آرش صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر، در نامهای از زندان ضمن اشاره به وخامت حال محمد نظری و تداوم اعتصاب غذای وی، از همگان خواسته است که «پیش از رخ دادن حادثهای ناگوار» از او حمایت کنند و صدای او باشند.
متن نامه آرش صادقی که برای انتشار در اختیار تارنگار حقوق بشر در ایران قرار گرفته است، در پی میآید:
«نامش محمد نظری است؛ از کوههای استوار کردستان که ۲۴ سال از بهترین سالهای زندگیاش را که میتوانست هر روزش خاطرهای شیرین باشد، پشت میلههای بیعدالتی زندان به سر برده است؛ مردی که قلبش آلام زیادی را با خود به همراه دارد. او از ۸ مرداد امسال دست به اعتصاب غذا زده تا قانونی که ثمرهاش آزادی او خواهد بود، اجرا شود.
نامش را بارها در اوج گمنامیاش شنیده بودم و تصویر او برایم نماد سالهای زندانی به قامت یک نسل بود و این روزها قامت استوارش، زیر بار شکننده گرسنگی ۹۵ روزهای است تا حق طبیعی و انسانیاش را که زندهماندنی به نام زندگیست داشته باشد و شاید شادمان و سرخوش، بهرهمند از حقی شود که سالهاست از او دریغ شده است. مردی که در چرایی ادامهی اعتصاب غذایش میگوید که نمیخواهد مانند تمام کسانی که در زندان مردهاند بمیرد و سکوت سهمگین من از ناتوانی و درخودماندگیام در پاسخی به او…
برای چند لحظه میاندیشم و به یاد میآورم که کم نیستند انسانهایی که حقوقشان و حتی انسانیتشان به اسارت گرفته شده است؛ ولی تصور رنج و عذاب ۲۴ سال زندان محمد نظری برایم وصفناشدنی است.
پرسش از بیرحمی است که با خونسردی تمام، کسانی را سالیان سال روانه زندان میکند و درهای آهنین قفل میشوند و انگار نه انگار که این حبس شدگان آدمی زادگانیاند از خون و استخوان و…
خواسته محمد تنها اعمال ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی است. با اعمال این قانون -که قانونگذار از اجرایش سر باز میزند- آزادی حق قانونی اوست.
سخنم با شما عزیزان است که در این سالها یار و یاور و صدای بیصدایانی بودهاید و در پی به تنگ آمدن از بیعدالتیها پژواک بلند عدالت را سر دادهاید؛ شما که یار و یاورم بودید.
تنها امید محمد نظری در اوج بیکسیاش، شمایید. تنهایش نگذارید و نگذارید در بیاعتنایی مسئولانی که حقوق انسانی زندانیان برایشانبیاهمیت است به انتظار حادثهای ناگوار بنشینیم؛ حادثهای که تنها با دست یاری شما رخ نخواهد داد و پایان این راه به رهایی او میانجامد.
آرش صادقی
۱۰ آبان ۱۳۹۶
زندان گوهردشت»