رسیدگی به پرونده یک کودک آزاری در حالی دردادسرای عمومی و انقلاب مشهد ادامه دارد که بنا به گفته خواهر این کودک وی تاکنون چند بار مورد عمل جراحی پلاستیک قرار گرفته است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از خراسان، ماجرای این کودک آزاری اواخر بهمن سال گذشته از آن جا افشا شد که زن جوانی کودک ۶ ساله ای را به یکی از مراکز درمانی رساند. پزشکان درمانگاه با دیدن وضعیت وخیم کودک بلافاصله او را با آمبولانس به بخش سوختگی بیمارستان امام رضا(ع) انتقال دادند و بدین ترتیب نوید حدود یک ماه در بیمارستان بستری شد.
خواهر بزرگ نوید درباره این حادثه تلخ گفت: آن روز از مرکز درمانی با من تماس گرفتند که برادر کوچکم دچار سوختگی های شدیدی شده است با شنیدن این سخنان بلافاصله به مرکز درمانی رفتم و با دیدن زخم های دلخراش روی اندام مختلف برادرم شوکه شدم. آن روز به پلیس مراجعه کردم و پس از آن که وکیلی برای احقاق حق کودک ۶ ساله گرفتم پرونده ای تشکیل شد و در شعبه ۲۱۳ دادسرای مشهد مورد رسیدگی قرار گرفت. هم اکنون نیز مادر و ناپدری نوید با صدور قرار قانونی تا زمان رسیدگی به پرونده آزاد هستند و به یکی از شهرستان ها نقل مکان کرده اند و من دیگر از آنان خبری ندارم.
شاکی این پرونده درباره چگونگی ماجرای ازدواج پدرش و یک زن جوان نیز گفت: حدود ۸ سال قبل پدرم دچار بیماری شد و ما برای او پرستار زن استخدام کردیم که بعد از مدتی آن زن با پدرم ازدواج کرد و حاصل این ازدواج «نوید» بود ولی دی ماه سال ۹۴ پدرم در بیمارستان فوت کرد و مادر نوید نیز با مرد جوان دیگری ازدواج کرد و من از او خبری نداشتم تا این که در جریان کودک آزاری قرار گرفتم.
وی به نقل از برخی پزشکان معالج مدعی شد که ناپدری نوید او را با فندک می سوزاند و همچنین با سوزن وی را شکنجه می کرد اما آن ها نوید را ترسانده بودند و در مراحل اولیه نوید هم موضو ع را از ترس انکار و عنوان میکرد که خودش آبجوش را روی بدنش ریخته است ولی بعد از گذشت مدتی که در کنار خانواده احساس آرامش کرد پرده از شکنجه های ناپدری برداشت.
شاکی پرونده که مدعی است هم اکنون قیمومیت برادرش را به عهده دارد افزود: نوید پس از طی دوره درمان به بهزیستی انتقال یافت اما من به شدت پرونده اش را پیگیری کردم تا حقی از این کودک مظلوم تضییع نشود.
نوید هم که هنوز آثار زخم های زیادی بر اندامش نمایان بود(تصویر مقابل) روز گذشته به تحریریه خراسان رفته و گفته است: ناپدری ام مرا با فندک می سوزاند و در حمام با تیغ بدنم را می برید و گاهی هم به من سوزن می زد.