دانشآموزان سیستان و بلوچستان سالهاست که با واژه تلخ محرومیت خو گرفته و تقدیر لباسهای کهنه و دمپاییهای پلاستیکی را به عنوان تنها سهم شان از کلاسهای هوشمند پایتختنشینان پذیرفتهاند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از پاپایا، شمارش معکوس برای آغاز فصل جدید تحصیلی آغاز شده و به واقع چیزی کمتر از دو ماه به اول مهر مانده است و در بسیاری از نقاط کشور دانش آموزان در مدارس مورد نظرشان ثبت نام کرده و در تکاپوی آماده شدن برای بازگشایی کلاس های درس هستند اما حقیقتی تلخ به نام کمبود در سیستان و بلوچستان است که همواره حرف اول را می زنند و بسیاری از خانواده ها، دانش آموزان و معلمان را گرفتار کرده است.
هرچه از مدارس هوشمند و استاندارد پایتخت و مرکز کشور به سمت استانهای جنوبی فاصله میگیریم به همان اندازه با کمبود نیروهای آموزشی، کلاسهای استاندارد و امکانات اولیه آموزشی و بهداشتی روبرو میشویم که به گفته بسیاری از کارشناسان برای حل آنها نیاز به تدبیری ویژه و عزمی ملی است.
شاید تحصیل در مدرسه برای دستیابی به حداقل مدرک دیپلم از نگاه جوانان روستاهای کشور بخصوص در روستاهای محروم استان سیستان و بلوچستان آنقدرها که ما شهرنشینان و تصور میکنیم، آسان نباشد چراکه بسیاری از دانشآموزان مناطق محروم این سرزمین برای تحصیل باید رنجها و سختیهایی را بهجان بخرند که حتی تصور آن نیز عذاب آور و غیرقابل باور است، سختیهایی که تنها بهدلیل محرومیت و دوری از مرکز کشور در سرنوشت آنان گنجانده شده است.
فضای فرسوده مدارس بخش بزرگی از مشکلات تحصیل دانشآموزان در مناطق محروم و روستایی سیستان و بلوچستان را به خود اختصاص داده است تاجایی که بسیاری از دانش آموزانی که در این مدارس خشتی گلی به تحصیل مشغول هستند هر لحظه خطر فرو ریختن ساختمان مدرسه را به جان میخرند و متاسفانه هر سال نیز شاهد بروز چندین مورد فوت تنها به دلیل ریزش آوار سقف کلاس و دیوارهای این مدارس در بزرگترین استان کشور اتفاق می افتد.
آری بسیاری از بچههای سیستان و بلوچستان به ویژه در مناطق روستایی این استان محروم و مرزی با واژه هایی همچون بابای مدرسه، وسایل سرمایشی و گرمایشی، آبخوری، سرویس بهداشتی، وسایل سمعی و بصری، سالن ورزشی و حتی پنجره ای برای پیوند نگاهشان با خورشید، بیگانه بوده و به معنای واقعی کلمه در مرداب محروم غرق شده اند.
بسیاری از دانش آموزان این استان تنها سهمشان از این دنیای رنگارنگ و کلاسهای هوشمند پایتخت و شهرهای بزرگ کشور تنها تک لباسی کهنه است که با دمپایی پلاستکی کیلومترها راه را پیاده میپیمایند نه با یک کوله¬پشتی پر از دفتر و مداد رنگی بلکه با باری از خستگی و محرومیت ناشی از بی توجهی مسئولان، دانشی بیاموزند و با غیرتی مثال زدنی نقشی بزرگ در توسعه کشور و سیستان و بلوچستان ایفا کنند.
در بسیاری ازمدارس پهناور ترین استان کشور حتی آبی برای نوشیدن دانش آموزان نیست و جای خالی لیوانهای آب خوری رنگی در میان وسایل آنان خالی است و این کودکان غریب و محروم هر روز در میان کیسههای پلاستیکی و گونی های برنج که حکم کیف های مارک دار خارجی را برایشان بازی میکند راه مدرسه را پیش میگیرند.
تنها در سال گذشته سقف بیش از ۴۰ کلاس درس در سیستان و بلوچستان فرو ریخت و هنوز هم این بمب های ساعتی لحظه شماری میکنند تا جان دانش آموزی محروم از کودکان کشورمان را بگیرند و یا بار دیگر معلمی فداکار را زیر بار سنگین محرومیت و بی توجهی مسئولان له کنند.