بیشتر از ۸۰ سال از زمانی که اولین زن در ایران توانست لباس وکالت بپوشد گذشته است. خدیجه کشاورز، کاترین سعید خانیان و مهرانگیز منوچهریان سه وکیل زن هستند که از آنها به عنوان نخستین زنان وکیل در ایران یاد میشود. «خدیجه کشاورز» در سال ۱۳۱۶ به عنوان نخستین زن، پروانه وکالت پایه دو خود را دریافت کرد. او دکترای حقوق از دانشگاه تولوز فرانسه دارد، همچنین گفته میشود هنگامی که وی درخواست پروانه وکالت داد، یک عضو کانون وکلا در آن دوره که تحت نظارت دادگستری بود، اعتراض کرد مبنی بر این که اگر قرار باشد زنی پروانه وکالت بگیرد من از ادامه شغل وکالت معذورم؛ اما رییس هیئتمدیره پروانه وکالت خانم کشاورز را صادر میکند. «کاترینا سعید خانیان»، وکیل سفارت شوروی به عنوان دومین وکیل زن ایرانی شناخته میشود که در ایران فعالیت زیادی نداشت؛ اما فعالیتهای «مهرانگیز منوچهریان» در حوزه وکالت توانست راه را برای زنان وکیل دیگر باز کند. منوچهریان در سال ۱۳۳۶ هجری خورشیدی پروانه وکالت پایه یک دریافت کرد. او از اعضای کانون وکلای آن دوره بود در حالی که گفته میشود در آن زمان، زنان را در کانون وکلا نمیپذیرفتند. کتابها، جوایز و فعالیتهای او در حرفه وکالت و حتی حضور در سیاست نامش را برای همیشه در تاریخ ایران ثبت کرده است. از آن زمان تاکنون زنان زیادی وارد حرفه وکالت شدهاند به مناسبت یک می روز جهانی کارگر با «مرجان رستگار» وکیل پایه یک دادگستری که حدود ۶ سال است به عنوان وکیل فعالیت میکند، در مورد مشکلات زنان وکیل به گفتگو نشستیم.
خانم رستگار عزیز چه شد که شغل وکالت را انتخاب کردید؟ و نظرتان در مورد آن چیست؟
من اتفاقی وکیل شدم. میخواستم سردفتر بشوم اما بدشانسی یا خوششانسیام سبب شد دیگر به دلیل اشباع جامعه از سردفتر، امتحان سردفتری نگیرند و بنابراین وکیل شدم.
کار وکالت پراسترس است و شهامت و جسارت میخواهد. همینطور باید بپذیری اگر دو باربه دلیل زن بودن تحقیر شدی جا خالی نکنی. من تمام تلاشم را میکنم که به نفع موکلم قضایا تمام شود.
با توجه به اینکه وکالت شغلی مردانه تعبیر میشود و کلیشههای جنسیتی هم در جامعه ما قوی است، در حال حاضر زنان وکیل چه وضعیتی نسبت به مردان وکیل دارند؟
از نظر سطح علمی بین وکلا تقریباً تفاوتی وجود ندارد چون همه باید آزمون کانون وکلا را بگذرانند تا بتوانند وکیل شوند اما وقتی وارد عرصه کارمی شوند، وضعیت متفاوت میشود و به عنوان یک زن باید تلاش بیشتری داشته باشی و خودت را ثابت کنی. پروندههای وکلا شامل کیفری، حقوقی و خانواده میشوند و در عرف جا افتاده است که وکلای زن پروندههای خانواده را بگیرند و کار کنند؛ زیرا گفته میشود که زنان لطیفترند و موکلها هم در پروندههای خانواده که زن هستند با زنها راحتترندو بهتر است پروندههای خانواده را وکلای زن کار کنند، زنها از پس این پروندهها برمیآیند چون پروندههای سختی نیستند. البته موکلهای زن هم ترجیحشان این است که وکیل زن داشته باشند چون راحتتر میتوانند مشکلاتشان را با زنان وکیل در میان بگذارند؛ اما در پروندههای کیفری مثل قتل، دزدی، آدمربایی و قاچاق انواع کالا چون خشونت وجود دارد و اصلاً فضا مردانه است، زنها از پسش برنمیآیند. در جلسات بازپرسی پروندههای کیفری که میرویم بازپرسها میگویند شما نباید بیایید در زندان. اینجا جای زن نیست و شما چرا وکالت این پرونده را قبول کردید. جواب من همیشه این است که وکیل باید برای دفاع از موکل خود همهجا برود. یا مثلاً میشنویم که به عنوان یک زن چون احساساتی هستیم و منطق زن کمتر است از پس پروندههای کیفری برنمیآییم. در حالی که من بهشخصه پرونده کیفری بیشتری کارکردم تا پروندهها خانواده البته برخی از زنان وکیل به دلیل خشونتی که در پروندههای کیفری نسبت به متهم وارد میشود دوست ندارند وارد این حوزه شوند؛ و البته این را هم بگویم که زنان وکیل معمولاً جاهطلبی زیادی ندارند و پروندههای خانواده راضیشان میکند.
چه خشونتهایی؟
در پلیس آگاهی برخورد خوبی با متهمان نمیشود؛ مثلاً پیش میآید که توهین کلامی به متهم کنند یا برای حرف کشیدن از متهم نسبت به او خشونت مرتکب شوند ممکن است پس زنان کم کار میکنندمی کنند اما برای من جذاب است.
چه نگاهی نسبت به وکلای زن در جامعه وجود دارد؟
خیلی وقتها مراجعان از ما میپرسند حالا کار شما خوب است یا این که شما خانم واقعاً میتوانی به من کمک کنی اگر نمیتوانی یک وکیل مرد معرفی کن. من همیشه در این موارد به سوابق کاریام اشاره میکنم و در نهایت هم میگویم اگر فکر میکنید وکیل مرد بهتر است خب وکیل مرد انتخاب کنید.
این را نیز اضافه کنم که نگاه در شهرستانهای کوچک به وکلای زن نسبت به تهران متفاوت است. در تهران زنان وکیل راحتتر هستند اما در شهرستان این تصور که زن نباید پایش را به کلانتری بگذارد، برای زنان وکیل هم وجود دارد. هرچند که نگاه به زن وکیل در کلانتریهای شهرستانها به نسبت قبل تغییر کرده است و برخورد بهتری با وکیل زن به نسبت متهم یا مجرم زن یا زنی که بخواهد دادخواهی کند وجود دارد.
آیا زمان یکسانی برای زنان و مردان وکیل جهت تثبیت در کار وجود دارد؟ و آیا دستمزد مردان و زنان وکیل تفاوتی دارد؟
خب اوایل کار برای زنان وکیل سختتر است از مردها. تا بتوانند خودشان را ثابت کنند یک دو سالی میگذرد. برای قانع کردن قاضی و اینکه لایحه خوب بنویسند یا بتوانند با بازپرس بحث کنند زمان میبرد.
دستمزد زنان و مردان به دلیل اینکه لایحه جامع وکالت دستمزدها را مشخص کرده فرقی ندارد و بیشتر بر اساس توافق طرفین است.
آیا ممکن است زنان برای اینکه کار را بگیرند دستمزد کمتری از مردان پیشنهاد کنند؟
گاهی اوقات ممکن است چنین وضعیتی برای زنان به وجود بیاید ولی علیالاصول دستمزدهایی که وکلا میگیرند توافقی است.
مادری و همسری چقدر در آینده شغلی زنان وکیل میگذارد؟
خب چون زن بنا به تعریف سنتی وظیفه مادری و همسری هم دارد نمیتواند کامل مثل مردان روی پروندهها تمرکز کند. البته این امر بستگی به شرایط خانوادگی زن دارد برخی از وکلای زن مجرد هستند یا همسرانشان در کار خانه مشارکت میکنند و همینطور شرایط کاری او را درک میکنند بنابراین این زنان مسلماً وضعیت بهتری دارند؛ اما برخی از مردها به همسرانشان اجازه سفر یا شب نبودن در خانه را نمیدهند و این مسئله روی کار زنان وکیل تأثیر میگذارد؛ مثلاً زنها ممکن است نتوانند به این دلایل پرونده شهرستان بگیرد. مرد هم طبق قانون ما اجازه دارد مانع کار همسرش شود.
آیا فرقی بین موکلان زن و مرد وجود دارد؟
اصولاً موکلان زن بهتر از مردها هستند سراغ مردان وکیل کمتر میروند چون میترسند مورد سوءاستفاده قرار گیرند. مردان کمتر سراغ زنان وکیل میروند و فکر میکنند وکیل زن برای اینکه حکم به نفع آنها بگیرد باید از زنانگیاش مایه بگذارد و این را به وکیل زن هم میگویند. در کل مردها به زنها به بیاعتماد هستند مثلاً وقتی به آنها میگویی برای گرفتن حکم جلب ۳۰ روز زمان لازم است گوش نمیدهند و خودشان هم میروند پیگیری میکنند. در مواردی که به دلیل کمبود مدارک نشده است به نتیجه مطلوب رسید به خودشان اجازه میدهند به وکیل زن توهین کنند و مثلاً میگویند بهتر است بروی توی خانه بنشینی در حالی که همین اتفاق برای وکیل مرد هم میافتد و کسی معترض او نمیشود.
اما موکلان زن حرف گوش کن تر هستند و وقتی یک بار کل پروسه را برای آنان توضیح میدهی میفهمند و صبر میکنند مراحل یکی بعد از دیگری طی شود اما موکلهای مرد مدام زنگ میزنند که نتیجه چه شد؟ من سعی کردم بیشتر با زنها کار کنم البته موکل مرد هم داشتهام اما دفاع از زنها چون بیشتر در حقشان اجحاف شده است، ترجیحم هست. درباره حقالوکالههم سعی میکنم با آنها کنار بیایم و من هم باری بر دوش آنها نباشم.
نگاه قاضی و بازپرس نسبت به زنان وکیل چگونه است؟
قاضیها کلاً از وکیلها خوششان نمیآید به این دلیل که معتقدند وکلا درآمد بیشتری نسبت به آنها دارند، این تصور عام است. البته در مورد زنان گاهی قاضی و بازپرس پرونده ممکن است پیشنهادهایی فراتر از چارچوب کاری به وکیل زن بدهد مثلاً شماره بدهند که شب زنگ بزن در مورد پروندهات حرف بزنیم که این آزاردهنده است. حتی ممکن است مسئول بایگانی که پایینترین سمت را دارد تا قاضی از اینجور نگاهها به وکیل زن داشته باشند. از طرف دیگر در مجتمعهای قضایی نسبت به حجاب و آرایش زنان وکیل تذکر داده میشود.
ممکن است گاهی برای اینکه کار پرونده پیش برود وکلا به صورت غیراخلاقی عمل کنند؟
بله گاهی ممکن است اما زنان وکیل بااخلاقتر از مردان هستند. من خودم پروندهای که متوجه شدم متهم واقعاً مجرم است و قصد فریب دادن و رشوه دادن برای تبرئه شدن دارد را نگرفتهام اما مردان وکیلی هستند که این کار را میکنند. اصطلاح شاهد ۵۰ تومانی در بین وکلا رایج است. افرادی هستند اطراف دادگاه که توی خیابان پرسه میزند که ۵۰ هزار تومان میگیرند و شهادت به نفع مجرم میدهند. وکلای مرد میروند سراغ این افراد و دو شاهد جور میکنند و متهم را تبرئه میکنند اما این مسئله در بین زنان کمتر اتفاق میافتد.
چقدر زنان امکان حضور در هیئتمدیره کانون وکلا را دارند؟
در کانون وکلا برای این که زنان در کادر هیئتمدیره باشند منع قانونی وجود ندارد اما بیشتر مردها حضور دارند تا زنان هرچند که وضعیت نسبت به گذشته بهتر شده است. در حقیقت محدودیت قانونی وجود ندارد اما عرف سبب میشود زنان کمتر در هیئتمدیره کانون حضور داشته باشند. مردان وکیل بیشتر باهم در ارتباط هستند و شناخت بیشتری از هم دارند و اصولاً زنان وکیل وقتی ازدواج میکنند، کمتر وارد بعضی عرصهها میشود و فاصله میگیرند.