آخرین روز شهریور سال ۹۳ دختر جوانی در دهدشت استان کهگیلویه و بویراحمد، قربانی یک اسیدپاشی وحشیانه شد و از ناحیه دو چشم، صورت، فک، دست و کمر به شدت آسیب دید. حالا پس از گذشت دو سال از این رویداد، این دختر جوان در شرایط بسیار بدی است و اگر سریعتر تنها چشم باقی مانده خود را عمل نکند، کامل نابینا خواهد شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از تابناک، در آخرین روز شهریور سال ۹۳ یک زن شوهرداری که تصور میکرد «سیما افشاری» (دختر اسیدپاشی شده) قرار است، همسر جدید شوهرش شود، برای او نقشه شومی کشید و سه بار به صورت و بدن او اسید پاشید تا او را برای همیشه در یک تاریکی دردناک فرو برد.
ماجرای این حادثه از این قرار بود که مرد جوانی شش ماه قبل از وقوع حادثه به رغم اینکه زن داشت به خواستگاری دختر اسید پاشی شده رفت و «سیما» وقتی مطلع شد که او متأهل است به او جواب رد داد تا چند ماه بعد در شرف ازدواج با یک فرد دیگر قرار بگیرد.
در این بین، همسر مردی که قبلاً به خواستگاری «سیما» رفته بود، به تصور اینکه این دختر قصد دارد با شوهرش ازدواج کند، با کمک همدستانش نقشه شومی کشید و در سیام شهریور ۹۳ ضمن گذاشتن قرار ملاقات با دختر اسیدپاشی شده، سه بار اسید موجود در یک بطری را به صورت و کمر او پاشید.
«سیما افشاری» در رابطه با جزئیات اتفاق سال ۹۳ گفت: مدتی بود که مزاحم تلفنی داشتم. این موضوع را به خانوادهام گفته بودم. چند بار شماره تلفنم را هم عوض کردم اما فایدهای نداشت و مزاحمتها ادامه داشت تا اینکه او خودش را معرفی کرد. او گفت میخواهد با من دوست شود. چند بار با من تلفنی صحبت و درد دل کرد و گفت دوست دارد، من را ببیند و رو در رو با من حرف بزند. من هم قبول کردم و با هم در میدان شهر قرار گذاشتیم.
«سیما» ادامه داد: وقتی سر قرار رسیدم دختر دیگری نیز همراش بود. میخواستم روی یکی از نیمکتهای فضای سبز بنشینم که آنها گفتند بهتر است جایی بنشینیم که زیاد در دید مردم نباشد. چند دقیقه با یکدیگر صحبت کردیم و او گفت که شوهرش او را ترک کرده است. حرفهای او ادامه داشت تا اینکه او ناگهان گفت «شنیدهام، میخواهی با شوهرم ازدواج کنی.»
خیلی تعجب کردم و گفتم اصلاً چنین حرفی درست نیست. قرآنی را که در کیفم داشتم در دست گرفتم و قسم خوردم که نامزد دارم و با شوهر او هیچ رابطهای ندارم. آن روزها با نامزدم آزمایش خون داده بودیم و قرار بود به زودی پای سفره عقد بنشینیم. حتی برگه آزمایشگاه را هم نشانش دادم تا اینکه کمی آرام شد و از من عذرخواهی کرد.
این دختر قربانی شده اضافه کرد: او با شوهرش تماس گرفت و او هم به محل قرار آمد. دلهره زیادی داشتم تا اینکه او یک لحظه از کیفش یک بطری درآورد و رویم اسید پاشید. حتی وقتی روی زمین افتادم بطری اسید را روی کمرم خالی کرد و با کمک مرد جوانی که با موتورسیکلت منتظرش بود از محل حادثه فرار کرد.
بعدها فهمیدم موضوع از چه قرار است، چند ماه قبل از حادثه شوهر این خانم به خواستگاریام آمده بود. اما چون شنیدم که متاهل است به او جواب رد دادم و مدتی بعد نامزد جوان دیگری شدم. من تا آن موقع نمیدانستم که همسر آن مرد این خانم است و همه حرفهایی که زن اسید پاش گفته تهمت است و من اصلاً قصد ازدواج با شوهرش را نداشتم.
وی در مورد حکم صادره برای عامل حادثه گفت: او همه اتهامها را قبول کرد و دادگاه هم او را به پرداخت ۴۵۰میلیون تومان دیه و قصاص یک گوش و یک چشم محکوم کرد. اما او پولی ندارد که به عنوان دیه به من بدهد. از طرفی قصاص هم به این صورت است که باید قرنیه چشمش بیرون آورده شود که میتواند بعد جای آن را ترمیم کند.
«سیما افشاری» که این حادثه تلخ به شدت زندگی خانوادگیاش را تحت تأثیر قرار داده است، در مورد مشکلات کنونیاش گفت: پدرم سالها قبل با زن دیگری ازدواج و ما را رها کرد. مادرم هم بعد از حادثهای که برایم اتفاق افتاد آنقدر غصه خورد تا دق کرد و جانش را از دست داد. حالا من ۴برادر دارم. یکی از آنها متأهل است. یکی دیگر مشکلات روانی دارد و ۲برادر دیگرم سالم هستند و کمکم میکنند.
یکی از آنها خانهاش را فروخت و خرج درمانم کرد. اما هزینههای درمانم آنقدر زیاد است که نمیتوانم کاری از پیش ببرم. من حتی پول ندارم که یک تخت بخرم و با وضعیت سوختگی شدیدی که دارم روی زمین میخوابم. مدام در خانه درد میکشم و همه بدنم میسوزد و مدتی است مشکلات شدید روحی پیدا کردهام. از طرفی با اینکه نامزدم میگوید باز هم میخواهد با من ازدواج کند اما خانوادهام راضی نیستند.
او در مورد آسیبهای وارده و روند درمان اضافه کرد: یکی از چشمانم نابینا شد و چشم دیگرم چیزی در حد سایه میبیند. یکی از گوشهایم سوخت و از بین رفت. صورتم، دندانهایم، کمرم، دست و پایم و… بیشتر بدنم سوخت و حالا زندگی سختی دارم.
پزشکان گفتهاند ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان پول نیاز است تا برای من دندان بکارند و چشم چپم هم که در حد سایه دید دارد، اگر به زودی مورد عمل جراحی قرار نگیرد به کلی نابینا خواهم شد.
«سیما» ادامه داد: الان در خانه ما حتی یک هزار تومانی هم نیست. من حتی یک تخت هم ندارم که روی آن به راحتی بخوابم. اگر مورد توجه رسانهها و دولت قرار میگرفتم شاید با کمک مسئولان به خارج از کشور اعزام میشدم و تا حدود زیادی سلامتیام برمی گشت.
اما حالا به دلیل عدم دریافت مبلغ دیه، کمک نکردن مسئولان و ضعف مالی خانواده به شدت مشکلات من را اذیت میکند و دچار افسردگی شدید شدهام.
هرچند به دنبال وقوع این حادثه دادگستری شهرستان گچساران این خانم اسیدپاش را به ۱۰ سال حبس، پرداخت ۴۵۰ میلیون تومان دیه و قصاص چشم و گوش محکوم و او ۲ سال از حبس خود را سپری کرد، هنوز قصاص به مرحله اجرا نرسیده و عامل حادثه پولی برای پرداخت دیه نیز ندارد؛ وضعیتی که باعث خواهد شد احتمالاً سالهای حبسش افزایش پیدا کند.
با این حال حتی اگر فرد اسیدپاش قصاص هم شود، این دردی از قربانی حادثه دوا نمیکند و او همچنان به دلیل مشکلات مالی در شرایط سخت جسمانی به زندگی خود ادامه میدهد.