مهدی مسکیننواز زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر کرج، طی نامهای که از داخل زندان منتشر کرده، سیاستهای جامعه جهانی در قبال جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار داده و راه حل رهایی از شرارتهای جمهوری اسلامی را به فعالین سیاسی و دولتمردان کشورهای غربی یادآور شده است.
متن کامل نامه این فعال سیاسی را میتوانید در ادامه بخوانید:
«ای خلق این عجوزه شب پابهماه نیست
سالهاست در کشوری که زمانی همراه و همگام با جامعه جهانی به منظور توسعه و امنیت درمنطقه شریک مطمئنی بهشمار میرفت، حقوق بشر، آزادی بیان، حریم خصوصی، روابط آزاد انسانها و امنیت اقتصادی و اجتماعی به افسانهای دستنیافتنی بدل گردید.
این درحالیاست که نظام مذهبی از بدو ظهور، منتقدین و معترضینِ ساختارِ سیاسی خود را بهطرق مختلف حذف و یا با سرکوب کنار زده و میزند. همچنان که گوش و پوست و خون انسانها به مانند سوختِ مورد نیازِ ماشینِ دهشتناکِ ایدئولوژیِ مذهبی قربانی و دستمایهی چانهزنیهای دیپلماسی با طرفهای مذاکره و امتیازگیریهای گاها مقطعی میباشند، تداوم آن شد آنچه که نمیبایست میشد و آن چیزی نبود جز توافق برجام.
برجامی که با برداشتن تمام قطعنامههای سازمان ملل که تداوم آن کورسوی امیدی بود برای ساکنین ویرانهای با نام ایران، تمام آزادیخواهان و دگراندیشان را به پرتگاه تردید و بیاعتمادی به مدعیان دموکراسی پرت کرد و در مقابل جولانگاه ایدئولوگهای سیستم در منطقه را وسیعتر و فعالتر کرد.
این توافق در شرایطی صورت گرفت که اوضاع شکنندهی نظامِ غیرمردمی با هدایای ارزی حاصل از برجام «حسین باراک اوباما» نه برای ایرانیان بلکه برای دستپروردههای انقلاب اسلامی ظفر و گشایش محسوب میشد. توافقی که شرکای حاضر در آن بهخوبی میدانستند تا پول و قدرت در اختیار چنین نظامی است، انتظار فضیلت و اخلاق در مناسبات سیاسیاش به تلخخندی میماند و اراده و مطالبه مردم، چه با خشونت و چه با پرهیز از آن، فقط با سرکوب شدید و وحشیگریِ مطلق پاسخ داده میشود.
بنابراین، دغدغهمندانِ انسان و انسانیت، پرچمدارانِ راستینِ دموکراسی، منتخبینِ واقعیِ مردمان در گوشه گوشهی این کره خاکی، نهادهای بینالمللی!
در شرایطی که مردم دردکشیده و جانبهلب آمده از الیگارشیِ آهنینِ اسلامی، به تنگ آمده و در کوچه و خیابان، میدان و بام، فریاد میزدند «اوباما، اوباما، یا با اونا یا با ما»، در کمال ناباوری، امید به آب سردی بدل شد؛ نه برای رفع عطش رهایی، بلکه از برای عذابی دگر. توافق برجام حکم چراغ سبزی را داشت تا بازداشتهای بیشتری توسط دستگاههای امنیتی صورت پذیرد و درد و رنج بر پیکره نحیفِ وجدانگرایانِ دربند افزون شود. تا زنده و بر دار رفتههایمان جفای آشکار دیگری از سوی دولتمردانتان متحمل شوند.
اما این پایان ماجرا نبود و نخواهد بود. نشکستن و ایستادگیها دلالت آشکاری بر روحیه آزادی و آزاداندیشی از برای آزاد زیستن و خلاصی از قید و بندهای بیپایان حکومیت مذهبی در آبان ۹۸، چنانچه بهت و حیرت شما را در برنداشت، اما زخم و داغِ دیگری را از جانب همان حکومتِ دگرآزارِ دگرستیز، با پشتوانهی همان برجام و توافق، بر مردم معترض بهجای گذاشت. محصولی برآمده از ذاتِ مذاکره با چنین حکومتهای استبدادی، که هرآنچه مردم در نامشروع بودنش هزینه میکنند، چنین مذاکرات و توافقاتی به آن رسمیت میدهد و «آیشمنِ» حکومتِ معممین در کرسیِ دیپلماسی-محمدجواد ظریف-، با لبخند، وجود زندانی سیاسی و دگراندیش را انکار میکند و تمام استدلالِ مشروعیتش خلاصه میشود در میزان مشارکت کارزار انتصاباتی به نام انتخابات.
آری، آنها مقصر نیستند و نخواهند بود، مادامی که میز مذاکره راه نرفتهی دموکراتها را برود و قصد داشته باشد که از راهِ رفتهی جمهوریخواهان در قبال جمهوری اسلامی بازگردد، تا به طمع حفظ منافع خود از منابع این سرزمینِ به غارترفته، نظامِ به کمارفته و سیاستِ جذامگرفته و ورشکستهای چون جمهوری اسلامی را در مدل واقعی و مطلوبِ حکومت اسلامی در پهناپهنِ خاوری، بازاحیا کند، تا به تجارت سلاح و بازسازی زیرساختهای نابود شده با ژستِ ناجیانه، سودهای کلان به جیب بزند و در پروژهی اسلامهراسی و فقیرتر شدن کشورهای مسلمان، این سرزمین قربانی شود تا آیندگان از نسل سوخته، زمین و آسمان و فرهنگ و اقتصادِ سوختهای را تحویل بگیرند که ارزش یکپارچگی و حفظش دشوارتر از تکهتکه شدنش باشد؛ و آتش جنگ سرد و اقتصادیِ غرب و شرق، دامن این جغرافیایِ متنوع اما یکپارچه را اینگونه بگیرد.
اما راه حلِ پایان دادن به چنین وضعیت و نظامی که در سیطرهی شبکهی دروغ، چنان آدمیان را از ساحت خود دور ساخته، که اسیرِ هویتِ ذهنیِ خود نموده، تا آتشافروزی و خشونت را با مفاهیمِ محور مقاومت در منطقه ترویج میدهد و صدور انقلاب اسلامی را تنها راهِ نجاتِ مظلومان و مسلمانانِ کج فهم میپندارد چیست؟
راه حل شما مردم و دغدغهمندانِ واقعیِ دموکراسی که در کشورهای آزاد زیست میکنید هستید، که میبایست به دولتمردان و طرفهای مذاکره با چنین حکومتی بفهمانید تا زمانی که پول و قدرت را در اختیار عدهای اندک قرار میدهید و همچنان شاهد شرارتها و آتشافروزیهایش میباشید، هیچ اصلاحی را نمیتوان متصور بود، مگر در شیوه و متدهای جدید سرکوب، ناپدیدسازی، گروگانگیری، مجازاتهای جمعی، که از ۶۷ تاکنون در آن آبدیده و حرفهای شدهاند. بهویژه آنکه رئیس جمهور تابستان ۶۷، اکنون رهبر، عضو هیأت مرگ، رئیس جمهور، خانهزاد ولی فقیه، رئیس دستگاه قضا و گازانبری دیروز، رئیس مجلسِ امروز میباشد، و شرایط «آشویتسیِ مذهبی» محیاست. اگر دست نجنبانید، اگر چنین نکنید، تاریخ شما را هم شریک خواهد دانست.
بنابراین ضرورت دارد شما دغدغهمندان واقعی و نهادهای بینالمللیِ حقوقی و قضایی از جامعه جهانی بخواهید با مواضعی جدیتر در قبال جمهوری اسلامی به مذاکرات فرسایشیِ برجامِ هستهای پایان دهد و حال که جمهوری اسلامی مدعیِ مشروعیتِ خود با برگزاری انتخابات، با حضور حماسیِ واجدینِ شرایط در اسفند ۹۸ و خرداد ۱۴۰۰ میباشد، برجامِ همهپرسیِ آزاد را با نظارت همان طرفهای مذاکره مهیا سازید.
در انتها یادآور میشوم، همانگونه که آزادی دفترِ نظم نیست اما مادر نظم است، بنابراین مادر نظم با متقاعد نمودن جامعه جهانی به تداوم راه رفتهی «ترامپ» در قبال جمهوری اسلامی صورت میپذیرد. چرا که مذاکره با حکومتهای استبدادی رسمیت بخشیدن به رفتار و منش آن میباشد.
خلاصی از دست چنین نظامی اجماع جهانی را میطلبد، همچون رهاییای که با شکلگیری متفقین در بهزانو درآوردن فاشیسمِ هیتلری صورت پذیرفت.
مهدی مسکین نواز
تیرماه ۱۴۰۰- زندان رجاییشهر کرج»
گفتنی است مهدی مسکیننواز که دوران محکومیت خود را در زندان رجاییشهر کرج سپری میکند، در مردادماه ۱۳۹۸ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و به اتهامات «اجتماع و تبانی»، «اقدام علیه امنیت ملی»، «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۳ سال حبس تعزیری و دو سال اقامت اجباری در فهرج کرمان و ممنوعیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی محکوم شده است.