هشدار در مورد مرگ تدریجی جنگل‌های زاگرس

عضو هیات علمی دانشگاه لرستان گفت: «در زاگرس شاهد تخریب ناشی از  تغییر کاربری اراضی، قطع درختان، چرای دام، آتش‌سوزیهای عمدی و غیرعمدی و تهاجم آفات و بیماری‌ها هستیم و از سوی دیگر عدم زادآوری درختان، موجب شده تا این جنگلها به سمت پیری بروند.»

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، دکتر رحیم ملک‌نیا در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: «در زاگرس شاهد تخریب ناشی از  تغییر کاربری اراضی، قطع درختان، چرای دام، آتش سوزیهای عمدی و غیرعمدی و تهاجم آفات و بیماریها هستیم و از سوی دیگر عدم زادآوری درختان، موجب شده تا این جنگلها به سمت پیری بروند که در چنین وضعیتی، کاهش تراکم تاج پوشش، از بین رفتن تنوع گونه‌های گیاهی و جانوری، وقوع سیلاب‌ها، خشک‌سالی و افزایش دما در کنار وقوع پدیده ریزگردها، جنگلهای این منطقه را با وضعیت دشواری مواجه کرده و آنها را در برابر تنشهای محیطی آسیب پذیرتر کرده است.»

این استادیار گروه آموزشی مهندسی منابع طبیعی جنگلداری دانشگاه لرستان با تاکید براینکه در سالیان اخیر نیز شاهد پدیده خشکیدگی و زوال درختان هستیم، یادآورشد: «وقوع این پدیده در جنگل‌های ایلام و لرستان در سال ۱۳۸۷ توسط کارشناسان محلی گزارش شد و شماری از کارشناسان، پدیده زوال را در نتیجه حمله آفات و امراض و بعضی دیگر آن را نتیجه تنشهای غیر زنده و عده‌ای نیز این عارضه را به دلیل مجموع تنش‌های غیر زنده و زنده می‌دانند.»

وی تصریح کرد: «با این وجود متخصصین آفات و بیماری‌های بخش جنگل معتقدند که آفات و یا بیماری در میان درختان بلوط به تنهایی نمی‌تواند علت وقوع چنین فاجعه زیستی باشد و قطعاً عواملی نظیر تخریب جنگل، خشکسالی‌های پی در پی، گرد و غبارهای اخیر و نوع خاک در زوال و خشکیدگی بلوط‌ ‌های منطقه زاگرس نقش مؤثری داشته‌اند.»

وی اضافه کرد: «تخریب ناشی از پروژه‌های توسعه را نیز نباید نادیده گرفت که سطوحی از این جنگل‌ها در اثر فعالیت‌هایی از قبیل خطوط انتقال گاز یا احداث جاده از بین می‌روند.»

 ملک نیا با بیان اینکه جنگل‌های زاگرس با وسعت بیش از پنج میلیون هکتار یکی از مهمترین رویشگاه‌های ایران هستند که به دلایل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بوم شناختی از عرصه‌های کلیدی ایران به حساب می‌آیند، اظهار کرد: «به دلیل اینکه بلوط گونه غالب را تشکیل میدهد این جنگل‌ها را به نام جنگل های بلوط زاگرس می‌شناسند. تامین ۴۰ درصد آب کشور، تنوع زیستی جانوری و گیاهی بالا، اهمیت در تعدیل آب و هوا و اثرات اقلیمی، حفظ منابع خاک و جلوگیری از فرسایش از جمله کارکردهای این جنگل‌هاست.»

وی اضافه کرد: «مطالعات نشان داده که ۱۰ تا ۳۰ درصد معیشت خانوارهای روستایی در زاگرس به این جنگل‌ها وابسته است که بر حسب شرایط اجتماعی و اقتصادی متفاوت است.»

عضو هیات علمی دانشگاه لرستان با تاکید براینکه در زاگرس شاهد به همپیوستگی عناصر اکولوژیکی و انسانی هستیم و این امر اهمیت این منابع را بیشتر و مدیریت آنها را دشوارتر کرده است، افزود: مدیریت زاگرس باید با توجه به مسایل اجتماعی اقتصادی در کنار جنبه‌های اکولوژیک صورت گیرد.

عضو هیات علمی دانشگاه لرستان با اشاره به اینکه به طور کلی  می‌توان عوامل تخریب را به سه دسته عوامل طبیعی، عوامل انسانی و زوال تقسیم کرد، خاطر نشان کرد: بر خلاف دو مورد اول که با عوامل مبتنی بر علت سر و کار دارد،زوال با فعل و انفعالات یک سری فاکتور ارتباط دارد که درختان در طولانی مدت در معرض آن¬ها قرار می‌گیرند و این فاکتورها علاوه بر اینکه زمینه را فراهم می¬کنند، در زوال نیز مشارکت دارند.

ملک‌نیا با بیان اینکه عواملی همچون شرایط رویشگاه، اقلیم و آلودگی هوا میتواند جنگل را بی‌ثبات کند، تاکید کرد:. فاکتورهای تحریک کننده مانند حشرات، قارچها، یخبندان و خشکی می‌توانند باعث انحطاط یک اکوسیستم و خسارت شوند.

وی با اشاره به اینکه زوال بلوط عمدتاً در اثر برهمکنش تنش‌ها، آفات، بیماری‌های گیاهی و عوامل موضعی به وجود می‌آید، عنوان کرد: در واقع تنش‌ها  از جمله تنش‌های خشکی و سرما، نقش مهمی در شروع فرآیند زوال بلوط را به عهده دارند. منظور از عوامل موضعی یا محلی، خصوصیات محلی و موضعی مانند آب و هوا، وضعیت زمین و وضعیت خاک است که می توانند تشدید کننده عارضه زوال باشند.

عضو هیات علمی دانشگاه لرستان یادآورشد: اهمیت این جنگل‌ها در برنامه‌ریزی کلان باید لحاظ شود چرا که تخریب آنها در اثر پروژه‌های توسعه‌ای غیر قابل قبول و جبران‌ناپذیر است.

Related posts

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.