حسین زمان، هنرمند مردمی در یادداشتی در کانال تلگرامی خود از پیگیریهایش برای مرجعی که وی را از کار ممنوع کرده نوشته و خاطرنشان کرده است: من دیگر هیچ چیز از وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید طلب ندارم. نه مجوز انتشار آلبوم میخواهم و نه مجوز اجرای کنسرت. در آینده نیز نه انتظار مراسم تشییع جنازه از مقابل تالار وحدت را دارم و نه قبری در قطعه هنرمندان. تنها چیزی که از وزارت ارشاد میخواهم معرفی سازمان یا ارگانی است که دستور توقف فعالیتهایم را به ارشاد داده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کلمه، حسین زمان سالهاست ممنوعالکار است، اما او با انتشار ترانههای خود در فضای مجازی صدای خود را به گوش مخاطبان خود میرساند. محدودیت برای حسین زمان تنها به ممنوع الکاری یا ممنوعیت پخش صدایش از صدا و سیما خلاصه نشده و او از دو سال گذشته از ادامه تدریس در دانشگاه نیز باز ماند و از کار برکنار شد.
حسین زمان که مهندسی کارشناسی ارشد در رشته مخابرات دارد، طی ده سال گذشته به عنوان معاون طرح و برنامه و نیز عضو هیأت علمی پردیس بین الملل دانشگاه صنعتی شریف به فعالیتهای اجرایی و تدریس در جزیره کیش مشغول بوده است.
این هنرمند مردمی، پس از پایان تحصیلاتش بیش از سی سال است که به تدریس در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و نیز پژوهش در زمینههای الکترونیک، مخابرات و رایانه پرداخته است.
حسین زمان که چند روز پس از انتخابات سال ۸۸ در جریان سرکوب های آن روزها به دلیل حمایت از میرحسین موسوی تحت بازجویی قرار گرفت، معتقد است اگر کسی به بهانه اینکه سیاست چیز بدی است و باید از آن گریزان بود و نباید به آن آلوده شد خود را از عرصه مبارزه منفک کند و گوشه امن اختیار کند، خطر نکند و پشت پرده مخفی شود تا از هر گزندی در امان باشد جز خیانت به خلق خدا مرتکب نشده است.
حسین زمان نوشته است:
هفته گذشته، پس از حدود پنج ماه انتظار برای اعلام نتیجه بررسی مشکل ممنوع الفعالیت بودنم به دفتر موسیقی ارشاد مراجعه نمودم. پنج ماه پیش پیگیر شدم که چه نهاد یا ارگانی دستور توقف فعالیتهایم را به ارشاد ابلاغ نموده که جناب آقای طالبی، که در آن زمان سرپرست دفتر موسیقی بودند و هم اکنون مدیر کل دفتر موسیقی وزاردت ارشاد، فرمودند قرار است برای بررسی مشکل شما و تنی چند از هنرمندان جلسهای در حضور معاونت هنری وزیر، آقای مرادخانی، گذاشته شود که خبر نتیجه را به شما خواهم داد.
من پنج ماه صبر کردم و خبری نشد. هفته گذشته به دفتر آقای طالبی رفتم و البته دقایقی به انتظار نشستم که در این فاصله یکی از دوستان با اصرار دست من را گرفت و وارد جلسهای کرد که تعدادی از اعضای شورای عالی موسیقی ارشاد و تصمیمگیران و ممیزان موسیقی در آن حضور داشتند. دوستی که من را به آن اتاق برده بود با صدای بلند گفت ببینید چه کسی را برایتان آوردهام. همه بدون استثنا با تعجب نگاهی به من کردند و گفتند بجا نمیآوریم. بعد از اینکه دوست همراه، من را معرفی کرد، یکی دو نفری گفتند: بله بله اسمشان را شنیدهایم و من بسیار خرسند شدم که مسئولین موسیقی ارشاد حداقل اسم من را شنیدهاند.
بگذریم، مگر من کیستم؟ به تعبیر فارس نیوز، یک از فتنه برنگشته عرصه هنر که وزارت ارشاد حق ندارد به او مجوز بدهد. این چه انتظاری است از اساتید موسیقی تصمیمگیر در ارشاد؟ قرار نیست که هر بزرگی، آن هم از اهالی موسیقی حقیری چون من را بشناسد. پس از مدتی به حضور جناب طالبی، مدیرکل دفتر موسیقی، رسیدم و بدون مقدمه به ایشان عرض کردم من دیگر هیچ چیز از وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید طلب ندارم. نه مجوز انتشار آلبوم میخواهم و نه مجوز اجرای کنسرت. در آینده نیز نه انتظار مراسم تشییع جنازه از مقابل تالار وحدت را دارم و نه قبری در قطعه هنرمندان. تنها چیزی که از وزارت ارشاد میخواهم معرفی سازمان یا ارگانی است که دستور توقف فعالیتهایم را به ارشاد داده است.
ایشان به من قول داد تا به زودی مسئله را پیگیری نماید و نتیجه را اعلام کند. یا وزارت ارشاد سازمان مربوطه را معرفی میکند و یا خود مسئولیت عدم صدور مجوز را مستقیما بعهده میگیرد. چند روز آینده را نیز منتظر میمانم. شما دوستانم میدانید من به دنبال حل مشکلات شخصی نیستم و تنها با این پیگیریها میخواهم پرده از پارهای مسائل بردارم و شبهات موجود را به یقین تبدیل نمایم اگرچه نتوانم حقم را بگیرم.