سعید شیرزاد و زانیار مرادی در نامهای از زندان رجایی شهر کرج از همگان خواستهاند که از محمد نظری، زندانی سیاسی در اعتصاب غذا، حمایت کنند.
متن این نامه که در سوم آبان ماه نوشته شده است و برای انتشار در تارنگار حقوق بشر در ایران قرار گرفته است، در پی میآید:
«امروز هشتاد و هشمین روز از اعتصاب غذای زندانی سیاسی محمد نظری میگذرد. او که بیش از ۲۴ سال را در زندانهای ارومیه، مهاباد و رجایی شهر سپری کرده است و در این سالها پدر، مادر و برادرش رهسپار گورستان بوکان گشتهاند و هر روز تنها و بی کستر شده است و در این سالها شاهد تنهایی و بی کسیاش بودهایم که هیچ کس را صدای بی صدایی او نبوده است.
وی که ۲۴ سال از بهترین دوران زندگیاش را در اوج گمنامی پشت میلهها و دیوارهای بیعدالتیزندان سپری کرده است، در ۸ مرداد ۹۶ در اعتراض به عدم رسیدگی به پرونداش، گرسنگی را بهاجبار به جان خریده است به گونهای که تا به امروز ما همبندیهای وی شاهد مرگ تدریجی او در این ۸۸ روز بودهایم و شاید از خود بپرسید که ۸۸ روز گرسنگی برای چه و به چه قیمتی و هضم هر پاسخی جز آزادی در پس ۲۴ سال زندان برایتان سخت باشد ولی خواسته او نه آزادی است نهمرخصی بلکه اعمال ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوبه ۱۳۹۲ میباشد که این حق را به او میدهد تا پروندهاش را بار دیگر مورد بازبینی و محاکمه مجدد قرار گیرد ولی دستان نامریی قدرت و امنیت در اجرایان جلوگیری میکند. همان قانونی که با اجرای آن باید ۴ سال و نیم قبل آزاد میشد.
شما فعالین سیاسی و مدنی و اجتماعی کردستان که تاریختان تاریخی است پر از انسانیت و سرافرازی را چه شده است که اینگونه سکوت بر لبانتان براختیار کردهاید آیا شما که در پی سکوتتان مقصر مرگ تدریجی او هستید و فردا روز میخواهید هم زبانیتان با او را به رخ دیگران بکشید وجدانتان رابا این سکوت در کجای تاریخ به قضاوت میسپارید که اینگونه خود را به خوابزدهاید آیا فکر آن را نمیکنید که روزی از بی شرمی این سکوت وهن انگیز تاریخ ما را محاکمه کند و متأسفانه در خود میاندیشیم که تا به امروز چیزی جز این نبوده است.
زبان تندمان را از شما انتظار بخشایش نیست جز خواهشی از شما که صدای بی صدای ۲۴ سال اسارت محمد نظری باشید و صدای بیکسی و تنهایی و ۸۸ روز گرسنگیاش باشید و نگذارید از بی کسی و بیتفاوتی ما در کنار گودنشستگان رهسپار گورستان بوکان شود که مرگ یک انسان در پی سکوت مرگ انسانیت است.
۹۶/۸/۳»