۰۰ ازدواج دختران زیر ۱۴ سال در سال ۹۳ بیشترین آمار را به خود اختصاص داده و آذربایجان شرقی و استان فارس در ردههای بعدی هستند.
این عروسی عروسکهاست. فرقی نمیکند عروس تهرانی باشد یا جایی دورتر ، مهم این است، دخترکانی که هنوز باید برای عروسکهایشان لالایی بخوانند، عروس میشوند، شوهرداری می کنند و بچهدار میشوند. آنها ناخواسته و نادانسته حامله میشوند و مادر.
رئیس هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید، عروسی آنها در برخی از استانهای ایران به صورت یک فرهنگ رواج دارد.
ثریا عزیزپناه میگوید: سیستان و بلوچستان در این زمینه رتبه اول را دارد، اما تعداد ازدواج دخترکان در تهران هم هشداردهنده است.
به گفته او براساس آمار رسمی ثبت احوال کردستان سال گذشته، ازدواج ۱۰ کودک زیر ۱۰ سال در این استان به ثبت رسیده است.
آمارها نشان میدهد که زنانی که در سن ۱۰ تا ۱۴ سال زایمان میکنند در مقایسه با زنان ۲۰ سال یا بالاتر، پنج تا هفت برابر بیشتر در معرض مرگ و میر ناشی از زایمان هستند و آنهایی که بین سن ۱۵ تا ۱۹ سال زایمان میکنند دو تا سه برابر بیشتر در معرض مرگ در هنگام زایمان هستند.
همچنین فرزندانِ مادران نوجوان، نوزادان آسیبپذیرتری در مقایسه با دیگر نوزادان هستند؛ این نوزادان وزن کمتری دارند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری هستند و میزان مرگ و میرشان بیشتر است.
فعالان حقوق کودک و کارشناسان اجتماعی ریشه ازدواج کودکان را در نابرابریهای جنسیتی، سنت و فقر میدانند.
سنتی که بیشتر در مناطق محروم و روستایی حاکم است و عامل کمسوادی در بروز آن نقش اصلی را بازی میکند.
مریم قربانی روانشناس میگوید: ازدواج در کودکی سلامت دختران را به خطر میاندازد و آنها در معرض خطراتی همچون بارداری زودهنگام و وضع حمل بیموقع قرار میگیرند.
به گفته او این عروسان کوچک خشونتهای جنسی را تجربه میکنند و چون مهارت زندگی مشترک را ندارند با رفتارهای کودکانه درگیر خشونت فیزیکی و کلامی میشوند.
این روانشناس میگوید: آنها چون پروسه کودکی خود را کامل و درست به پایان نرساندهاند و مجبور به ازدواج در سنین پایین شدهاند، با گذشت زمان و قرار گرفتن در شرایط جدی زندگی دچار بیماریهای روحی و روانی میشوند.
مریم قربانی از ازدواج کودکان به عنوان پدیدهای تلخ یاد میکند که حال و آینده کودکان را با خطر جدی مواجه میکند.
به گفته او برقراری رابطه جنسی خطرناک، بارداریهای ناخواسته، سقط جنین، مرگ و میر در زایمان و طلاق از مواردی است که کودکان عروس را تهدید میکند.
به گفته او به همه این موارد باید مشکلات جدی روحی و روانی را اضافه کرد چرا که بسیاری از این دختران برای اولینبار در خانه همسر خود عادت ماهیانه و بالغ میشوند و اوج تغییرات هورمونی آنها زمانی اتفاق میافتد که در خانه همسر خود هستند و به جای اینکه در نقش دختر خانه باشند، نقش همسر و مادر یک خانواده را بازی میکنند .
او میگوید ازدواج اجباری دختران نشان میدهد که در خانواده پدر و مادر هیچ حقی برایش تعریف نکردهاند و قطعا این حق در زندگی با همسرش نیز به او داده نخواهد شد، از اینرو او درگیر رابطه جنسی ناخواسته، بارداری ناخواسته و حتی طلاق ناخواسته میشود.